eitaa logo
یاصاحِبَ اَلزَمان( ؏َـجِّـلْ ْ)³¹³⛅️
115 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
551 ویدیو
7 فایل
❁﷽ ❁ . بہ‌قول‌یہ‌بزرگوارـےامام‌زمـان‌آمدنـےنیست! آوردنیہ..؛🌨:) توبرای‌امام‌زمانت‌چه‌کردی؟! ⛓آقاجان؟🕊 ببخش‌که‌درهیاهوی‌جهان‌غرغیم واز شما غافل'💔 ∞↻💛 |ڪانال‌بیمہ نگاه‌ِآقا♥️| [ #کپے√]بآذکرِصلوات‌بࢪاۍ‌ظهوࢪ🍃❁
مشاهده در ایتا
دانلود
هشتڪ جدید ڪاناݪ ↓ 🚶‍♀️ امیدوارم خوشتوטּ بیآد✨🙃 تا دقآیقۍ دیگر دو قسمت اوݪ گزاشتھ مۍ شھ...!
🚶‍♀️ . طرف اسم کاربریش گمنام هست بعد میره از علاقش به حضرت زهرا 'س' با نامحرم صحبت میکنه...://😒 . 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 کانال تاورودی بهشت 🆔 @behesht_v_jahanam
🚶‍♀️ . میگم‌رفیق! چرافقط‌جمعھ‌هابه‌فکر‌آقا‌باشیم؟! امام‌زمان‌جمعه‌فقط‌امامه! السلام‌علیڪ‌یابقیة‌اللھ‌فےارضھ🌿♥ - 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 کانال تاورودی بهشت 🆔 @behesht_v_jahanam
داستان آموزنده؛جزای‌بی‌نماز غسالی گفت ،وقتی که جوانی🧑🏻 را برای غسل کردن بردیم ميخواستیم لباس👕 های او را از بدن خارج کنیم اما از بس که لباس هایش تنگ و اندامی بود، نتوانستیم آنها را از بدنش خارج کرده و مجبور شدیم با قیچی✂️ لباس‌هایش را برش داده و شروع به غسل کردن او کنیم. اما ماجرا از آنجا شروع شد که وقتی سربندی که هنگام مرگ بر سرش بسته بود را باز کردیم بوی بسیار بد و تهوع‌آوری که حال هر انسانی را به هم میزد تمام اتاق را فرا گرفت. ما برای اینکه راحت‌تر او را غسل بدیم مجبور شدیم که به دستمال‌های خود عطر زده و جلوی بینی را گرفته و او را غسل دهیم اما هر کاری کردیم، نتوانستیم این بوی بد را دفع کنیم. مجبور شدیم میت را ده بار غسل بدهیم اما هر بار که او را غسل میدادیم، بوی بد او نه‌تنها کم نميشد بلکه هربار از بار دیگر شدیدتر میشد. آخر مجبور شدم تمام عطرهایی که موجود بود را بر سر مرده خالی کنم تا حداقل بویش کمتر شود اما فایده‌ای نداشت. یکی از خویشاوندان مرده در بیرون از اتاق و چند تن از دیگر خویشاوندان این مرده سروصدا میکردند. که این دیگر چه غسالی است که مرده میشوید در حالی که خودش آدمی سیگاری است و بو میدهد. وقتی که من از اتاق بیرون آمدم سر و صدايش بیشتر شده من هم دستش را گرفتم و او را به اتاق بردم تا متوجه بوی بدِ میت خود شوند. وقتی که او را داخل اتاق بردم یک لحظه هم طاقت نیاورده و زود بیرون آمد تا اینکه از من معذرت خواهی کرد و گفت:«اجازه بدین برم تا به همه ی مردم بگم که بوی بد، بوی مرده بوده نه چیز دیگر»اما من به او اجازه ندادم و گفتم که من چندین سال است که غسالم، و تا به حال آبروی هیچ کس را نبرده‌ام، این بار هم اجازه این کار را نه به خود و نه به کس دیگری نمیدهم. پس از کفن کردن نوبت به قرائت نماز جماعت جنازه رسید. یکی از نزدیکان مرده آمد و گفت: نماز جنازه را داخل مسجد میخوانیم اما من گفتم: نمیتوانیم همچین کاری بکنیم چون جنازه بوی بسیار بدی میدهد و این بی‌احترامی به مسجد است. اما آنها قبول نمیکردند تا اینکه من گفتم برویم از امام جماعت بپرسیم او بین ما قضاوت خواهد کرد. ما از امام جماعت پرسیدیم او هم با من هم نظر بود. تا اینکه وقت نماز جنازه رسید اما به علت اینکه جنازه بوی بسیار بدی میداد کسی حاضر نشد نماز برای آن جنازه بخواند. من به زور چند نفر که حدودا به پنج نفر رسید جمع کرده و نماز جنازه را خواندیم. پس از خواندن نماز جنازه، من به داخل قبر رفتم تا کارهای دفن میت را انجام دهم. وقتی او را داخل قبر کردیم، به چیز عجیبی برخورد کردیم. سبحان ﷲ 😳‼️ وقتی ما سرِ او را به سمت قبله میکردیم، به یک‌بار متوجه میشدیم که پاهای او به طرف قبله شده و سرش طرف دیگر یعنی جای سر و پاهای او عوض میشد😳 من چندین بار این کار را تکرار کردم اما هر بار که این کار را میکردم، دوباره همان اتفاق می‌افتاد. (یعنی سرش خلاف جهت قبله میشد و پاهایش به طرف قبله می رفت) برادر میت از دیدن این حالت برادرش حالش به هم خورد و غش کرد. من هم حالم زیاد خوب نبود. نتیجه گرفتم که باید به یک عالِم بزرگ زنگ بزنم تا ماجرا را برایش تعریف کنم تا مرا راهنمایی کند. وقتی که به ایشان تماس گرفتم و همه‌ی اتفاقات عجیبی که روی داده بود را تعریف کردم، آن عالم بزرگوار به خاطر کارهایی که من انجام داده بودم عصبانی شده و گفت: ای شیخ میخواهی چکار کنی! میخواهی نعوذ بالله با خدا بجنگی؟ وقتی که مُرده در حالتی که بو میداد، تو باید او را سه بار می‌شستی و اگر باز هم آن بو نرفت، تو حق نداشتی که او را ده بار غسل بدهی چون خداوند با این کارش ميخواست او را مایه عبرت دیگران قرار دهد. وقتی کسی نمیخواست بر او نماز جنازه بخواند تو حق نداشتی به زور مردم را وادار به خواندن نماز جنازه کنی، شاید این امر خداوند بوده است. و الان هم که حکم خداوند است که او این گونه در قبر باشد تو حق نداری بیشتر از این دخالت کنی چون فایده‌ای ندارد... پس او را همان‌گونه که هست بر رویش خاک بریز. منم هم همین کار را کردم. پس از اتمام خاکسپاری، من پیش برادرش رفتم و به او گفتم که مگر برادرت چه گناهی انجام داده که اینگونه غضب خدا را برانگیخته؟🤔 برادرش اول نمیخواست چیزی بگوید ولی در آخر گفت که برادرم در زندگی هیچ‌گاه نماز نخوانده بود و صورتش را در مقابل پروردگارش به زمین نزده و حتی برای نمازهای عید و جمعه حاضر نمیشد.😞😭💔 بله این است جزای بی‌نمازی💔 پس وعده کنیم که هرگزنمازمونوترک‌نکنیم نشر بدیم شاید حداقل یہ نفر با خوندن این متن بہ خودش بیاد و نمازخون شه🙂♥️ اون‌وقتہ کہ ثوابی واسمون نوشتہ میشہ کہ حسابش دست هیچ‌کس نیست☺️ ╭─┅─   🍃 🌺 🍃  ─┅─╮      @behesht_v_jahanam ╰─┅─   🍃 🌺 🍃  ─┅─╯
اگه امام زمان رو دوست 😉داری زود بزن رو پیوستن 👇👇
【🌿】 ‌. • ـ قرارِهر‌شب‌مون . . .💛 …بخونیم‌باهم؟!♥️ ـ اِلٰهے‌عَظُمَ‌الْبَلٰٓآ،وَبَرِحَ‌الخَفٰآءُوَانْڪَشَفَ‌الْغِطٰٓآءٌ… . • 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🆔 @behesht_v_jahanam
! مرده‌شوراون‌دنیایی‌روببرن‌که...؛ واسه‌گناهای‌من‌وتو صبح‌تاشب‌گریه‌میکنه!! نمیخایم‌آدم‌شیم؟!💔🚶🏻‍♂ 💔 - 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 کانال تا ورودی بهشت 🆔 @behesht_v_jahanam
! دلش‌نمیومد‌گناه‌کنہ‌اما‌باز‌گفت : این‌آخرین‌بارھ ..🖐🏿! مواظب‌بار‌آخر‌هایۍ‌باشیم کہ‌‌بارِ‌آخرتمون‌رو‌سنگین‌میکنن .. - 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 کانال تاورودی بهشت 🆔 @behesht_v_jahanam
🗓 یک شنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ 😔روز شهادت مظلومانه امام صادق علیه السلام به نیت تعجیل در امر فرج امام زمان:👇 👆لطفا این طرح را نشر دهید ♥️ به عشق امام صادق علیه السلام 🏴 🏴🏴 🏴🏴🏴
🚶🏻‍♂ ‏به یارو گفتن تو که روزه نمی‌گیری ؛ چرا افطاری میخوری؟ گفت دیگه انقدرم کافر نیستم ... داستان براندازهایی هست که رأی نمیدن ولی بیست و چهار ساعت راجع به انتخابات نظر میدن ! اخه میدونید دیگه انقدرا هم ضدانقلاب نیستن :))) . 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 کانال تاورودی بهشت 🆔 @behesht_v_jahanam
🚶 . طرف‌زل‌میزنھ‌بھ‌عکس‌پسره بعد‌براےِ‌اینکھ‌از‌گناه‌‌جلو‌گیری‌کنھ‌؛ میره‌پیویش‌میگھ‌عکساتون‌دلِ‌منو‌لرزوند:| - لطفا‌دیگھ‌از‌خودتون‌عکس‌نزارید - ادامہ‌بدم‌یاخودتون‌‌شدت‌تباهیو‌درک‌کردین؟!🚶🏻‍♂🤞🏽 . 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 کانال تاورودی بهشت 🆔 @behesht_v_jahanam
📌 گوش کن حال امام زمانت را ◾️ وارد منزل امام صادق شد. با شنیدن صدای شیوَنی که به گریه مادرِ فرزند مُرده می‌مانست، لحظه‌ای ایستاد. صدای گریه قطع نشد. قدم پیش گذاشت و جلوتر رفت؛ امام را دید که بر روی زمین خاکی نشسته و شانه‌هایش از شدت گریه می‌لرزد. ▫️ ادب مانع ‌شد تا جلوتر رود. می‌دانست موقع‌اش که بشود، امام صدایش می‌کند. کنجکاو و تشنهٔ دانستنِ دلیلِ این حال امام بود پس با تمام وجود به نجوای جانسوز امام گوش کرد: «فطوبی لمن ادرک ذلک الزمان...» و باز لرزش شانه‌ها. ◾️ «خوش به حال کسی که در آن زمانه است...» گریه‌اش شدت گرفت: «اگر در زمان او می‌زیستم، همهٔ عمر خدمتش را می‌کردم...» ▫️ «آقای من، غیبت تو آرامش و خواب و خوراک را از من گرفته، شادی را از دل من بُرده، غم و اندوهم دائمی شده... و فریاد و فغان و نالهٔ مرا بلند کرده... 🔻 حالا تو گوش کن حال امام زمانت را. بیش از هزار سال است که شاهد مرگ کسانی است که دوستشان دارد. با اندوه ما اندوهگین می‌شود و با بیماریمان بیمار و با گناهانمان آزرده‌خاطر می‌شود. قرار بود ما منتظر او باشیم اما حالا او منتظر ماست. ▫️ ما کجا می‌فهمیم که هر لحظه چه بر او و قلب مبارکش می‌گذرد. انگار باید امام باشی تا دردهای دل یک امام را بفهمی و مقامش را درک کنی. 📎 🏴 شهادت را تسلیت عرض می‌کنیم.