هدایت شده از مرکز تخصصی امربه معروف 💕 (موسسه موعود)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکتر_علی_تقوی
🔵 حلال خورها و نماز خوانها، ببینند❗️
💎 مرڪز تخصصـی آمـوزش و احیـاء واجـب فرامـوش شـده ...
#همراه_با_بهشتیان
شهید محمد کامران
✍️ فکر کنم مبارک است
▫️بعد از ظهر نتایج آزمایش آماده میشد. به من گفت میایی با هم برویم؟ گفتم: با چی؟ گفت: موتور! گفتم: ما هنوز نامحرمیم! چطور با موتور برویم؟ گفت: بله. من خودم میروم. تماس گرفت و گفت: من عذر میخواهم که اذیتتون کردم. اما نتایج آزمایشمون به هم نخورد! شیطنتش را فهمیدم. گفتم: اشکالی ندارد. ان شاءالله خوشبخت شوید. فردای آن روز با یک جعبه شیرینی به خانه ما آمد و گفت: فکر کنم مبارک است، برای عصر نوبت محضر گرفتم! گفتم: حالا چرا با این همه عجله؟ آنقدر سرعت کار بالا بود که حتی وقت عقد، تنها خواهرش هم نتوانست بیاید!
📚 راوی همسر شهید
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
#همراه_با_بهشتیان
شهید مدافع حرم عبدالصالح زارع
✍️ دعا کن من شهید شوم
▫️قبل از عقد به من گفت دعایی دارم که وقت عقد آن را برایم بخواه. خواهر آقا صالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت: این را داداش فرستاد. روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: دعا کن من شهید شوم... یادم هست که قرآن در دست داشتم، از ته دل دعا میکردم خدا شهادت را به صالح بدهد و عاقبتش به شهادت ختم شود، اما تصور نمیکردم این خواسته قلبی به این سرعت محقق شود.
📚 مستند ملازمان حرم به نقل از همسر شهید
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
#همراه_با_بهشتیان
شهید مرتضی مطهری
✍️ میترسم یک وقت نباشم
▫️یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم. بعد از چند روز که به تهران آمدم، نزدیکهای سحر به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، بچهها همه خواب بودند، ولی آقا بیدار بود. چای و میوه و شیرینی آماده بود و منتظر بودند. بعد از احوالپرسی با تأثر به من گفتند: میترسم یک وقت نباشم، شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید. بیشتر صبحها چای درست میکردند. در تمام طول زندگی به یاد ندارم که به من گفته باشند یک لیوان آب به ایشان بدهم.
📚 کتاب نگاهی به زندگی و مبارزات استاد مطهری، صفحه ۲۳
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
💥 یه حرکت بزرگ و کشوری👌
#لیست کانال های استانی "تنهامسیرآرامش"💥
🔰برای شرکت در فعالیت های حضوری تنهامسیری و خبر های تازه ، میتونید روی اسم استان خودتون بزنید و عضو بشید
👇🏼☺️
1)تنهامسیر اردبیل
2) تنها مسیر آذربایجان غربی
3)تنهامسیر آذربایجان شرقی
4) تنهامسیر البرز
5) تنها مسیر ایلام
6) تنهامسیر اصفهان
7) تنهامسیر بوشهر
8) تنهامسیر تهران
9) تنهامسیر سیستان و بلوچستان
10)تنهامسیر سمنان
11) تنهامسیر چهارمحال و بختیاری
12)تنهامسیر خراسان شمالی
13) تنهامسیر خراسان جنوبی
14) تنهامسیر خراسان رضوی
15) تنهامسیر خوزستان
16) تنهامسیر زنجان
17) تنهامسیر کرمان
18)تنهامسیر کردستان
19) تنهامسیر کهگیلویه و بویراحمد
20) تنهامسیر کرمانشاه
21) تنهامسیر گیلان
22) تنهامسیر گلستان
23) تنهامسیر لرستان
24) تنهامسیر فارس
25) تنهامسیر قم
26) تنهامسیر قزوین
27) تنهامسیر مازندران
28) تنهامسیر مرکزی
29) تنهامسیر هرمزگان
30) تنهامسیر همدان
31) تنهامسیر یزد
💠💠💠🔹🔹
#همراه_با_بهشتیان
🔻 هنگام صحبت با نامحرم سرش را پایین می انداخت، حجب و حیا در چهره اش موج می زد.
وقتی برای کمک به مغازه پدرش می رفت، اگر خانمی وارد مغازه می شد کتابی در دست میگرفت و سرش را بالا نمی آورد. میگفت: پدر جان لطفاً شما جواب دهید...
🔹 شهید سید مجتبی علمدار: برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید تا قسمت خودتان شود.
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
هدایت شده از بیداری ملت
🔴 مراسم اربعین بزرگترین چالش علیه ارزش های لیبرالیسم
🔹اساس تفکر لیبرالیسم بر پایه ارزش های شیطانی مثل فردگرایی ، کاپیتالیسم ، اصالت سود ، اصالت لذت و ... استوار است.
🔹اما در مراسم عظیم پیاده روی #اربعین همه این ارزش های اهریمنی به چالش کشیده می شوند.
🔺میلیون ها زائر #کربلا در اجتماعی بزرگ (و نه بصورت فردی) با پای پیاده و در گرمای طاقت فرسای عراق همه لذت ها را کنار می گذارند و خادمین و موکب داران از مال و اموال و راحتی خود می گذرند تا به زوار آقا #امام_حسین (ع) بدون هرگونه منت و چشم داشتی خدمت کنند.
🔺اگر لیبرال های حاکم بر دنیا و نوچه های داخلی آن ها همه توان خود را برای ضربه زدن به اجتماع آخرالزمانی اربعین به کار نگیرند باید تعجب کنیم ...
✍"قاسم اکبری"
✌️جنبش مستضعفین
@jonbeshmostazafin
#همراه_با_بهشتیان
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14