فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
نیایش صبجگاهی
در سمت تـوام
دلم باران
دستم باران
دهانم باران
چشمـــــم باران...
روزم را با بندگی تو پاگشا میکنم؛
هر اذانـــــــــی که میوزد
پنجرههـا باز میشوند؛
یاد تو کوران میکند؛
هر اسم تو را که صدا میزنم؛
مــــــاه در دهانم هزار تکه میشود؛
کاش من،همـــــــــــــه بودم؛
با همه دهانها تو را صدا میزدم؛
کفشهای ماه را به پا کردهام؛
دوباره عـــــــازم توام؛
تا بوی زلف یار در آبادی من است؛
هر لب که خندهای کند،
از شادی من است؛
زندگی باتوست...
زندگی همین حالاســــــــــت
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ضامن....
▪️درخواست عاجزانه ی پدر از امام رضا علیه السلام برای زنده ماندن فرزندش
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
23.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا شل حجابها، بیحجاب نمیشوند؟
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
زلال عطر رضا
میوزد زِ جانب طوس
هوا، هوای زیارت مخصوص...
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ رأفت در آستان تو تفسیر میشود/ دل با خیال حُسن تو تسخیر می شود ...
▪️شهادت امام رضا [علیهالسلام] تسلیت ...
#فیلم
#مناسبت
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
یا رب دلم می خواهد
از اعماق وجودم
دعا کنم و بگویم،
خدایا...
خودت معجزه ای کن و
شاد کن دلی را که گرفته و
دلتنگ است...
خداوندا...
خودت بی نیاز کن
کسی را که به درگاهت
نیازمند است...
پروردگارا...
خودت امیدوار کن
کسی را که ناامید
به آستانت آمده است...
و بار الها...
خودت بگیر
دستانی را که اکنون
به سوی تو بلند است
الهی آمین
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
🏴🖤🏴🖤🏴
مرثیه امام رضا علیه لسلام
خون بر لبش نشست عرق بر جبین نشست
پنجاه و چند مرتبه آقا زمین نشست
پنجاه مرتبه به زمین خورد و ایستاد
از بس که زهر بر جگرش آتشین نشست
در کوچه بود یاد حسن بود و مادرش
یک دفعه پیر شد به رُخش چند چین نشست
بالا سرش دو مادرِ گیسو سپید بود
یعنی کنارِ فاطمهام البنین نشست
یک دست روی پهلو و یک دست بر جگر
در حُجره یادِ جَدِّ غریبش زمین نشست
چسباند تا که سینهی خود را به خاک ، دید :
گودال رویِ سینه اش آن لاله چین نشست
از تَل کنارِ عمهی خود داد زد ولی
ضربِ هزار و نهصد و پنجاهمین نشست
یابن الشبیب اَبروی او را سنان شکست
"والشِمر جالِسُ" به روی سینه این نشست
با عمه رفت کوفه و با عمه شام رفت
در کوچه دید دخترکی دل غمین نشست
با آستین پاره سرش را گرفت حیف
از بام آتشی به همین آستین نشست
سنگی که خورد بر سرِ بابا کمنانه کرد
بر گونههای کوچکِ آن نازنین نشست...
🔸شاعر: حسن لطفی
🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دوزخ برزخی
مشاهده ی فضاهایی از جهنم در برزخ توسط تجربه گر
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کبوتر میگفت:
عاشق آسمان است!
اما همیشه
روی گنبد تو مینشست...
آسمانیتر از شما مگر پیدا میشود؟
سلام آسمان هشتم
امام رضا (ع) جان
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
👌 داستان کوتاه پند آموز
🍂 #معجزه_امام_رضا_علیه_السلام
✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است:
💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اسرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند.
💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را
داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند.
وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت:
امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای
💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد،
از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟
شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛
عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟
ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد
💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد :
👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟
💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا
💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛
این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از
من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند.
⪻بهشت و جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
⇢@behesht_gahanam