بسم الله
سلام مجدد✋
با سلام محضر مولاجانمان و هدیه چهار
مرتبه ی سوره ی توحید به حضرت ، ادامه ی درس تقدیم میشه
✔️ به میزانی که آدم "اهلِ مبارزه با تمایلاتِ پستِ خودش" بشه
قدرتِ لذّت بردن خودش رو افزایش داده.....👌
✅🔷➖💕🌷
درسمون تموم شد☺️
حالا سوال :
میخوایید رو مطالب ، بیشتر فکرکنین و تمرین بفرمایید تا قوی بشید و تسلط پیدا کنین
یا درس بعدی که کاهش علاقه به همسر رو بررسی کنیم و ادامه بدم⁉️
و دوتا درس رو با هم تمرین کنید🙂
اللهم صل علی محمد و آل محمد✨
و عجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین🌷
┄┄┄••❅❈✧❈❅••┄┄┄
بخونید با دقت و نکته ی مهمش رو در دفتر یا سررسیدی یادداشت و روش کار کنین انصافا😇
میدونین درسهای تنهامسیری اگه تمرین نشه در طول روز ، فایده ای نداره
درسهای تنهامسیری اگه تفکر و تعقل و توسل و با ذکر و مناجات همراه نباشه برا پیشروی ؛ همراهشون نباشه ، فایده ای
نمی رسونه خوندنشون که ؛ و زود فراموش میشن😊 این نه هدف ماهست نه شما خوشتون میاد .
میخوام بگم :
دغدغه ها و مشکلات زندگی رو عنوان اونها رو، تو همون سر رسیدی که دارین☺️ بنویسید
بعد با استفاده از راهکارای چند سطر بالا که عرض کردم حلشون کنیم
این همه کاسه ی چه کنم چه کنم دست نگیریم
همت کنیم موانع لذت بردن و کسب ارامش رو برداریم از سر راه ان شاءالله
اینطور هم خداوند نمره ی بالا به ما میده
منظورم من و شماها ، هم همسرتون رو راضی نمودین مجردها هم ، والدین رو خوشحال و راضی می کنید و کلا راه پیشرفت و ترقی رو باز کردین برا خودتون 👏👏
این صحبتا یک میلیونوم اون چیزایی هست که با تفکر و تعقل و مشورت و ذکر و مناجات خودتون بدست خواهید آورد .
متوجه شدین چی گفتم❓
یعنی این دیگه❤️🕊🕊🌹🍃🌸🌳
🌷🌷🌷
1_142498476.mp3
1.27M
🌿چگونه می توان کارها را اولویت بندی نمود؟
🔶استاد #علیصفاییحائری
#تربیت
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
بهشت خانواده💞
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_سوم 💖 ملیحه عروس تازه بود. وقتی محمدمهدی می رفت سر ِکار تنهایی اش را
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_چهارم
💠 سال شصت و هفت بود.
جنگ داشت به روز های آخرش نزدیک می شد.
سرمای آن آبان را، تولد محسن 💕، برای ملیحه گرم کرد.
اسمش را گذاشت محسن.
چون دوست داشت محسن ِ فاطمه سلام الله علیها زنده می ماند.
🍁🍂 می خواست محسنش به خوبی محسنی که هیچ وقت به دنیا نیامد زندگی کند.
به همین خاطر بود که تمام ایام بارداری اش در هر مجلسی حاضر نمی شد و دست به هر لقمه ای نمی برد.
آن نُه ماه از قرآن کنده نشد.
🌷🌱 کار هر روزش خواندن زیارت عاشورا و امین الله بود. انگار منتظر بچه ای بود که قوت غالبش همین چیز ها باشد .
👶 محسن، سفید و قشنگ بود. ملیحه از خلق و خویَش متعجب بود. بهش می گفت: فرشته! 💞
آرام بود و بهانه نمی گرفت.
غذایش را با خوشحالی می خورد وخوب می خوابید و گریه نمی کرد. 👌
انگار از همان وقت ها از خدای خودش حسابی راضی بود.
ملیحه نفهمید اصلا محسن چطور از آب و گل در آمد. بس که بی آزار بود این بچه 🌸
ادامه دارد...
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_پنجم
محسن، سه ساله بود.
صبحانه اش را که می خورد، می رفت اتاق بچه ها. مامان توی آشپزخانه مشغول بود که صدای ضبط بلند می شد. 📼
📻 صدای شحات محمد انور بود.
باز محسن رفته بود سراغ ضبط برادر هایش. آنقدر با ضبط ور رفته بود که یاد گرفته بود چطور ازش استفاده کند.
یک روز که مامان سر زد به اتاق بچه ها، از دیدن دم و دستگاهی که محسن درست کرده بود خشکش زد.
❤️ محسن یک روسری دور سرش بسته بود و یکی را هم انداخته بود روی شانه اش و نشسته بود روی یک بالش.
یک آیه را که شحات می خواند، محسن ضبط را خاموش می کرد و با زبان بچگانه اش از شحات تقلید می کرد.
😅 وقتی چشمش به مامان افتاد خنده اش گرفت؛ انگار از قیافیه خودش!
گفت:
_ من می خوام شحات انور بشم!
ظهر که مامان کار های خانه را تمام می کرد، می دید که محسن هنوز مشغول شحات انور شدن است!
🎈 محسن بعد از ناهار استراحت می کرد و باز مشغول ضبط صوت می شد. اسباب بازی هایش خاک می خوردند.
زیاد نمی رفت سراغشان. آدم بزرگ بود از بچگی ..
ادامه دارد...🌹
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020