eitaa logo
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
3.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
526 فایل
🌷بهترین مسیر خوشبختی🌷 #تخریب_چی کانال⇩⇩⇩ @mosaferbehesht133 ⇯⇯⇯⇯⇯⇯⇯⇯ سلام خیلی خوش آمدید✋ راه ارتباطی @mersad_968 تبلیغ و تبادل هم داریم @mosaferbehesht14 https://daigo.ir/secret/9499154387 نقد و پیشنهادها
مشاهده در ایتا
دانلود
16-Ghesey-paria(1).mp3
2.63M
صوت رو پلی کنید و بخونید
میدونی دیگه؟ راه زودتر رسیدن به امام زمان و رفیق شدن با مولا اشک بر امام حسینه.. حالا پرچم امام حسین هم توی عالم دست حضرت علی اصغره پس بدونید کسایی ک امروز هستید و حضور دارید چه رزق عجیبی شامل حالتون شد قراره بزرگترین گره زندگیتون وا بشه و خبر ندارید و اون گره رو امام زمان بانیه ک وا کنه
عمریست تشنه کام تو هستیم و آب نیست عمریست بیقرار نشستیم و تاب نیست سرشار از محبت و از مهربانی ِ است در عالم حضور تو حرف عذاب نیست
خوشبحال اونایی كه اون زمان رو درك می كنند،خوشبحال اونایی كه حضور تو رو درك می كنند،ان شاء الله بحق این روزها ما هم زنده باشیم محبت و مهربانی تو رو درك كنیم آقا جان مولا جان یا صاحب الزمان ایراد از ماست،و اِلا همین كه ما رو صدا زدی یعنی با ما مهربونی،همین كه ما رو به روضه ی جدت دعوت كردی یعنی با ما مهربانی آقا جان
ما گوشمان نمی شنود پاسخ تو را ورنه سلام های کسی بی جواب نیست 😭😭😭 می خوای جوابت رو بده؟یا صاحب الزمان.... می جویمت به خواب و نفهمیده ام هنوز در چشم های منتظران تو خواب نیست 😭😭😭
یه جمله ای داره شهید زین الدین،خیلی زیباست،میگه: در دوران غیبت به كسی میگن منتظر كه منتظر شهادت باشه، این درس نه از كلام شهید زین الدین ، اینها یه درسی از كربلا گرفتن،از عاشورا درس گرفتن،درس از عاشورا شهید زین الدین ها می سازه می خوای بگم مصداق واقعیش كیه؟ كسی كه منتظر یاری امام زمانه
همچین كه صدای ."هَلْ مِنْ ناصِر" باباشو از وسط میدان شنید، میگن این بچه تو قنداقه دست و پا زد،حالا مصداقش رو فهمیدی یانه؟ یعنی بابا! یه یار هنوز داری،نگو غریبم. این بچه تشنه بود ولی تشنه ی آب نبود،تشنه بود باباشو یاری كنه. 😭😭😭
بهتر بمیرد آنكه دلش بین روضه ها ازداغ خشكی لب جدت كباب نیست 😭😭😭 حالا که حرف تشنگی آمد، مصبیتی بالاتر از مصیبت طفل رباب نیست 😭😭😭
تا میگم رباب،همتون میخواید دستاتون رو بیارید بالا،تا میگم:رباب مادرا میخوان ضجه بزنند، صدای گریه های رباب میاد،هی میگه:پسرم..... 😭😭😭 گریه نكن رباب بالاخره یكی به خواهشش جواب میده گریه نكن رباب ببین داره اشكای تو مارو عذاب میده گریه نكن رباب آخر یكی پیدا میشه یه قطره آب میده 😭😭😭
صدای گریه ی علی بلند شد،حسین اومد دم خیمه ها، "نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ 😭😭😭 آی پدرایی كه اومدید بچه بغل گرفتید،من خیالم راحت ِ اگه یه ساعتم بچه ات بغلت باشه كسی اذیتش نمیكنه، خیالت راحت باشه كسی اینجا تیر سه شعبه نداره،اما مادرش نگرانه،آخ،امان،امان، دوتا نقل ِ،اون نقل دوم رو برات بگم،از زبان ابی عبدالله،روضه خوان خود ِ حسین ِ. 😭😭😭
آمدم خیمه تا وداع کنم دیدم از داغ آب می سوزی بردم آبت دهم ولی دیدم زیر این آفتاب می سوزی 😭😭😭 پشت سر را نگاه کن پسرم جلوی خیمه ها رباب نشست به امیدی که خیمه برگردی آمد و زیر آفتاب نشست 😭😭😭
من که طاقت ندارم ای گل من که نگاهی کنم به پشت سرم 😭😭😭 می ترسم چشمم به چشم مادرت بیوفته لیک حس می کنم که آمده اند جلوی خیمه ها زنان حرم 😭😭😭😭 بچه رو آورد وسط میدان گر چه ای کودکم نمی بینم ذره ای رحم در دل اعدا شاید این دفعه وضع ، فرق کند کودک من توکلت به خدا 😭😭😭
مگه نمیگن:مَثَل امام مثل كعبه است،مردم باید بیان دورش بگردن، اما كربلا وضع فرق كرد،اومدن دور امام،اما نه برای اینكه دورش بگردن و دستش رو ببوسن، اومدن دورش حلقه زدن بُكشنش 😭😭😭
كار حسین و ببین دنیا به كجا رسید، واسه ی اینه كه دستشون رو بگیره،حجت براشون آورد، فكر نكنی همین جوری،علی اصغرش رو برداشت،نه،یه بار با عمامه ی پیغمبر رفت خطبه خوند، یه بار با عبای پیغمبر، یه بار قرآن برد، یه بار صحابه رو شاهد گرفت، هر دفعه برای اینكه یه نفر بفهمه، بابا من پسر پیغمبرتونم،یادتون رفت پیغمبر من رو روی دوشش سوار می كرد،همه ی اینها یادتون رفت 😭😭😭
آخرین حجت حسین علی اصغر ِ، شاید یه نفر با این قنداقه مسیرش عوض بشه، بچه رو روی دست گرفت،آخ قربونت برم حسین،قربون اون بابایی برم كه بچه اش رو كربلا رو دستش گرفت 😭😭😭 به رخ کودکم نگاه کنید رنگ ، دیگر به روی طفلم نیست کوفیان "إرحمو لهذا الطفل" قطره ای هم برای او کافیست 😭😭😭 یاحسین 😭😭😭
فَالتَفَتَ الحُسَینُ علیه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ یَبكی عَطَشاً" دید علی داره گریه میكنه "فَأَخَذَهُ عَلى یَدِهِ" بلندش كرد رو دستش " فقال یا قوم: "إن لَم تَرحَمونی" اگه به من رحم نمی كنید "فَارحَموا هذَا الطِّفلَ" بگم یا نه؟ 😭😭😭 سادات اجازه بدن "فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ ثَلاث شُعَب " تا این صحنه پدیدار شد،نانجیب صدا زد حرمله،چرا داری نگاه میكنی؟تیر سه شعبه رو زد 😭😭😭
فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَینُ علیه السلام یَبكی و یَقولُ: اللّهُمَّ احكُم بَینَنا وبَینَ قَومٍ دَعَونا لِیَنصُرونا فَقَتَلونا" روضه از اینجا به بعد ِ، هر كی ناله داره بسم الله.... ثُمَّ تَلْقَّى الْدَّمَ بِکَفَّیْهِ" خون علی رو تو دستش گذاشت، "فَلَمّا امْتَلأتا; رَمى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّماءِ" خون رو به آسمان پاشید. "ثُمَّ قالَ: هَوْنٌ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللهِ" فرمود: تحمل این داغ بر من آسان است; زیرا در محضر خدا هستم 😭😭😭
امام باقر علیه السلام فرمود: "فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذلِکَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ" یه قطره ی خون علی اصغر به زمین نریخت یه مرتبه صدا بلند شد، "َنودِیَ مِنَ الهَوا: دَعهُ یا حُسَینُ" رهاش كن، "فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِی الجَنَّةِ" یه نگاه به آسمون كرد،یه نگاه به طرف خیمه ها كرد، بچه تو بغلش ِ،یه قدم طرف خیمه ها میره،یه قدم برمی گرده،یه مرتبه دید رباب داره میاد 😭😭😭
هر كی مریض داره،گرفتاره،حاجت داره،نمی دونم بعضی ها سرطانی دارن،دكتر جواب كرده،هر كی هی چی داره، امروز وقتشه 😭😭😭 لالا لالا، گل ِ پونه ی من تب ِ خونه ی من بذار باز سرت رو روی شونه ی من راضی بودم یه كم دیر بخوابی ولی سیر بخوابی نه اینكه عزیزم با این تیر بخوابی حسین..... 😭😭😭 رفت پشت خیمه ها،نمیدونم با چه حالی مادرش اومد،فقط همین رو میدونم 😭😭😭
لا اله الا الله، خیلی از این جا به بعد باید عاطفی گریه كنی. تصور كن كنار قبر،خودش با دست خودش قبر علی رو كنده 😭😭😭 لالا لالا، بخواب ای امیدم بخواب ای عزیزم روی صورت ِ تو چه جور خاك بریزم حالا كه شد یه گهواره خالی یه قنداقه خونی دعام اینه زیر سم اسب نمونی 😭😭😭 حسین..... ای خدا فرج امام زمان ما را برسان... 😭😭😭
بیا مسافر غریب صحرا گریه كن ای یوسف زهرا سری بزن به روضه ی ما بیا بیا 😭😭😭 هر كی بلده با آقاش نجوا كنه بیا ای همه ی کار و کس ما یه نیم نگاهِ تو بسه ما خوش اومدی به مجلس ما ما رو برای گریه 😭😭😭
خوشبحال اون كسایی كه قدم می گذارند به سمت روضه حس میكنند امام زمانشون داره باهاشون قدم میزنه 😭😭😭 ما رو برای گریه،کنار خود صدا کن سینه زن حسین و ، از کربلا دعا کن در به درم یه عمره ، برای یک نشونت تو روضه ها میگردم ،دنبال خال گونه ات 😭😭😭
می خوام با همه وجودم امروز صدات بزنم: یابن الحسن كجایی،میمیرم از جدایی ببین،صدقه ی سرت آقا جون چه سفره ای پهن ِبرامون صدات میاد تو روضه هامون قدم بذار رو چشم ما هم بیا برای ما بده دَم 😭😭😭 مگه میشه نیایی ، روضه ی علیِ اصغر گمون کنم جلو در ،نشستی پیش مادر 😭😭😭
حسین.....امروز از اول جلسه باید مثل اسپند روی آتیش باشی، مادرها به جای مادرش، شما به جای همه اونایی كه می خوان برای علی اصغر ضجه بزنند. 😭😭😭 مگه میشه نیایی، روضه ی علیِ اصغر گمون کنم جلو در،نشستی پیش مادر باید خودت بخونی ، روضه ی قحط آبُ زخم دل عمو و ،داغ دلِ رباب و لای لای علی اصغر، لای لای علی اصغر لالا لالا لالا لالا، لالای علی اصغر آروم بخواب مادر 😭😭😭
چه قدر گردن بچه شُله،همچین كه بغلش كنی،سرش میاُفته 😭😭😭 این قدر با گریه هات من و آتیش نزن مادر لالای علی اصغر تو خیمه ها نمونده، نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام، آروم آروم میمیری حسین....😭😭😭