5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥رهبر انقلاب، صبح امروز پس از رای دادن:
🔹روز انتخابات جشن ملی است. این جشن را تبریک میگویم.
🔸روز انتخابات روز احقاق حق مدنی ملت است.
🔹انتخابات متضمن منافع ملی کشور است
🔹همه با همت حرکت کنند و بیایند و به اشخاص مورد نظر خودشان رای بدهند و این کار را هر چه زودتر انجام بدهند
@mahaleieshirani
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
📕#داستان_کوتاه
گاهی اگر آهسته بری زودتر می رسی
تاجری در روستایی، مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و میخواست
آنها را با ماشین به انبار منتقل کند. در راه از پسری پرسید: «تا جاده چقدر راه است؟»
پسر جواب داد: «اگر آرام بروید حدود ده دقیقه کافی است. اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید بیشتر.»
تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و در دل به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند. اما پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگی برخورد کرد و با تکان خوردن ماشین، همه محصولها به زمین ریخت.
تاجر وقت زیادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش بر میگشت یاد حرفهای پسر افتاد و وقتی منظور او را فهمید بقیه راه را آرام و بااحتیاط طی کرد.
شاید گاهی باید آرام تر قدم برداریم تا به مقصد برسیم.
@mahaleieshirani
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💥💥💥 پیروزی بزرگ جریان انقلابی و شکست تاریخی جریان غربگرا
✅ تركيب گرايش سياسي منتخبين مجلس تا اين لحظه:
🔶 از مجموع ۱۸۱ منتخب انتخابات مجلس كه تا اين لحظه مشخص شده است، ۱۲۶ نفر انقلابی، ۱۸ نفر اصلاح طلب و ۳۷ نفر هم مستقل هستند.
تعداد نهايي منتخبين نمايندگي مجلس، در دور اول ۲۸۰ نفر است.
✅ پیش بینی میشود بیش از ۲۰۰ کرسی مجلس در اختیار جریان انقلابی قرار بگیرد.
@mahaleieshirani
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
اینم داخل یکی ازصندوقهای شیراز بود😔
#نمایندهی_عزیز_مسئولیتت_سنگین_است
@mahaleieshirani
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
حتما نام برند 🌹پشمک حاج عبدالله🌹 به گوشتان خورده؛ حتما هم تعجب و یا حتی خندیدید، اما راز نام گذاری این برند چیست؟ حکایت این داستان به دهه 1330 برمی گردد زمانی که بچه های دبستان اکبریه تبریز، در زنگ تفریح از بوفه و از فراش مهربان مدرسه پشمک می خریدند.
«عبدالله علیزاده» معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز و اصالتا از روستاهای نزدیک ارس بود که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار و با ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانواده اش را از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار می کرد.
حاج عبدالله به بچه های مدرسه علاقه وافری داشت چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین را دیده بود. بچه ها در زمان زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک می خریدند و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی می گرفت. حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی می داد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت، رفته رفته بچه ها از مهربانی حاج عبدالله سوء استفاده کردند و اصلا پول نمی دادند و برخلاف تصور حاج عبدالله، علی رغم درآمد ناچیز فرراشی به هیچ کس نه نمی گفت. تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچه هایِ پشمک به دست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا، از این قضیه باخبر و سر همه کلاس ها حاضر شد و با صحبت های دلسوزانه اش همه را توجیه کرد.
با این وجود هنوز اندکی از بچه ها شیطنت می کردند و پشمک رایگان از حاج عبدالله می گرفتند. این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خردادماه 1341 حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت.
حاج عبدالله با اینکه در تبریز غریب بود اما یکی از باشکوهترین تشییع جنازه ها را داشت. انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه می کردند حاج عبدالله، بابای مهربان مدرسه را تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند. جالبتر اینکه هر پنجشنبه بر مزار حاج عبدالله و برای شادی روحش پشمک پخش می کردند و این منوال چندین سال و تا اوایل دهه پنجاه ادامه داشت. بچه های دبستان اکبریه داشتند قرضشان را به حاج عبدالله ادا می کردند.
«احسان البرزی» و «علی مردان طاهری» موسسان پشمک حاج عبدالله دو تن از همان کودکان بازیگوشی بودند که هرگز بابت خوردن پشمک، پول به حاج عبدالله نداده بودند و الان به یاد مهربانی و بخشش بی منت و همراه با لبخند حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه نام برند تجاری پشمک شرکت خودشان را حاج عبدالله نام گذاری کردند.
🍬🍬🍬🍬🍬🍬🍬🍬
زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
@mahaleieshirani
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷