eitaa logo
بحارالاشعار
22.2هزار دنبال‌کننده
17 عکس
3 ویدیو
35 فایل
به کانال بحارالاشعار خوش آمدید کپی و انتشار مطالب کانال فقط با (#بحارالاشعار) مجاز می باشد. تبلیغات 👇 (شرایط و تعرفه) https://eitaa.com/joinchat/1917452675Ceb02069cc9 ارتباط با ادمین 👇 @ya_ali_maadad
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پیکرم، زهرآلوده قاتلم، شد آسوده جرم من، تو این جوونی، مگه چی بوده هی خدا خدا می‌کنم قاتلم به من می‌خنده تشنمه یه جرعه آبی میره در و به روم می‌بنده می‌سوزه دست و پام، ای وای بی رمقِ چشام، ای وای زخمی شده لبام، ای وای == زخمی از، دستِ یارم بی کسم، بی غم‌خوارم رو زمین، از این غریبی، سر و می‌ذارم بالِ پر زدن ندارم موندنم دیگه بعیده کی خبر داره ز حالم، جوونم و قدم خمیده دیگه باید برم، ای وای لحظه‌ی آخرم، ای وای اومده مادرم، ای وای می‌سوزه دست و پام، ای وای........ == مقتلم، غرقِ آهِ روضه‌ی، من جانکاهِ روزامم، پیشِ نگاهم، تار و سیاهِ گرچه بال و پر ندارم پیکرم سنان نخورده خواهرم نبوده پیشم زخمی ز ساربان نخورده مسیرِ روضه‌ها، ای وای می‌ره تا کربلا، ای وای تا پای نیزه‌ها، ای وای می‌سوزه دست و پام، ای وای...... شعر سبک رضاباقريان امام جواد (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دل دریایی ام دریای خون شد پر از انّا الیه راجعون شد هوا را از جفا لبریز کردند برای عشق دندان تیز کردند خدایا جای ما را غصب کردند به جایش تخت خود را نصب کردند غضب های خدا را هم خریدند محبت را به مسلخ می کشیدند به پای حرفشان صادق نبودند به خویشاوندی ام لایق نبودند من آنم که نبی را جانشینم برای دست ها حبل المتینم من آنم که فلک غرق تماشاست مَلَک گوید که این فرزند زهراست من آن نورٌ علی نورم که فرمود تمام خلقتم از نور او بود منم گنجینه ی اسرار توحید منم باران، منم دریا و خورشید منی که عالمی را دست گیرم میان بند نااهلان اسیرم دو دست ظلم بر در آتش انداخت همانی که به مادر آتش انداخت درِ آتش گرفته کنده شد باز هوا از بوی دود آکنده شد باز قدم های ستم در خانه وا شد درون خانه هم آتش به پا شد و اهل خانه آتش را که دیدند از این حجره به آن حجره دویدند یکی از دخترانم دامنش سوخت خودم دیدم یکی از تب تنش سوخت سر سجاده بودم، که کشیدند زمین خوردم، جلالم را ندیدند مرا چون صید تا ویرانه بردند چه گویم، با لباس خانه بردند دو دستم بسته بود و می کشاندند مرا دنبال مرکب می دواندند چرا حرف دواندن پیش آمد پیِ مرکب کشاندن پیش آمد میان کوچه بودم یادم آمد که باد تند روی برگ را زد برای کودکی اینگونه سخت است کبودیِّ به روی گونه سخت است سه ساله گر بُوَد رویش لطیف است نکش نامرد گیسویش لطیف است دو گوش پاره تاوان چه چیزی ست غم سیلی به جبران چه چیزی ست نیندازیدش از مرکب، نحیف است توان استخوان هایش ضعیف است دو قطره آب... خشکیده لبانش کمی رحمی بر این لکنت زبانش ع...ع...عمّه تنم آتش گرفته دا...دا...دا...دامنم آتش گرفته همه پیر و جوان و کودک ما (اسیرِ) ظلم دنیا شد، خدایا !!! شاعر : حمید رمی امام صادق (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقتی آن بی صفت از چشم، حیا را انداخت با عزیز دل زهرا سر دعوا انداخت.... دید از پیش بنایش به زمین خوردن نیست تازیانه زد و از پشت عبا را انداخت ذکر یا فاطمه بر روی لبش داشت ولی ضربهء سیلی آن مرد، صدا را انداخت با سر شیخ حرم تا سر شوخی وا شد یکی عمامهء آن مرد خدا را انداخت وسط کوچه که افتاد، صدا زد: وای از نیزه هایی که شه کرببلا را انداخت یکی انگشت اشاره سوی نسوان می برد آهِ زینب زد و آن بی سر و پا را انداخت شاعر : حسین قربانچه امام صادق (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ناله وا جگر نزن اینقدر جگرت را شرر نزن اینقدر با صدای نفس نفس زدنت پشت در بال و پر نزن اینقدر بیشتر می زنند بر روی طشت ناله بیشتر نزن اینقدر پشت در هیچ کس به فکر تو نیست پس سرت را به در نزن اینقدر صورتت را مکش به روی زمین خاک را بر قمر نزن اینقدر سن و سالت نمی خورد بروی آه! حرف سفر نزن اینقدر وسط کوچه ات می اندازند به لب بام سر نزن اینقدر عمه ات را صدا بزن اما ناله یا پدر نزن اینقدر ناله بر شاه کاظمین کجا؟ ولدی گفتن حسین کجا؟ شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان امام جواد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امامزاده‌ی ری ملک واحب التعظیم سلام قبله‌ی شهرم سلام عبدالعظیم سلام ما به حسینی ترین حسینیه سلام بر حرمت اولین حسینیه نوشته‌اند که از روزگار غم دیدید روایت است شما هم هزار غم دیدید روایت است به نَقلی که ناله‌ها کردی حسین گفتی و رِی را تو کربلا کربلا کردی غریب شهر پُراز غربتِ مدینه شدی روایت است که مسمومِ زهرکینه شدی تو زهر خوردی آتش به سینه‌ات انداخت به خاک رِی نه به خاک مدینه‌ات انداخت شبیه جد خودت شعله‌ور شدی آقا غریب بودی و خونین جگر شدی آقا شبیه جدت خودت نه که او شبیه نداشت تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت ضریح داری و پیر کرم ندارد آه هنوز جد غرببت حرم ندارد آه (حسن لطفی ) حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 می تپد هر لحظه قلبم در هوایِ شهرری زائرم! عمریست هستم آشنایِ شهرری حاجتم را بی برو برگرد میگیرم سریع از دو دست حضرت مشکل گشایِ شهرری دست-خالی رد نخواهد کرد مانند حسن(ع) سائلم بر آستانِ مجتبایِ شهرری خواندمش عبدالعظیم(ع) و پیش او تعظیم کرد پا به پایم، رو به صحنش جای جایِ شهرری أشهدُ أنّ حسن(ع) را دوست دارم بشنوم در اذانِ صبح از گلدسته هایِ شهرری پرچم مشکی به روی گنبدش گریان شده نیمۂ شوّال شد روز عزایِ شهرری داغدارش شد امام هادی(ع) و با حال زار اشک جاری میشود از سامرایِ شهرری خوانده ام از قبرهای غرقِ در خاکِ بقیع نیمه شب ها گوشۂ صحن و سرایِ شهرری سال های سال؛ گریان! روضه خوان ها خوانده اند از شهید تشنه لب در کربلای شهرری! مرضیه عاطفی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقتی کسی در معرکه یار پیمبر شد، خویشِ پیمبر بینِ اغیارِ پیمبر شد، وقتی کسی در قعرِ چاهِ جهلِ یک امّت برخاست و چشمانِ بیدارِ پیمبر شد، وقتی کسی دورِ بلا چرخید و بعد از آن حلقه به گوشِ حلقۀ دارِ پیمبر شد، باید که جبرائیل در مدحش سخن گوید باید چنین محبوب و دلدار پیمبر شد حیدر نبود امّا به دستش ذوالفقار آورد شمشیر برّان، وقت پیکار پیمبر شد تکبیرگویان، ناگهان بدر و اُحد دیدند با حیدر کرّار، کرّار پیمبر شد اصلاً نمی‌چسبد که شعری بی علی باشد مردی که تا محشر، علمدار پیمبر شد عمار، راه حمزه را پیمود؛ این یعنی حمزه، جوابِ " أینَ عمّارِ " پیمبر شد حمید رمی حضرت حمزه (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای آن که داغ تو به دل ما نشسته است چون لاله داغ دارد وتنها نشسته است گل گر دمیده بر سر مژ گان چشم ما خار غمت به پای دل ما نشسته است زینت گرفت چهره ز اشک عزای تو چون شبنمی که برروی گل ها نشسته است از داغ جان گداز تو یا حمزة الرسول گرَد ملال بر رخ زهرا نشسته است درمقتل توای گل خونین باغ دین خواهرکنار پیکرت از پا نشسته است چون قبر توست مأمن دل های بی پناه زهرا برای گریه در آن جا نشسته است تادید مصطفی بدنت رابه خاک گفت تیرغمی به قلبم از اعدا نشسته است گرغرق ماتم است زمین مثل آسمان درماتم تو خواجه ی اسرا نشسته است شام عزای توست «وفایی»اگرچو شمع آتش گرفته ،سوخته، از پا نشسته است حضرت حمزه (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 قوّتِ بازوی من بود كه افتاده به خاک همه ی نيروی من بود كه افتاده به خاک اين همان است كه ياریِ ولايت می كرد مثلِ يک شير زِ اسلام حمايت می كرد در اُحُد هر كه به خونِ جگرش می گِريَد هر پسر بر سرِ نَعشِ پدرش می گِريَد ای عمو جان به سرِ پيكرِ تو گريه كنم من به جای پدر و مادرِ تو گريه كنم مثلِ تو هيچ كسی كُشته در اين صحرا نیست به خدا هيچ كسی چون تو شهيد، اینجا نيست چه سرش آمده هر عضوِ تَنَش مُثله شده گوش و بينی و دو دست و دهَنَش مُثله شده فكری امروز به حالِ بَدَنَش بايد كرد شُده با خار و گیاهی كَفَنَش بايد كرد صورتش زود بپوشان كه زِ رَه خواهَرِ او تا رِسد خاک به سَر ريزد بالا سَرِ او خواهرش گر برسد موی پريشان بِكُند دشت را گريه ی او شامِ غريبان بِكُند در غم دلبر خود پاره گريبان بكند خواهرانه دل ما را همه سوزان بكند مَگُذاريد صَفيّه برسد تا اينجا مَگُذاريد ببينَد رُخِ خونينَش را لحظه ای سخت تر از ماندنِ من اينجا نيست بدنت هست، ولی بَر تنِ تو اَعضا نيست؟ زِرِهَت پاره، كمان و سِپَرَت باقی هست جگرت نيست ولی شُكر، سَرَت باقی هست باز هم شُكر عمو راسِ تو بَر نيزه نرفت باز هم شُكر كه در حَلقِ تو سَرنيزه نرفت نزده بوسه به پاره گلويت خواهرِ تو با صَفيّه كه نزد حرف زِ نيزه سرِ تو ای عمو راسِ تو در بزمِ شرابی كه نرفت به تماشا سوی هر شهرِ خرابی كه نرفت باز هم شُكر سَرِ پاكَت عَمو چوب نَخورد گاه دندان و گَهی پاره گَلو چوب نَخورد اَلاَمان وای حُسين... وای سَرِ شاهِ شَهيد... تا نَفس هَست مَرا، گويم: "مالي لِيَزيد" رضا رسول زاده حضرت حمزه (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقتي كه مُسلماني و تسليم خُدايي يعني همه جا ياورِ پيغمبر مايي سرداري و سالار و جگردار و هُنردار آن قدْر كه گفتند تو هم شيرِ خُدايي هرگز نپريده ست به اذعان كمانت از چِلّه ي ابروي خَمت ، تيرِ خطايي در عصر خودت بودي اگر شاه شهيدان تا حشر ولي حمزه ي خيرُ الشُّهدايي وقتي چو علي چرخ زدي دور پيمبر از كعبه شنيدم كه تو هم قبله نمايي وقتي كه عمو باشي و ذريّه ي هاشم پس مثل اباالفضل تو هم ماه لقايي والله قسم هيچ نفهميده از ايمان هركس كه بگويد تو از اسلام جُدايي از تُربت تو فاطمه تسبيح اگر ساخت مي خواست بگويد چه قَدَر اهل دعايي بالايِ سر قبر تو با ديده ي گريان با سوز جگر فاطمه مي گفت : كُجايي؟ مي گفت كُجايي كه ندارد دل حيدر از حَصرِ غم و غُربت و اندوه ، رهايي در جَنگ اُحد مُثلِه شدي تا كه بگويي مي خواست دلت تا بشوي كربُبلايي مي گفت عبايي كه روي پيكرت افتاد اي كاش بيارند به گودال عبايي تا خواهرِ مظلومه ي ارباب نبيند از نيزه مي آيد به سر او چه بلايي !!! در نيمه ي شوّال به جُز داغ تو اي مرد در خيمه ي دل سوختگان نيست عزايي... محمد قاسمی حضرت حمزه (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از شیر غیر از شیر بودن بر نمی آید یعنی که درپای شما جز سر نمی آید از سینه ات جز عشق احمد در نمی آید مثل تو در کل عرب دیگر نمی آید تو حمزه ای سنگر شدی حتی پیمبر را اسم تو تار و مار کرده کل لشگر را وقتی که افتادی زمین دین هم زمین افتاد پای تنت پیغمبر اکرم زمین افتاد حتی امیرالمومنین محکم زمین افتاد زهرا میان خانه از این غم زمین افتاد مثله شدی یعنی عبا لازم شدی دیگر بالاترین داغ بنی هاشم شدی دیگر بالا تنت آمد همینکه خواهری جان داد حرف عبا شد پا به پایش مادری جان داد با روضه های ثانی پیغمبری جان داد شمشیرها آمد علیِ اکبری جان داد یک کوچه وا شد از روی مرکب سوار افتاد کل حرم مثل علی به احتضار افتاد آیات قرآن را روی سرنیزه ها بردند سر را جدا بردند و پیکر را جدا بردند کار جوانان شد علی را با نوا بردند با چه عذابی نور را بین عبا بردند عمه اگر بیرون نمی آمد پدر میمرد بابا خودش در وقت تشییع پسر میمرد سید پوریا هاشمی حضرت حمزه (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar