پادشاهی به همراه غلامش سوار کشتی شدند.
غلام هرگز دریا را ندیده بود شروع به گریه و زاری کرد و همچنان می ترسید و هر کاری می کردند آرام نمی شد و پادشاه نمی دانست که باید چکار کند.
حکیمی در کشتی بود به پادشاه گفت اگر اجازه بدهی من آرامش میکنم و پادشاه قبول کرد.
حکیم گفت غلام را در دریا بیاندازند.
پس از چند بار دست وپا زدن گفت تا اورا بیرون آوردند.
رفت در گوشه ای ساکت و آرام نشست ودیگر هیچ نگفت.
پادشاه بسیار تعجب کرد و گفت حکمت کار چه بود؟
گفت او مزه غرق شدن را نچشیده بودو قدر در کشتی بودن و سلامتی را نمی دانست.
قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
#داستانک
19.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
دنیا برای مردم دست به دست میشود
گیرم دنیا برای تو بماند
تو برای آن نمیمانی...
عیون الحکم و الواعظ/ص۲۲/ج۱۵۱
#امیرالمومنین❤️
#تلنگربهخودخودخودم
#حال_دلم_خرابه💔
خوبید همگی؟
این چند روز اصلا از اخبار و اتفاقات خبر ندارم
چی شده و چکار کردن😖😄
شاید زورت نرسه
مشکلات رو
از سر راهت برداری
اما قطعا میتونی
با تیز هوشی و صرف زمان
از وسطشون راهی برای عبور
و رسیدن به موفقیت باز کنی
پس تسلیم نشو ✌️
1_7607550885.mp3
2.3M
دورم نکن از خودت
وقتی پیشتم آرومه حالم
ای برکت روز و ماه و سالم
جونم به فدات غریبه حالم
#امام_حسین
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا