#دختر_شینا #رمان #قسمت_هفدهم مادرم پشت سر هم می گفت: «قدم! زود باش. صدایش کن.» به ناچار صدازدم: «آقا... آقا... آقا...» خودم لرزش صدایم را می شنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ کرده بود. جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را کشیدم و فریاد زدم: «آقا... آقا... آقا صمد!» قلبم تالاپ تلوپ می کرد و نفسم بند آمده بود. صمد که صدایم را شنیده بود، از وسط دریچه خم شد توی اتاق. صورتش را دیدم. با تعجب داشت نگاهم می کرد. تصویر آن نگاه و آن چهرة مهربان تپش قلبم را بیشتر کرد. اشاره کردم به بقچه. خندید و با شادی بقچه را بالا کشید. دوستان صمد روی پشت بام دست می زدند و پا می کوبیدند. بعد هم پایین آمدند و رفتند توی آن یکی اتاق که مردها نشسته بودند. بعد از شام، خانواده ها دربارة مراسم عقد و عروسی صحبت کردند. فردای آن روز مادر صمد به خانة ما آمد و ما را برای ناهار دعوت کرد. مادرم مرا صدا کرد و گفت: «قدم جان! برو و به خواهرها و زن داداش هایت بگو فردا  گلین خانم همه شان را دعوت کرده.» چادرم را سرکردم و به طرف خانة خواهرم راه افتادم. سر کوچه صمد را دیدم. یک سبد روی دوشش بود. تا من را دید، انگار دنیا را به او داده باشند، خندید و ایستاد و سبد را زمین گذاشت و گفت: «سلام.» برای اولین بار جواب سلامش را دادم؛ اما انگار گناه بزرگی انجام داده بودم، تمام تنم می لرزید. مثل همیشه پا گذاشتم به فرار. خواهرم توی حیاط بود. پیغام را به او دادم و گفتم: «به خواهرها و زن داداش ها هم بگو.» بعد دو تا پا داشتم و دو تا هم قرض کردم و دویدم. می دانستم صمد الان توی کوچه ها دنبالم می گردد. می خواستم تا پیدایم نکرده، یک جوری گم و گور شوم. بین راه دایی ام را دیدم. اشاره کردم نگه دارد. بنده خدا ایستاد و گفت: «چی شده قدم؟! چرا رنگت پریده؟!» گفتم: «چیزی نیست. عجله دارم، می خواهم بروم خانه.» دایی خم شد و در ماشین را باز کرد و گفت: «پس بیا برسانمت.» از خدا خواسته ام شد و سوار شدم. از پیچ کوچه که گذشتیم، از توی آینة بغل ماشین، صمد را دیدم که سر کوچه ایستاده و با تعجب به ما نگاه می کرد. مهمان بازی های بین دو خانواده شروع شده بود. چند ماه بعد، پدرم گوسفندی خرید. نذری داشت که می خواست ادا کند. مادرم خانواده صمد را هم دعوت کرد. صبح زود سوار مینی بوسی شدیم، که پدرم کرایه کرده بود، گوسفند را توی صندوق عقب مینی بوس گذاشتیم تا برویم امامزاده ای که کمی دورتر، بالای کوه بود. ماشین به کندی از سینه کش کوه بالا می رفت. راننده گفت: «ماشین نمی کشد. بهتر است چند نفر پیاده شوند.» من و خواهرها و زن برادر هایم پیاده شدیم. صمد هم پشت سر ما دوید. خیلی دوست داشت در این فرصت با من حرف بزند، اما من یا جلو می افتادم و یا می رفتم وسط خواهرهایم می ایستادم و با زن برادرهایم صحبت می کردم. آه از نهاد صمد درآمده بود. #ادامه_دارد #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 @beheshtekhanevadeh14

#حدیث_عشق ❣از امام حسن علیه السلام معنای کرامت و بزرگ منشی را پرسیدند؟ فرمودند: بخشش پیش از خواهش و اطعام در هنگام قحطی... #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 @beheshtekhanevadeh14

🔸زندگیتو باید امام زمانی کنی! 🥀آقاجان ما منتظر قدوم مبارکتان هستیم بیا و شب تاریک ما را سحر کن #استاد_دانشمند #امام_زمان #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 @beheshtekhanevadeh14

سلام ظهرتون بخیر✋ ایامتان پر از شادی و آرامش ☺️ حقیقتش این طرح جز خوانی که در ماه مبارک در کانال داشتیم در واتساپ هم اعلام کردیم و الحمدالله دو گروه هم آنجا داشتیم حالا دوستان همراه در واتساپ خواستن که طرح قرآن خوانی روزانه ادامه داشته باشه ما هم دو طرح برنامه ریزی کردیم که هر کدوم رو دوستان حمایت بکنن و براشون مقدور باشه رو پیگیری کنیم 👌 راستش حیفم اومد این طرح رو تو این کانال اعلام نکنم و با شما بزرگواران ،گروه نداشته باشم ☺️👌 حالا طرح رو خدمتتون ارسال میکنم هر کسی مایل بود اعلام کنه یا علی ..... 🌷🍀

سلام روز تک تک شما بخیر اوقات به کامتان ☺️ دلتون شاد و پر از آرامش 🌹 *تعدادی از دوستان درخواست ادامه قرآن خوانی در طول سال رو دارن* ما هم به نیت پاک و زیبای این عزیزان لبیک گفتیم 👌 *طرح اول* : همون مثل طرح ماه رمضان هست که ۳۰ نفر یک گروه میشه و هر فرد *در هر روز یک جزء* قرآن می خونه . *طرح دوم* :بیست نفر یک گروه رو تشکیل میدن و هر نفر *روزی یک صفحه* می خونه (میتونه با معنی و تفسیر بخونه) اینطوری روزی یک جز خونده میشه ودر یک ماه سی جز توسط بیست نفر ختم میشه . امیدی خدا .....👇 در طرح اول روزی یک ختم قرآن داریم . در طرح دوم ماهی یک ختم قرآن داریم. حالا بزرگوارانی که مایل به شرکت در طرح ختم قرآن میباشند اعلام کنند👌🌷 *حتما اعلام کنید که با کدوم طرح موافق هستین* برای مشارکت در طرح های قرآن خوانی روزانه با ایدی زیر هماهنگ کنید 👇👇 @yaMahdizahra

منبر مجازی 💠شماره بیست و یکم 💠بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖمْ💠 🌷السلام علیک یا صاحب الزمان🌷 🌷✨آیه منتخب؛ 🔺یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(۲۰۰-آل عمران) ۞ ای کسانی که ایمان آورده اید! (در برابر مشکلات و هوسها) استقامت کنید. و (در برابر دشمنان) پایدار باشید و (از مرزهای خود) مراقبت کنید و از (مخالفت با فرمان) خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید! 🌷✨تفسیر روایی؛ امیرمؤمنان علیه السّلام پیوسته میفرمودند:صبرنسبت به ایمان،مانند سر است نسبت به بدن کسی که صبرندارد،ایمان ندارد(بحار،ج۶۸،ص۹۵) 🌷✨با توجه به روایات متعدد(بحار،ج۲۴،ص۲۱۶تاص۲۲۱،حدیث۵تاحدیث۲۲)مصادیق مختلفی برای «اصبروا و صابروا» در این آیه بیان شده است ۱.صبر در دینداری ۲.صبر بر انجام واجبات ۳.صبر بر ترک گناهان ۴.صبر در مصیبت ها و مشکلات ۵.صبر در جهاد مقابل کفّار و دشمنان ۶.صبر در تقیّه در مقابل دشمن ۷.صبر بر اذیت در راه اهل بیت علیهم السلام 🌷✨با فضلیترین از بین این چند مورد طبق روایت امام صادق علیه السلام «صبر در ترک گناهان» است👇 قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: الصَّبْرُ صَبْرَانِ الصَّبْرُ عَلَی الْبَلَاءِ حَسَنٌ جَمِیلٌ وَ أَفْضَلُ مِنْهُ الصَّبْرُ عَلَی الْمَحَارِمِ. 🔺✨امام صادق علیه السّلام فرمودند: صبر بر دوگونه است:صبر درمصیبت که خوب و زیبا است و بهتر از آن که صبر برحرام است. 🌷لذا بهترین اعمال در ماه مبارک طبق خطبه شعبانیه که در منبر شب اول آورده شد ؛ «ترک گناه» است. 🌷✨و با توجه به همان روایات (بحار،ج۲۴،ص۲۱۶تاص۲۲۱،حدیث۵ تا حدیث۲۲) مصادیق مختلفی برای «رابطوا»در این آیه بیان شده است ۱.همراهی و ثبات قدم با ائمه علیهم السلام ۲.مواظبت بر نمازهای پنجگانه ۳.دفاع از مرزها در مقابل دشمنان

🌷مساله شرعی منتخب؛ 🔺کسی که می‌داند غذای باقی مانده بین دندان ها در طول روز از حلق فرو میرود و با این وجود مسواک یا خلال نمی کند، روزه اش چه حکمی دارد؟ 🔺آیات عظام امام رهبری، نوری؛ اگر چیزی از حلق فرو رود روزه باطل است و بلکه اگر چیزی هم از حلق فرو نرود بنابر احتیاط واجب روزه باطل است. 🔺آیات عظام؛ بهجت، فاضل، زنجانی، صافی؛ روزه اش باطل است حتی اگر چیزی از حلق فرو نرود. 🔺آیات عظام؛ وحید، تبریزی، خوی؛ اگر چیزی از حلق فرو رود روزه اش باطل است. 🔺آیت الله مکارم؛ اگر چیزی از حلق فرو رود روزه را تمام و بعداً قضا نماید. 🌷نکته؛ طبق نظر همه مراجع که میگویند روزه باطل است باید تا مغرب از انجام مبطلات امساک نماید.

🌷آداب و سنن؛ امیرالمومنین علیه السلام از رسول خدا صلوات الله علیه واله و سلم چنین نقل فرمودند؛ که هر کس صبح کند در حالیکه این چهار حمد را به جا نیاورد، میترسم که نعمتهایش را از دست بدهد؛(هر کدام را یکبار بگوید کافی است) 🔺«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی عَرَّفَنِی نَفْسَهُ وَ لَمْ یَتْرُکْنِی عَمْیَانَ الْقَلْبِ» 🔺«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنِی مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله» 🔺«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ رِزْقِی فِی یَدَیْهِ وَ لَمْ یَجْعَلْ رِزْقِی فِی أَیْدِی النَّاس» 🔺«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی سَتَرَ ذُنُوبِی وَ لَمْ یَفْضَحْنِی بَیْنَ الْخَلَائِقِ» (بحار،جلد۸۳،ص۲۷۹) 🌷یعنی شکر بر چهار نعمت که مهمترین نعمات هستند؛ ۱.معرفت به خدا ۲.ایمان به پیامبر و اهل بیت ایشان علیهم السلام ۳.روزی مان دست خداست نه مردم ۴.ستّاریت خداوند نسبت به گناهانمان

🎥 یک واژه و دو مصداق به وسعت تفاوت دو نسل/تفاوت «گُل» از دید والدین و فرزندان ❣امیرالمؤمنین خطاب به والدین فرمودند فرزندان خود را برای زمان و دوره خودشان تربیت کنید نه بر اساس فرهنگ و رسوم خودتان تا این فاصله خطر آفرین ایجاد نشود ... #رفیق_نوجوان #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 @beheshtekhanevadeh14

😳 #ماجرا | اینگونه قرآن به دست آوردم! ⛓ دستگیری من در اوایل ماه شعبان بود. روزها گذشت و ماه مبارک رمضان نزدیک شد. من شنیدم که رئیس بازجوها در راهرو رفت‌و‌آمد می‌کند. وقتی صدای گام‌هایش به سلّولم نزدیک شد، صدایش زدم. در را باز کرد و حالم را پرسید. او مرا «شیخ» خطاب می‌کرد ـ حتّی از پستی و بدجنسی، «شین» شیخ را هم کسره می‌داد! ـ حال آنکه امثال مرا سیّد خطاب می‌کنند. 👈 به او گفتم ماه رمضان نزدیک است و من نمی‌توانم اعمال این ماه مبارک، اعم از نماز و روزه و دعا را در این سلّول انجام دهم؛ پس مرا در این ماه آزاد کنید. 🤔 گفت: عجب! ماه رمضان در پیش است؟! اینجا مناسب‌ترین جا برای روزه‌داری است. هذا مسجد (اشاره کرد به سلّول) و هذا حمّام (اشاره کرد به حمّام‌های زندان). همین جا بمان، نماز بخوان و روزه بگیر! 😏 من میدانستم که او مرا آزاد نمیکند، امّا من خواسته‌ی بزرگی از او طلب کردم تا خواسته‌ی کوچک را بپذیرد. فوراً به او گفتم: بسیار خوب. اجازه بده من یک قرآن داشته باشم. گفت: اشکالی ندارد. اجازه داد یک قرآن از منزل برایم آوردند. 🌙 خواندن قرآن در تاریکی شدید ناممکن بود. به نگهبان گفتم: میخواهم قرآن بخوانم؛ در را برایم کمی باز کنید. رفت اجازه گرفت. اجازه دادند که در به اندازه‌ی ده سانتیمتر باز گذاشته شود. و همین برای خواندن کافی بود. لذا در این ماه خیلی قرآن خواندم و خیلی هم حفظ کردم. البتّه توأم شدن شکنجه با تلاوت و روزه، چشم مرا ضعیف‌تر کرد. 📖بخشی از خاطرات دوران جوانی و مبارزات آقا به نقل از کتاب «خون دلی که لعل شد» #رهبرقرآنی #دلبری‌های_قرآن #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده

💞امام حسن مجتبی علیه السلام: 🌼🍃همین مقدار بهره برداری از زبانت برایت بس که راه هدایت را از گمراهی برایت آشکار می کند . بحارالانوار ،ج ۷۵ ص۱۱ #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 @beheshtekhanevadeh14

👆👆

جلسه دوازدهم آموزشی 👆👆 مبحث🔊 #اصول_تزکیه [ضرورت احساس ناآرامی برای تغییر وضع موجود] 🔅🌷🕊🌷🕊🌸 #استاد_پناهیان #دین_نوعی_برنامه_برای_شکوفایی #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 @beheshtekhanevadeh14

سلام بزرگواران این پیام رو خوندید؟!!!👆👆