کودک موجودی است استثنایی که باید به آن عشق دادوعشق
بزرگترین نیاز او نیاز به محبت است
از کنارخواسته های کوچکش نبایدآسان گذشت پاسخ به این نیازها, پاسخ به امنیت کودک است
فراتر از آن چیزی که فکرمیکنید میفهمد
وراحتر از آن چیزی که فکرمیکنید آرام میگیرد
با او حرف بزن هرچند که زبان تو را نفهمد
و او را لمس کن هرچندکه پاسخی نگیری
مطمئن باش پاسخ نگاه ها و مهربانی هایت را روزی به تو خواهد داد
زیباتر و حساستر از آن چیزی است که می اندیشی
او را دریاب چرا که او....""تنها یک کودک است
#کانال_تربیتی_نوردیده 👇
join @nooredideh
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برترین تک تیرانداز جهان !
"با شهید عبدالرسول زرین آشنا شوید"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#زندگینامه
#شهیده_ناهید_فاتحی
#ناهید_فاتحی در چهارمین روز از تیرماه سال ۱۳۴۴ در شهر سنندج در میان خانواده ای مومن و اهل تسنن به دنیا آمد.
پدرش محمد از نیروهای ژاندارمری بود و مادرش سیده زینب زنی شیعه، زحمت کش و خانه دار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بیت بزرگ می کرد.
او کودکی مهربان، مسئولیت پذیر و شجاع بود که در دامن پرمعرفت وعفت مادر با بزرگ شدن جسم، روح معنوی خود را پرورش میداد.
عشق به عبادت در سنین کم از ویژگی های منحصر به فرد ناهید بود. آنقدر در محراب عبادت با خدا لذت می برد که به پدرش گفت:
«اگر از چیزی ناراحت و دلتنگ باشم و گریه کنم، چشمانم سرخ می شود و سرم درد می گیرد. اما وقتی با خدا راز و نیاز و گریه می کنم، نه خستگی نه سردرد و نه ناراحتی جسمی احساس می کنم، بلکه تازه سبک تر و آرام ترمی شوم.»
👈 راهی به سوی آسمانی شدن
اوایل زمستان سال ۱۳۶۰ بود که ناهید به شدت بیمار شد و برای معاینه به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد ... چند ساعتی از رفتن ناهید گذشته بود اما از بازگشتش ... مادر در خانه نگران و چشم انتظار، چشم به در دوخته بود تا کی دختر نوجوانش برمیگردد.
به قولی خبری از ناهید نبود! انگار که اصلا به درمانگاه نرفته بود! آن وقتها پدر ناهید در جبهه میجنگید و مادرشیرزنی که مسئولیت سرپرستی خانواده رابرعهده داشت، به تنهایی همه جا دنبال دخترش میگشت.
تا اینکه بالاخره از چند نفر که ناهید را آن روز دیده بودند شنید که: چهارنفر، ناهید را دوره کرده به زور سوار مینی بوس کرده و برده اند!
کجا؟ هیچ کس نمی داند!
چرا کسی معترض ربایندگان نشده بود؟ آیا ناهید کار اشتباهی کرده بود که باید دستگیر می شد؟ آن هم توسط گروهی ناشناس ...
شواهد نشان می داد که این دختر نوجوان با دسیسه گروهی ضدانقلاب به جرم همکاری با سپاه و حمایت از آرمانهای انقلاب اسلامی و ولایت پذیری امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) ربوده شده است.
بعد از ربوده شدن ناهید، خانواده او مرتب مورد تهدید قرار میگرفتند. افراد ناشناس به خانه آنها نامه می فرستادند:
«اگر باز هم با سپاه و پیش مرگان انقلاب همکاری کنید، بقیه بچههایتان را هم میکشیم.
🔹 زخم ستاره
چند ماهی بعد خبری در شهر پیچید که دختری را در روستاهای کردستان با دستانی بسته و سری تراشیده به جرم اینکه «این جاسوس خمینی است!» می چرخاندند. این خبر در مدت کوتاهی همه جا پخش شد و نگرانی های مادر را به یقین تبدیل کرد. او خود ناهید بود. این ویژگی که برای کومله و ضدانقلاب اتهام بود برای ناهید افتخار محسوب می شد.
اما بصرت، ایمان، شجاعت و انگیزه های معنوی توأمان با شناخت اهداف انقلاب اسلامی این دختر نوجوان دلیر، شیربچه کردستان را بر آن داشت که جان فدای آرمان کرده و هرگز علیه امام و رهبر خود زبان باز نکند.
او سنگینی و درد ناشی از برخورد سنگ با پیکرش را بیشتر تحمل می کرد تا سنگینی حرفی نادرست و قبول کژگوییهای قومی نادان سفاک صفت درباره امام و آرمانش را.
ناهید تلخی شکسته شدن حریم های احترام به زنان را به کام جان خرید و هرگز دست از آرمانها و اعتقاداتش برنداشت تا سایرین بتوانند شیرینی زندگی در زیر سایه سار پرچم قدرتمند اسلام را تجربه کنند.
یازده ماه از ربوده شدن او میگذشت که پیکر مجروح و کبودش را با سری شکسته و تراشیده در سنگلاخهای اطراف روستای هشمیز پیدا کردند.
وقتی پیکر مجروح و بی جان او را به شهر سنندج انتقال دادند، مادرش بسیار بیتابی می کرد. سیده خانم که خودش زنی قوی و سرپرست خانواده بود، چندین بار از هوش رفت.
پیکر صدمه دیده و آغشته به خون ناهید، اگرچه دیگر صدایی برای فریاد زدن و جانی برای فداکردن در راه انقلاب اسلامی نداشت، اما کتابی مصور از ددمنشی ضدانقلاب بود. او همواره حلقومی برای هزاران فریاد مظلومیت و ایستادگی است.
زنان با دیدن آثار شکنجههای وحشیانه بر بدن ناهید، سر شکسته و تراشیدهاش؛ به ماهیت اصلی ضدانقلاب بیش از پیش پی بردند و با ایمان و بصیرتی بیشتر به مبارزه با آنان همت گماشتند.
🇮🇷« محتوای روایتگری »
@beheshtzendegi
#کاری_که_شیطان_برایش_کف_میزند
کدام عمل است که اگر از انسان سر بزند،
شیطان آنقدر خوشحال می شود،
که شروع به کف زدن می کند؟
از پیامبر گرامی اسلام ص نقل شده است:
زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و
مشاجره میکند (دقیقاً) در همان زمان در هر
یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن
و شادمانی است و میگوید:
خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین
شاد و خوشحال کرده است
[لئالیالأخبار، ج ۲، ص ۲۱۷]
زن و شوهر باید در زندگی طوری باشند که
به فرموده قرآن ” نور چشم همدیگر” باشند
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
@beheshtzendegi
📖مردی به محضر رسول خداصلی الله علیه وآله آمده و عرضه داشت:
یا رسول الله! من همسری دارم که هرگاه وارد خانه شوم به استقبالم می آید و چون می خواهم از منزل بیرون روم مرا بدرقه می کند. هر گاه مرا اندوهگین ببیند می گوید: چه چیز تو را اندوهگین کرده؟ اگر برای مخارج زندگی ات ناراحتی، مطمئن باش که دیگری (خداوند) عهده دار آن است (و با داشتن چنین ضامن معتبری که روزی تو را تضمین کرده، تو نباید اندوهگین باشی) و اگر برای آخرت [و گرفتاری های قبر و قیامت] غصه می خوری، خداوند اندوهت را زیاد کند. (و باید چنین باشی.) رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: خداوند [در روی زمین] کارگزارانی دارد و این زن یکی از آن ها است. برای او نصف پاداش شهید می باشد.
#خانوادههمسرداری
📚منبع: وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۲
🔹🔸🔹🔸
«مرکز مشاوره حوزه و دانشگاه»
@beheshtzendegi
🌗 ازنیمه های شب تاساعت4صبح، مغز استخوان عملیات خون سازی راانجام می دهد.
👈برای همین میگویندشبها زود بخوابید.
🌘 دیرخوابیدن و دیربلند شدن ازخواب، باعث می شود مواد سمی از بدن دفع نشوند.
#سلامتی_همسران
💖 کلبه زندگی💖
@beheshtzendegi