6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️آی مسئولین! اربعین یک مراسم ساده مذهبی نیست!
🌱 اربعین عصر ما را تغییر خواهد داد! اربعین مقدمه ساز تمدن نوین اسلامی است!
🔴 اگر دولت و نهادهای فرهنگی خودشان را فدای اربعین نکنند، ضربه خواهیم خورد!
👈🏻 یکی از جاهای ارزیابی دولت همینجاست ...
#تصویری
بسمالله ..
خوش اومدید به هیئت مولحسین؏
#هیئتاخلاقی
بنا بر رسمِ ادب اول کار ، سلام بدیم به حضورِ مولامون
السلام علیالحسین
و علی علیبنالحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین ..🖐🏻
دوست دارم ابتدایِ هیئت امشبمون
یک رزقی رو براتون بفرستم
ولی لطفا لطفا ساده از این رزق نگذرید و حتما حتما گوش بدید ..
گوش بدید تا بیشتر باورمون شه که
امام حسین صاحبِ کرمه !'
4_213909244154479386.mp3
3.36M
•رزقِامشب '🌿
•لطفا از این ویس ساده گذر نکنید ..
یازهرا ..ۜ
امشب شبهِ ششماههی اربابه ..
یاد چه شعری میافتید ؟!
آره ..خودشه
او که در شش ماهگے بابالحوائج میشود
گر رسد سنِ عمو حتما قیامت میکند
مقتل نوشته :
[ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ ]
طاقت داری بگم معنی این عبارت رو ؟!💔
گوش تا گوش پاره شده ..
معلومه سرش افتاده است ..😭
این اولیـن سر است ڪه از تن جدا شده
این سیـب سرخ نیست سرِ اصغرِ من (:💔
یاحسین ..
گلـے نشڪفته از گلشن گرفتـے ..
تمام عمرمو دشمن گرفتـے ..
الهـے حرمله دستت قلم شه ..
ڪبوتر بچمـو از من گرفتـے ..😭🕊
آخه بچهی ششماهه و تیرسهشعبه ؟!
اڪثر شیر خوارهها رو ڪه ببینـے گریه
مـےكنند،
اما این شیرخواره فرق مےكنه ..
یه نگاه ڪرد و گفت :
مخند اینگونه شیرینم به بابا ..😭💔
یاحسین ..
هنوز هیچ اتفاقـے نیوفتاده علیاصغر داره
مےخنده ..
چرا ابےعبدالله مےگه نخند ..؟!
لب خشڪیده شده ..💔
مخند اینگونه شیرینم به بابا
ڪھ خون می ریزد از چاك لبانت ..😭
بچه رو روی دست گرفته ابےعبدالله،
ان لم ترحمونی ..
به من رحم نمـےکنید
فارحموا هذا الطفل ..
به این بچه رحم كنید
إما تَروُنَهُ کیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً ..
فرمود :
ببینید داره تلظـے میکنه ..
یعنے اگه آبم بهش برسونید شاید جون بده 💔
ابن سعد ملعون ،
دید وضع سپاه داره به هم مےریزه ..
یه نگاه به حرمله نانجیب كرد 💔
امتحانش رو پس داده ..
او چشم اباالفضلم هدف گرفته ..😭
گفت:
چرا جوابش رو نمےدی ؟!
نانجیب گفت:
بابارو نشونه بگیرم یا بچهرو ؟! 😭
گفت:
مگه سفیدی زیر گلوی علے رو نمے بینی؟!
هنوز حرفهای حسین تموم نشده،
یه وقت دید علے داره بال بال می زنه ..
یاحسـین ..💔
برایـم مرثیه مےخواندی ایتیر
به دستم كودكم خواباندی ایتیر
تمام تارهای صوتیاش را
به هم پیچاندی و سوزاندی ایتیر ..
چشمت رفت كمكم سو بمیرم
چڪد خون از سر گیسو بمیرم
خدا رحمے كند مادر نبیند
سرت یك سو، تنت یك سو بمیرم ..😭💔
میگفت :
سنگ دلترین رو آورد بیرون مختار،
گفت:
جایـے شد دل تو هم بسوزه به حالحسینع ؟! گفت:
یك جا ..!
همه جا هلهله مـےکردم
كف می زدم ..
خوشحال بودم ..
یه جا دل من سوخت ..💔
دیدم حسین بچه رو زیر عبا گرفت،
بین میدون متحیر بود ..😭
نمےدونست كجا بره،
یه قدم می رفت سمت خیمه ها باز برمی گشت ..💔
یاحسـین ..
گفت:
خلاصه چیكار كرد ابـےعبدالله رفت سمت خیمهها ؟!
گفت:
نه امیر ..
دیدم اومد پشت خیمهها نشست روی خاكها، با غلاف شمشیر یه قبر كوچولویـے کند
پدر با كودكـے پرپر نشسته
به روی خاكها مادر نشسته
رباب این را فقط تكرار مےکرد
سه شعبه دارد و تا پر نشسته ..💔
چگونه خاك بریزم به روی زیبایت
كه تو بخندی و من هم كنم تماشایت
مزار كوچك تو پر شده است از خونت
بخواب ماهی من در میان دریایت ..😭
1لالایی.mp3
16.22M
لالایی گلم لالا ..
مهتاب اومده بالا ..
موقع خوابه حالا ..
اما نه به زیـــرِخاڪ ..💔