eitaa logo
بهشت خانواده💞
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
816 ویدیو
85 فایل
💞بسم الله الرحمن الرحیم💐 💥 با این کانال خونواده خودتون رو وارد بهشت کنید.💞 @beheshtekhanevadeh14 ارتباط با مدیر کانال: نظرات و پیشنهادات @Hassanvand1392 کانال مشاوران تنها مسیر آرامش @MoshaverTM
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_شصت و دوم تا سر کوچه با او رفتم. شب شده بود. کوچه تاریک و سوت و کور بود. کمی
و سوم با اوقات تلخی گفت: «من درد می کشم، تو تحمل نداری؟! جان من قدم! زود باش دارم از درد می میرم.» دوباره سنجاق را به کبودی پشتش نزدیک کردم. اما باز هم طاقت نیاوردم. گفتم: «نمی توانم. دلش را ندارم. صمد تو را به خدا بگیر خودت مثل آن ده بیست تا درش بیاور.» رفتم توی حیاط. بچه ها داشتند بازی می کردند. نشستم کنار باغچه و به نهال آلبالوی توی باغچه نگاه کردم که داشت جان می گرفت. کمی بعد آمدم توی اتاق. دیدم صمد یک آینه دستش گرفته و روبه روی آینة توی هال ایستاده و با سنجاق دارد زخم پشتش را می شکافد. ابروهایش درهم بود و لبش را می گزید. معلوم بود درد می کشد. یک دفعه ناله ای کرد و گفت: «فکر کنم درآمد. قدم! بیا ببین.» خون از زخم پایین می چکید. چرک و عفونت دور زخم را گرفته بود. یک سیاهی کوچک زده بود بیرون. دستمال را از دستش گرفتم و آن را برداشتم. گفتم: «ایناهاش.» گفت: «خودش است. لعنتی!» دلم ریش ریش شد. آب جوش درست کردم و با آن دور زخم را خوب تمیز کردم. اما دلم نیامد به زخم نگاه کنم. چشم هایم را بسته بودم و گاهی یکی از چشم هایم را نیمه باز می کردم، تا اطراف زخم را تمیز کنم. جای ترکش اندازة یک پنج تومانی گود شده و فرو رفته بود و از آن خون می آمد. دیدم این طوری نمی شود. رفتم ساولن آوردم و زخم را شستم. فقط آن موقع بود که صمد ناله ای کرد و از درد از جایش بلند شد. زخم را بستم. دست هایم می لرزید. نگاهم کرد و گفت: «چرا رنگ و رویت پریده؟!» بلوزش را پایین کشیدم. خندید و گفت: «خانم ما را ببین. من درد می کشم، او ضعف می کند.» کمکش کردم بخوابد. یک وری روی دست راستش خوابید. بچه ها توی اتاق آمده بودند و با سر و صدا بازی می کردند. مهدی از خواب بیدار شده بود و گریه می کرد. انگار گرسنه بود. به صمد نگاه کردم. به همین زودی خوابش برده بود؛ راحت و آسوده. انگار صد سال است نخوابیده. مجروحیت صمد طوری بود که تا ده روز نتوانست از خانه بیرون برود. بعد از آن هم تا مدتی با عصا از این طرف به آن طرف می رفت. عصرها دوست هایش می آمدند سراغش و برای سرکشی به خانواده شهدا به دیدن آن ها می رفتند. گاهی هم به مساجد و مدارس می رفت و برای مردم و دانش آموزان سخنرانی می کرد. وضعیت جبهه ها را برای آن ها بازگو می کرد و آن ها را تشویق می کرد به جبهه بروند. اول از همه از خانواده خودش شروع کرده بود. چند ماهی می شد برادرش، ستار، را به منطقه برده بود. همیشه و همه جا کنار هم بودند. آقا ستار مدتی بود ازدواج کرده بود. اما با این حال دست از جبهه برنمی داشت. نزدیک بیست روزی از مجروحیت صمد می گذشت. یک روز صبح دیدم یونیفرمش را پوشید. ساکش را برداشت. گفتم: «کجا؟!» گفت: «منطقه.» از تعجب دهانم باز مانده بود. باورم نمی شد. دکتر حداقل برایش سه ماه استراحت نوشته بود. گفتم: «با این اوضاع و احوال؟!» خندید و گفت: «مگر چطوری ام؟! شَل شدم یا چلاق. امروز حالم از همیشه بهتر است.» گفتم: «تو که حالت خوب نشده.» لنگان لنگان رفت بالای سر بچه ها نشست. هر سه شان خواب بودند. خم شد و پیشانی شان را بوسید. بلند شد. عصایش را از کنار دیوار برداشت و گفت: «قدم جان! کاری نداری؟!» زودتر از او دویدم جلوی در، دست هایم را باز کردم و روی چهارچوب در گذاشتم و گفتم: «نمی گذارم بروی.» جلو آمد. سینه به سینه ام ایستاد و گفت: «این کارها چیه خجالت بکش.» گفتم: «خجالت نمی کشم. محال است بگذارم بروی.» 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ در مدت خدمت و مسئولیت، غایب از خانواده نباشید 🔺بنده عقیده‌ام این است، جدّاً عقیده‌ام این است که ضمن اینکه پُرکاری و تلاش فراوان خواهید داشت، به مسائل خانواده‌ی خودتان هم برسید؛ من به همه این توصیه را میکنم که به خانواده‌تان حتماً رسیدگی کنید؛ جوری نباشد که در مدّت خدمت و مسئولیّت، غایب از خانواده باشید. 🕰️ ۱۴۰۰/۰۶/۶ 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
❣بسم الله الرحمن الرحیم ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
#سبک_زندگی درس سی و نهم 💐🙏 🔷امیرالمومنین علی علیه اسلام می فرمودند: 💫و إِنِ اِسْتَطَعْتَ أَلاَّ
💐🙏 💠میدونید شرافت کسی که در کاسبی دزدی میکنه خیلی بیشتره از کارمندی که بخواد رشوه بگیره و نذاره کسب و کار پیش بره؟ 👈"مطفف" یکیش کم فروشی تو کارمندیه 🔶کم میذاره تو کار وقتی که شخصی خودش رو اجیر میکنه مزد بگیره کارمند بشه کارگر بشه همونقدر بهش میدن که خودش میخواست تجارت بکنه 💫فقال: لایؤاجر نفسه ولکن یسترزق الله عزوجل ویتجر می‌فرماید بره روزیشو از خدا بگیره و تجارت کنه 💫 کسی که میتونه خودش پول دربیاره بره کارمند بشه روزی بگیر بشه 👈🏻روزی خودش رو بسته خدا میگه ریسک نکردی؟ بستی خودتو به دست کارفرما؟ برو دیگه روزیت بسته س 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
ادامه 💐🙏 💠امام رضا علیه السلام در کتاب کافی شریف می فرمایند:) 🔻هر کی کارو کسبش خوب بشه 90درصدش اخلاقیاتشم خوب میشه 🔻روحیاتشم خوب میشه 🔻معنویتشم خوب میشه خیالت راحت باشه اون چرت و پرتایی که میگن که آقا برن توکار مالی خراب میشن رو بریز دور 🔷امام رضا علیه السلام می فرماید: کسی که میره پول در بیاره برای خونوادش پاداشش نزد خداوند متعال بالاتر از کسی است که در راه خدا جنگ میکند والا بخدا در جریان یادواره های دفاع مقدس چندتا جایزه به کارآفرین ها هم باید بدن در کنار خانواده های شهدا. مگر کم کاریه !؟ 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_شصت و سوم با اوقات تلخی گفت: «من درد می کشم، تو تحمل نداری؟! جان من قدم! زود
و چهارم ابروهایش در هم گره خورد: « چرا این طور می کنی؟! به گمانم شیطان توی جلدت رفته. تو که این طور نبودی.» گریه ام گرفت، گفتم: «تا امروز هر چه کشیدم به خاطر تو بود؛ این همه سختی، زندگی توی این شهر بدون کمک و یار و همراه، با سه تا بچة قد و نیم قد. همه را به خاطر تو تحمل کردم. چون تو این طور می خواستی. چون تو این طوری راحت بودی. هر وقت رفتی، هر وقت آمدی، چیزی نگفتم. اما امروز جلویت می ایستم، نمی گذارم بروی. همیشه از حق خودم و بچه هایم گذشتم؛ اما این بار پای سلامتی خودت در میان است. نمی گذارم. از حق تو نمی گذرم. از حق بچه هایم نمی گذرم. بچه هایم بابا می خواهند. نمی گذارم سلامتی ات را به خطر بیندازی. اگر پایت عفونت کند، چه کار کنیم.» با خونسردی گفت: «هیچ، چه کار داریم بکنیم؟! قطعش می کنیم. می اندازیمش دور. فدای سر امام.» از بی تفاوتی اش کفری شدم. گفتم: «صمد!» گفت: «جانم.» گفتم: «برو بنشین سر جایت، هر وقت دکتر اجازه داد، من هم اجازه می دهم.» تکیه اش را به عصایش داد و گفت: «قدم جان! این همه سال خانمی کردی، بزرگی کردی. خیلی جور من و بچه ها را کشیدی، ممنون. اما رفیق نیمه راه نشو. اَجرت را بی ثواب نکن. ببین من همان روز اولی که امام را دیدم، قسم خوردم تا آخرین قطرة خون سربازش باشم و هر چه گفت بگویم چشم. حتماً یادت هست؟ حالا هم امام فرمان جهاد داده و گفته جهاد کنید. از دین و کشور دفاع کنید. من هم گفته ام چشم. نگذار روسیاه شوم.» گفتم: «باشد بگو چشم؛ اما هر وقت حالت خوب شد.» گفت: «قدم! به خدا حالم خوب است. تو که ندیدی چه طور بچه ها با پای قطع شده، با یک دست می آیند منطقه، آخ هم نمی گویند. من که چیزی ام نیست.» گفتم: «تو اصلاً خانواده ات را دوست نداری.» سرش را برگرداند. چیزی نگفت. لنگان لنگان رفت گوشه هال نشست و گفت: «حق داری آنچه باید برایتان می کردم، نکردم. اما به خدا همیشه دوستتان داشته و دارم.» گفتم: «نه، تو جبهه و امام را بیشتر از ما دوست داری.» از دستم کلافه شده بود گفت: «قدم! امروز چرا این طوری شدی؟ چرا سربه سرم می گذاری؟!» یک دفعه از دهانم پرید و گفتم: «چون دوستت دارم.» این اولین باری بود که این حرف را می زدم.. دیدم سرش را گذاشت روی زانویش و های های گریه کرد. خودم هم حالم بد شد. رفتم آشپزخانه و نشستم گوشه ای و زارزار گریه کردم. کمی بعد لنگان لنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانه ام. گفت: «یک عمر منتظر شنیدن این جمله بودم قدم جان. حالا چرا؟! کاش این دم آخر هم نگفته بودی. دلم را می لرزانی و می فرستی ام دم تیغ. من هم تو را دوست دارم. اما چه کنم؟! تکلیف چیز دیگری است.» کمی مکث کرد. انگار داشت فکر می کرد. بین رفتن و نرفتن مانده بود. اما یک دفعه گفت: «برای دو سه ماهتان پول گذاشته ام روی طاقچه. کمتر غصه بخور. به بچه ها برس. مواظب مهدی باش. او مرد خانه است.» گفت: «اگر واقعاً دوستم داری، نگذار حرفی که به امام زده ام و قولی که داده ام، پس بگیرم. کمکم کن تا آخرین لحظه سر حرفم باشم. اگر فقط یک ذره دوستم داری، قول بده کمکم کنی.» قول دادم و گفتم: «چشم.» از سر راهش کنار رفتم و او با آن پای لنگ رفت. گفته بودم چشم؛ اما از درون داشتم نابود می شدم. نتوانستم تحمل کنم. قرآن جیبی کوچکی داشتیم، آن را برداشتم و دویدم توی کوچه. قرآن را توی جیب پیراهنش گذاشتم. زیر بغلش را گرفتم تا سر خیابان او را بردم. ماشینی برایش گرفتم. وقتی سوار ماشین شد، انگار خیابان و کوچه روی سرم خراب شد. تمام راهِ برگشت را گریه کردم. 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زن مسلمان ایرانی در متن و مرکز 🔺زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه‌داشت و در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. 🕰 ۱۳۹۱/۱۲/۱۶ 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
#سبک_زندگی ادامه #درس_چهلم 💐🙏 💠امام رضا علیه السلام در کتاب کافی شریف می فرمایند:) 🔻هر کی کارو
ادامه 💐🙏 🔷پیامبر اکرم می فرمایند: 💫العبادة عشرة أجزاء،... عبادت ده قسمته 9قسمتش در پول دراوردنه. پول حلال آقا اون وقت پولدار میشیم خراب میشیم ها. نخیر ‼️😊 🔷رسول خدا می فرمایند 👈پولداری بهترین کمکه برای تقوای الهی حالا مسئله بزرگ تر از ایناست اصلا مسئله به این نیست که شما بری آدم خوبی بشی با تقوا بشی پول دربیاری و اینا اصلا فاجعه عمیق تر ازبحث سبک زندگیه 🔷امام صادق علیه السلام در کتاب کافی شریف می فرمایند ‼️بقا اسلام و مسلمین به این است که پول در دست کسانی باشد که حق را می شناسند و یکی از عواملی که موجب فنا اسلام و مسلمین می شود این است که پولدارها کسانی باشند که نفهمند کجا باید خرج بکنند. این روایت خیلی خطریه . ☺️☝️ کارمند شدن خوب نیست درسته؟ آقا اگر اجبار شد جهنم الضرر دیگه چاره ای نیست ولی تا میتونی کارمند نشو می پرسند کارمندان خوب هم داااریم بله توهین نمیکنیم به کارمندها‌ اما ☺️بازم میگم کارمندی خوب نیست مگرررر اینکه آدم مجبور باشه هیچ دولتی که کارمند زیاد داشته باشه نمیتونه جلو فسادشو بگیره. 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: ❤️علاقه شدید شھیدخیزاب به رهبر معظم انقلاب و درخواست شھید از همسر و فرزندش...(: 🎙همسرشھید : 👌 شهید خیزاب علاقه بسیاری به رهبر انقلاب داشتند و قبل از شهادتشان به من سفارش کرده بودند: «اگر من شهید شدم و از شما پرسیدند چه چیزی می‌خواهید، بگویید دیدار حضرت آقا». ایشان بارها تأکید کرده بودند «اگر من در مسیر سپاه نبودم نمی‌توانستم به چنین درکی از ولایت برسم» و این حرف نشان دهنده این است که ایشان با قرار گرفتن در این مسیر به حقایق رسیدند و ولایت را با اعماق وجودشان پذیرفتند... 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 سبک زندگی غلط، ریشه در فرهنگ غلط حاکم بر اذهان دارد | پادکست 🔺اگر ما اسراف داریم، اگر ما تقلید کورکورانه داریم، اگر ما سبک زندگی غلط داریم، اینها ناشی از مشکلات فرهنگی است. فرهنگ حاکم بر ذهن‌ها است که در عمل این مشکلات را به وجود می‌آورد. زندگی‌های تقلیدی، زندگی‌های تجملاتی و اشرافیگری، این‌ها غالباً منشأ و ریشه‌ی فرهنگی دارد. 🕰 ۱۴۰۰/۰۶/۰۶ 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
#عناصر_انتظار #جلسه_شصتم. بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر مهدی مداران عزیز جلسه قبل تا اینجا گف
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر مهدی مداران گرامی و ارجمند 🌷 امیدوارم حالتون خوب باشه ✅👌 جلسه گذشته تا اینجا گفتیم که👇 یه خانومی وقتی حجاب خودشو گذاشت کنار، همون‌جوری که یه آقایی بوق می‌زنه دم بیمارستانی،باید پلیس بیاد بگیردش، این داره سلب آزادی روانی دیگران رو میکنه،👌 تو آمریکا دولت میاد .... یه‌کمی پیشرفت کردن هاا، اینا مقدمات درک همین حقایق تو جهانه ، ما این حسنا رو میگیم.👌 تو آمریکا دولت میاد اونجایی‌که ،باید دفاع کنه از آزادی های روانی.. مثلا.. یه مسجد، کلیسا یا معبد تو بعضی از ایالت های آمریکا ، یه جایی مراسمی برگزار میشه 🕌🕍 آئین نامه شهرداری میگه📝 دانسینگ قمار خونه نمیدونم شرابخونه واینا... باااید تا چند صد متریش نباشه!!⛔️ اجازه شرابخونه وقمار خونه تا چند صدمتری یه مسجد یاحسینیه یا کلیسا نمیده 🚫، میگیم چرا ؟🤔 میگه مسجد خودش نمیتونه از خودش در نزاع روانی که این دوتا در کنار هم ایجاد میکنن،دفاع کنه ، دولت باید بیاد حمایت کنه ،✅ ماهم همینو میگیم😌 چیزی بیشتر از این نمیگیم😟 میگیم این خانوم دست از حجابش بر میداره ، خانواده ها رو در مخاطره قرار میده ، بالاخره سنش کمتره اون خانواده هایی که سنی ازشون گذشته مردهاشون.. مثل گوش گرفتن میمونه 😯 گوشتو بگیر ،صدا آزارت نده، آخه اینکه نمیشه،این داره میاد توگوش اونم داره میره تو چشم،😁 باید به عنوان یه مقررات اجتماعی ، سلب آزادیِ روانیِ همدیگه نکنیم. تو یه جلسه ای که خارج از کشور بود من این بحثو مطرح کردم. یه خانومی بود تو اون جلسه خب جلسه آزادی بود، اومدن گفتن که مردا کور بشن،نگاه نکنن 😳 خانم مسنی هم بود،😟 آقا یه جمعی از اون جمع هم برا ایشون کف زدن ، 👏👏 درسته ؟؟؟ دیگه من دیدم ، دیگه ناچارم دیگه... من باید همچین ،حقو روشن کنم. ⛅️⛅️⛅️ گفتم حالا شما فرمودید مردا کوربشن،نگاه نکنن😑!! شما در رقابت با جوون هایی که به بازار اومدن،چند سال مصرف عاطفی وروانیتون ،کم شده ؟؟🙄 و در حاشیه موندید در جامعه غربی؟ گرفتید چی گفتم؟؟😉 ⁉️⁉️⁉️ در جامعه غربی به یک زن اگر بخوان ،توجه پیدا کنن، تا چند سالگی مگه توجه میکنن؟😏 این نه مادر،نه همسره سنش یه کمی رفته بالا ⬇️ از بازار رقابت میره کنار. وقتی از بازار رقابت رفت کنار ، تنها میمونه .😔😔 رقابت آزاد دیگه.... دیگه حرف من خیلی روشنه .✅ از این خانم پرسیدم: شما چند سالگی از عرصه ی عاطفه ومهربانی رفتی کنار؟؟ هیچ‌کس،،هیچی نگفت. بایدمردا کور شن دیگه؟؟😏 شما الان خودت کنار افتاده نیستی؟ 🤔🤔🤔 مردا کور نشدن که ..، جوونتر از تو رو می پسنده و تو رو نگاه نمیکنه. تو یکی از جلساتی که تو یکی از جاها داشتیم‌ یه خانمی از اونجا برگشته ویه کتابی علیه فرهنگ غرب نوشته ، اسم سخن پراکنی ما رو هم نوشته بود،😂 اومده بود تو ایران ،به زور مارو پیدا کرده بود، آقاا بیا اینو نوشتم اینجا ،حرفای تو درست بود.✅ یه مادر وامانده ،غریب،تنها ،طردشده، مردا کور شن،آیا این حرف میشه؟؟😕 مثل اینکه دزد رو آزاد بذاری ، بگی آقا ماشینتو قفل کن،این چه حرفیه؟ دکترایی که کلیه مردم رو بدزدن ، آزاد بگذارید😳 بعد بگی مردم حواسشون باشه،نبرن، به بهانه آپاندیس وجراحی کلیشونو بدزدن ،😳 آقا این بدبخت بیهوشه دیگه.😳😟 این جوان من که میاد تو خیابونا و بی بند وباری رو می‌یینه، دیگه هوش😇 نداره که؟!! که حالا کور بشه یا کور نشه، این رفته غش کرده دیگه.🤒😴 یه چیزایی سلب آزادی روانی می‌کنه، واِلّا ما هممون می‌دونیم نماز از حجاب مهمتره،👌 هیچ پلیسی تو جمهوری اسلامی ، کسی رو وادار به نماز نمی‌کنه،✅ مثل عربستان نیست که مردم رو با باطوم بفرستن نماز جماعت ،😒 عربستان دیدین چطوری سر صف مردم وای میسن؟؟ اون اسلام طالبانی باطومیه!!🏏 نماز باطومی!! با باطوم مردم رو میفرستن سر صف نمازجماعت !!😔 این زشته !!قباحت داره. 😕 ولی حجاب چی؟ حجاب قصه ش با نماز خیلی فرق میکنه . حجاب بحث روابط اجتماعیه.🙄 من تو روابط اجتماعی حق دارم دست تو جیب کسی بکنم؟🤔 به همین دلیل اگه یه امکاناتی داشتم که می تونستم دل کسی روببرم، نباید ببرم.😠❌⛔️ بنیاد نظام غرب و فرهنگش بهم ریخته میشه. پس ممکنه برای حجاب ما مقررات داشته باشیم ولی برا نماز نه !!! فرق بین حجاب ونماز رو دقت بکنید.👌 بحث آزادی روانی اگه مطرح بشه، البته ما باز هم معتقدیم،با پلیس نباید کارحجاب رو درست کرد .⛔️ همچنان‌که ترافیک خیابون ها رو فقط با پلیس نباید درست کرد .⛔️ شما به خانم ها اعلام بکنید ، بحث حجاب رو تو کارگاهها حل کنید، و بعد برید تو دانشگاه حل کنید بگید خانوم شما تعدی روانی کردی،😕 فریب دادید.😠 دل شکستن هنر نمی باشد 💔💔، این بده❌ https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020