معاویه پرسید:پس چه کنیم؟
👈طرماح گفت:همان که گفتم.معاویه سرانجام نامه را گرفت و خواند و بعد با خشم،کاتبش را احضار کرد تا جواب نامه را این گونه بنویسد:
علی! عده لشکریان من به عدد ستارگان آسمان است.پس مهیای نبرد باش😏
طرماح برخاست گفت:من خودم جواب نامه ات را می دهم، واین گونه گفت:«
👈علی(ع)به تنهایی خورشیدی است که ستارگان تو در برابرش نوری نخواهند داشت».💪
سپس برخاست از نزد معاویه برود، اما معاویه گفت:ای طرماح!پس سی هزار درهمت را بردار و سپس برو.🙄
اما طرماح بی اعتنا به حرف معاویه و بدون خداحافظی راه کوفه را در پیش گرفت.✅
معاویه رو به عمروعاص کردو گفت:حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا یکی از شما به اندازه یک ساعتی که این مرد از علی طرفداری کرد،از من طرفداری کند.😟
عمروعاص گفت:به خدا اگر علی به شام بیاید، من که عمروعاصم،نمازم را پشت سراو می خوانم، اما غذایم را سر سفره تو می خورم.
اصل دشمنی شیطان، با امام جامعه است؛
👈زیرا برای اینکه دشمنی اش را به ثمر بنشاند،
باید ملت را از امام دور کند.
طبیعی است که معاویه ومعاویه صفتان،چشم دیدن علی(ع)و دوستانش را نداشته باشند.
سربازان ابلیس از هر دو جنس اجنّه و انسان ها هستند.
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
.•°``°•.¸.•°``°•.
•.¸ ✨ ¸.•
°•.¸¸.•°
¸.· ´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´.
☞𑁍꧁ بهترین مسیرخوشبختی꧁𑁍
=========================
https://eitaa.com/behtarinmasirkhoshbakhti
#سلام_مولاجانم
🌱شوقِ دیدارِ تو سر رفت زِ پیمانه ما
کِی قدم مینهی ای شاه به ویرانه ما؟!
🌱ما هنوز ای نفست گرم، پر از تاب و تبیم
سر و سامان بده بر این دلِ دیوانه ما
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
صبحتون امام زمانی
تلاوت امروز آیه های نور
سوره ی مبارکه ی 👇
💫 ممتحنه و صف💫
صفحات : 551 🌻552
آیات : 12تا13🌹1تا14
👈ثواب تلاوت آیات امروز هدیه به #شهید برونسی
🌷🌷🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
.•°``°•.¸.•°``°•.
•.¸ ✨ ¸.•
°•.¸¸.•°
¸.· ´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´.
☞𑁍꧁ بهترین مسیرخوشبختی꧁𑁍
=========================
https://eitaa.com/behtarinmasirkhoshbakhti
📷 عکسی از دیدار دیروز خانوادههای شهدای اخیر پدافند ارتش با رهبر انقلاب
💻 @khamenei_reyhaneh
🌃#شب_بخیر | #بهانه_بودن
🌱گـاهی که بازی دنیا اشکم را در میآورد،
بـه ازای قــطــره قــطــره اشــکــی کـه مـیریزم،
خــروار خــروار بـار شرمنـدگی را روی شـانـهام
احساس میکنـم. چرا من برای دنیا این قدر
غـصـه مـیخـورم و اشـک مـیریـزم؛ امـا بــرای
نیامدن تو نه؟!
🌱دنیا چقدر عزیزتر از توست که این گونه
دلــم را بــه نــام خــودش زده و اشـــکـــم را در
غصههایش جاری کرده؟!
🌱کـاش یـک روز مـیرسـیـد کـه جــای تـو و
دنیا در دلم عوض میشد، آن وقت تا یاد تو
میافتادم اشکم جاری میشد و تـا احسـاس
مـیکـردم کـمـی از دسـتـم دلـگـیـری، آسـمـان
روی سرم خراب میشد!
🌱مـن از تـو شرمندهام و دنیـایی پوزش به
تو بدهکارم. اصلا مگر بـا عذرخواهیمیشود
بار اینشرمندگی را کم کرد؟! هرگز، باید زیر
بار این شرمندگی مُرد. مـرا ببـخـش برای این
همه عاشق نبودن!
🌱شبت بخیر محبوب خدا!