eitaa logo
بهشت خانواده💞
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
816 ویدیو
85 فایل
💞بسم الله الرحمن الرحیم💐 💥 با این کانال خونواده خودتون رو وارد بهشت کنید.💞 @beheshtekhanevadeh14 ارتباط با مدیر کانال: نظرات و پیشنهادات @Hassanvand1392 کانال مشاوران تنها مسیر آرامش @MoshaverTM
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5044058980251336730.mp3
8.65M
👆توصیه میکنم حتما گوش کنید👆 🎵آداب نوکری امام حسین(علیه السلام) ✔قسمت دوم ✅ داستان شنیدنی ملاعباس و زیارت کربلا..! 💞 @beheshtekhanevadeh14
بهشت خانواده💞
❣﷽❣ 📚 #سه_دقیقه_در_قیامت 1⃣ #قسمت_اول 📖کتاب سه دقیقه تا قیامت داستان زندگی یک #جانباز_مدافع_حرم ه
📚 2⃣ 💢حتما حتما داستان رو بخونید و از دست ندید. واقعا رزق معنویتونه و فوق العاده تاثیر گذار و زیباست. 💢البته آن زمان سن من کم بود و فکر میکردم کارخوبی می کنم که برای مردنم دعا می‌کنم. نمی‌دانستم که اهل بیت ما هیچ گاه چنین ادعایی نکرده اند. آنها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه می دانستند. خسته بودم و سریع خوابم برد.. 💢نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم. بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده.. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم و با ادب سلام کردم. 💢ایشان فرمود: با من چه کار داری؟چرا انقدر طلب مرگ می کنی !هنوز نوبت شما نرسیده. فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است ترسیده بودم. اما با خودم گفتم: اگر ایشان انقدر زیبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او می‌ترسند؟ 💢می خواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم من را ببرند. التماسهای من بی فایده بود. با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سر جای و گویی محکم به زمین خوردم.. 💢 در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم،راس ساعت ۱۲ ظهر بود! هوا هم روشن بود، موقع زمین خوردن نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پریدم؛ نیمه شب بود.می خواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد! 💢روز بعد روز بعد دنبال کار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس‌ها بودند که متوجه شدم رفقای من حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفتند. 💢 سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم. در مسیر برگشت در یک چهارراه راننده پیکان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد ... 💢از سمت چپ با من برخورد کرد! آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و روی زمین افتادم. راننده پیاده شد و می لرزید‌. با خودم گفتم:پس جناب عزرائیل بالاخره به سراغم آمد! 💢به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم ساعت دقیقا ۱۲ ظهر بود و نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد...! .... 🌹🍃🌹🍃 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
Shab07Moharram1398[02].mp3
23.04M
🎙گمونم شیش ماهه قربونی شده... (زمزمه و روضه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 شب هفتم ۹۸ 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
#نکات_تربیتی_خانواده 84 🔷 اگه همسرت بدی کرد تو نزنش. خدا حتما برات جبران میکنه. ✅ خوبه؟ چی میخواست
🌹 85 "عزیز دل خدا" ✅ تو اگه خوب باشی «خدا اثر این خوب بودنت رو روی همسرت قرار میده». اگه اون خیلی بد بود و اثر نذاشت، خودت که رشد کردی! بزرگ شدی... ✔️ به هر جهت تو چیزی رو از دست ندادی... روی این حرفا خیلی فکر کن... ✅ زندگیت رو با دستای خودت شیرین کن... تو عزیز دل خدایی...💞 ❣️ برای همیشه توی آغوش خدا بمون.... 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آداب نوکری3.mp3
5.44M
👆توصیه میکنم حتما گوش کنید👆 🎵آداب نوکری امام حسین(علیه السلام) ✔قسمت سوم ✅ دوستان ، حواسمون باشه ، امام حسین زود مرخصی میده..! 💞 @beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_100931435.mp3
5.28M
🎙بین گودال هم دعامان کرد (نجوا با امام حسین (ع)) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 شب هشتم ۹۸ 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
حسین جانم👇👇 ⚜️شکر خدا که لطفِ تو دست مرا گرفت ⚜️مهرت میان این دلِ ویرانه جا گرفت 🖤أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ✋ 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
به یاد غربت و تنهایی امام زمان علیه السلام ..... فدای غربت امان زمانم بشم.....😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 🏴 تاسوعای حسینی رو به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه شما بزرگواران تسلیت می گوییم🙏 ◼️ علما این شبها برای آرامش قلب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صدقه کنار می گذاشتن... دوستان صدقه فراموشتون نشه😔🙏 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️چشمان هر کسی در مصیبتهای ما گریان شود...... 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام عزاداریها قبول من تجربه‌ی زیبایی از اولین شبهای محرم دارم. به دختر هام قول دادم که می‌برمتون! اگه جایی برای عزاداری باز بود؛ می‌ریم. 😢 اگه هم نبود کنار خیابون جایی که روضه و نوحه پخش می‌کنن می‌شینیم و خودمون عزاداری می‌کنیم😢 امرما چرخید و نشد ببرمشون؛ باید خدمت مادر می‌رسیدم. به دخترهام تفهیم کردم امر واجبتریه نمیشه امشب بریم.😢 بماند که چقدر مورد نقدشون قرار گرفتم...😌 گفتم خوب من شما رو نبردم شما که می‌تونید ما رو ببرید... همیشه من شما رو می‌بردم امشب شما ما رو ببرید... اونشب همه خواهروبرادرها جمع بودیم. بماند که جمع ما یکدست نیست... ارادت قلبی همه دارن... چه بسا بی‌ریاتر از بنده ولی خوب بظاهر خلاف اینه وقتی گفتگوی من و دخترها رو می‌شنیدن هر کدوم یه چیزی می‌گفتن و یه متلکی و خنده‌ای و چیزی... خلاصه کنم... دختر کوچیکم رفت و توی بازی خودش تدارک هییت دید یکی از اتاقا رو گرفت و سیاهی و وسایل هیئت رو راه انداخت... 🏴 گوشی مرا هم با اجازه برد...🔊 چادر و مغنعه مشکیش رو سرش کرد و سیاه‌پوش کردخودش رو😢 بعد اومد سراغ تک تک افراد خونه همشون رو دعوت کرد بعضیا سر بسرش گذاشتن و با شوخی ردش کردن بعضیها هم قبول کردن که تعداد زیادی نبودن (۱نفر) از بعضیها هم که قول صددرصدی گرفت (که من بودم) انگار مجلس روضه‌اش فقط با من روضه میشد😢😥 (شنیدید هرجا روضه باشه مادرسادات حضور دارن چون با حضور مادر روضه روضه میشه... خانم روضه نور چشمشون رو خالی نمی‌ذارن😭😭😭😭) خلاصه گفت صدا که بلند شد بیایید با ادب بیایید حرف نزنید از چایی که براتون ریختم هم بخورید. چون قبل شام بود گفتم منم شام روضه‌ات رو می‌دم، وصل کن به شام خوردن؛ خوشحال شد... براتون بگم از اون مجلسی که این دختر برامون گرفت....😭😭😭😭 همتون رو یاد کردم... حالی بود.. اونا که بیرون اتاق بودن فکر کردن بازیه یکیشون اسلحه برداشت و اومد تو اتاق شروع کرد به رگبار گرفتن یعنی داعشیا حمله کردن دید نه راستی یه هیئت چند نفره شده.. اسلحه رو گذاشت کنار اومد وسط هییت بچگانه دخترم خودش شد یه پا میوندار... خلاصه اونشب هیئتی داشتیما دستان کوچک بچه‌ها بزرگترها رو که وارد بازی دنیا شده بودن ؛ وادار به حقیقت گرایی کرد.... و من اونجا تازه معنی رو فهمیدم... دست تقدیرنویس باری تعالی تقدیر رو با هر وسیله کوچکی پیش می‌بره ما از خانه‌هامون باید شروع کنیم و این بچه‌ها هستن که امسال علمدار هییتها هستن مراقب دستان و دلهای کوچکشان باشیم که کارهای بزرگ فردا بدستان ایشان است. تسلیت