💢 امّا هر چقدر سن انسان بالاتر میره انرژیش کمتر میشه و برای همین زیاد نمیتونه سختیها رو تحمل کنه. 🔺
✔️ طبیعتاً آدم باید طوری زندگی کنه که وقتی پیر شد بازم بتونه "از زندگی و احساساتش" نهایتِ لذّت رو ببره.👌
✅🔹🌷➖💖
اللهم صل علی محمد و آل محمد✨
و عجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین🌷
┄┄┄••❅❈✧❈❅••┄┄┄
هدایت شده از کانال رسمی ستاد مرکزی اعتکاف
⭕️ دلت گرفته؟!
⁉️ "آرامش" گمشده امروز شماست؟!
👈 #فرصت_انس بهترین پاسخ به خواسته شماست!
💢 با شرکت در پویش سراسری و میلیونی #فرصت_انس ، فرصتی شیرین و فراموش نشدنی را تجربه کنید!
💠 با هشتگ #فرصت_انس به این پویش بپیوندید!
📢اطلاع رسانی پویش و دسترسی به اعمال مخصوص در هر روز👇
◀️ ایتا:
http://eitaa.com/itikaf_ir
◀️ تلگرام:
http://t.me/itikaf_ir
◀️ سایت:
https://itikaf.ir
بهشت خانواده💞
بسم الله الرحمن الرحیم💐❤️ سلام . با قرائت دعای فرج به استقبال درس امشب میریم #از_خانه_تا_خدا...
🌸🕊
ابتدای درس سی و یکم
از خانه تا خدا
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روش درست کردن دستکش یکبار مصرف از کیسه فریزر
دوخت خوبان
پ.ن : ما کم نداریم از این انسانهای بزرگوار
جزاکم الله خیرا برادر 🕊🌷
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
🌙 شد کعبه حرمخانه میلاد علی
کز کعبه صدای یاعلی آمده است.
#میلاد_امام_علی_علیه_السلام
#روز_پدر
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞👇
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
🔶کاش #کرونا رییس جمهور بشه...
خدمتی که کرونا به مردم کرد #روحانی نکرد....
1 مشکل #ترافیک بطور کلی حل شد الان شلوغترین خیابانها را می توان ظرف مدت سی ثانیه دور زد
2 رعایت نظافت و #بهداشت عمومی شده و تمامی لوازم و وسایل جامعه کلا دقیقه ای یکبار ضد عفونی شده و مردم با فرهنگ و تمیز شده اند. اتوبوسا و تاکسی هایی که ده ساله نشسته بودن، الان برق میزنن😜
3 حمل و نقل هوایی و زمینی بسیار ارزان شده و اگر وضع به همین منوال پیش برود بعید نیست رایگان هم بشود.
4 زندانها و پرورشگاهها خالی شده است، حواشی و حوادث در استادیوم های ورزشی به صفر رسیده است، دادگستری ها خلوت شده است و آمار سرقت از منازل، جرائم رانندگی و تصادفات، و حوادث شغلی فروکش کرده است.😉
5 از همه مهمتر الان کارت بانکیت را بده به همسرت و بگو عزیزم هر چه دوست داری برو خرید کن! حتی به زور هم بیرون نمیروند و فضا بسیار صمیمی و عاشقانه میباشد و خانواده ها با پیوندی عمیق و به دور از مسائل خانوادگی در زیر یک سقف دارن با هم زندگی می کنن و دل از باهم بودن نمی کنن.😄😍
6 خلاصه کلام خدمت یک #میکروب به این مملکت بسیار بالا تر از خدمت مسولان در این چند سال است!
#طنز #جدی
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞👇
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
بهشت خانواده💞
#شھید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_سی_وسوم ⚠️ بچه تهران بود.قاری بود. شنیده بود محسن در قرائت کاره ای ن
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_سی_وچهارم
💎 تازه از مسابقات بین المللی برگشته بود.
حالا قاری اول جهان اسلام بود. اما هنوز همان محسن همیشگی بود.
مثل همه سال های پیش در جلسات قرآن نخبگان ماه رمضان شرکت می کرد.
🔮دوست داشت شاگردهایش هم در آنجا حضور داشته باشند و استفاده کنند. گفته بود هرچیز خوبی با زحمت به دست می آید.
برایشان از تلاش های عبدالباسط گفته بود که گاهی برای شنیدن یک تلاوت، بار سفر می بسته و از روستایی به روستای دیگر می رفته.
🎀 جلسات نخبگان بعد از افطار برگزار می شد و گاهی تا دوازده شب طول می کشید.
محسن حواسش به این بود که بعضی از بچه ها از نقاط دوردست شهر آمده اند.
🚘 نمی خواست از آمدن به این محافل خسته و پشیمان بشوند.
همه را با اصرار سوار ماشینش می کرد و راه می افتاد سمت مسیر های مختلفی که به خانه های بچه ها ختم می شد.
📞☎️ وقتی حسابی دیر وقت می شد، مامان مدام تماس می گرفت.
محسن آرامـَش می کرد و یکی یکی بچه ها را جلوی در خانه هایشان پیاده می کرد ...
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞👇
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_سی_وپنجم
🌟💫 یکی از همان شب های دیر وقت ماه رمضان بود.
بچه ها یکی یکی پیاده شده بودند. فقط امید مانده بود.
خانه اش از همه دورتر بود. تازه از مسابقات شرکت کرده بود. رتبه خوبی هم گرفته بود.
🌛💥 حین مسابقات سوال مهمی در ذهن امید شکل گرفته بود.
دیده بود داورانی را که خودشان قاریان مسلطی نبودند.
نمی فهمید چرا از آدمی مثل محسن دعوت نمی شد که برای مسابقات مهم داوری کند.
💎 عدالت و تقوایش به کنار، او حالا قاری اول دنیاست.
رفته بود مالزی و مقامی را گرفته بود که تا نُـه سال به هیچ ایرانی داده نشده بود.
امید به خودش جرأت داد. از محسن پرسید :
🌹_ شما نفر اول مسابقات بین المللی هستی! پس چرا برای داوری مسابقات بزرگ دعوتت نمی کنند؟!
لبخند نرمی روی لب های محسن نشست.
🌾🌵امید می دانست محسن اعل غیبت کردن نیست.
می دید همیشه بساط غیبت را با صلوات بلندی بهم می زند.
محسن درباره چیزهایی که ناراحتش می کردند حرف نمی زد.
🌷 اما امید دوست داشت معلمش برای یک بارهم که شده سفره دلش را باز کند و گله ای اگر دارد به زبان بیاورد.
اما محسن چیزی نگفت. فقط نفس عمیقی کشیــد ...🍂
ادامه دارد...
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞👇
@beheshtekhanevadeh14