ماجرای تفألی که مسیر زندگی علامه حسنزاده را عوض کرد/ حکیمی که مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زده بود
🔸️علاقه علامه حسنزاده آملی به ادبیات فارسی از عنفوان جوانی بوده است. شبی که تصمیم میگیرد فردای آن برای ورود به حوزه علمیه به شهرستان آمل مسافرت کند. نیمههای شب تفألی به دیوان حافظ میزند و …
🔸️خوب است شرح ماجرا را از نوشته خود ایشان در کتاب “شرح طائفهای از اشعار و غزلیات حافظ” بخوانیم:
🔸️راقم را از عنفوان جوانى با خواجه حافظ شیرین سخن که در دیوان غزل صدرنشین است، الفتى و ارادتى شگفت بوده است. به سبب این معارف چنین اتفاق افتاد که در نخستین لیله مبارکه که به مشیت حق جل و علا، همت گماشته است و عزم را جزم کرده است تا دست به کارى زند که غصه سرآید، یعنى فرداى آن به آمل برود و در مدرسه مسجد جامع آن تحصیل علوم دینى را پیش گیرد که شرح ماجراى آن را طول و عرض بسیار است هنگامى که اهل خانه همگى را خواب نوشین در ربود، به اقتضاى اوان جوانى که نفس قریب العهد به مبدا اصفاى خاص است، برخاست و وضو ساخت و دیوان حافظ بر روى دست گرفت و به سوى قبله ایستاد و صاحب دیوان را خطاب کرد که از دیوان تو در کارها تفأل زنند اما در آن گاه چه مىگویند و چه مىخوانند، آگاهى ندارم که نورستهام، نه درسى آموختهام و نه سرى در سینه اندوختهام. من سوره مبارکه فاتحه را برایت قرائت مىکنم و ثواب آن را به روحت نثار مىنمایم تو هم به کرامت مرا در این امر، که گویند لسان الغیبى، دلالت و هدایت بفرما.
متن کامل را در سایت #به_دخت بخوانید.
✅ https://behdokht.ir/67621/
#behdokht.ir
#behdokht_ir
#به_دخت
#بهدخت
#به_دخت_فرهنگی
#علامه_حسن_زاده_آملی
#دیوان_حافظ
#عنفوان_جوانی
#مسیر_زندگی_علامه
#سوره_فاتحه
#حافظ
#حوزه_علمیه
#تفالی_به_دیوان_حافظ
#بیت_الغزل
#تحصیل_علوم_دینی