eitaa logo
|| بِیتُ البیـوتْ ||
77 دنبال‌کننده
34 عکس
33 ویدیو
0 فایل
تب کردهٔ عشقیم و مشتاقان خاکیمـ ما و دوا و مرحمی جز یار؟ جز یار؟! || کـانالِ مثلا شخصی || https://harfeto.timefriend.net/17318946495868 ناشناسم☝️
مشاهده در ایتا
دانلود
از صبر می‌زند دل مغرور لاف‌ها خواهم که خویش را به فراق امتحان کنم حزین لاهیجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قال مولانا♥️ دیگر نمی‌دهند رفیقان مرا محل از بی کسی گرفته ام آینه را بغل! عاصی خراسانی
زِ قتلم منکری امّا زبانت می‌کند لکنت ترا اقرار آن در رنگ انکار است می‌دانم مهربان‌اورنگ‌ هوش چی میگه
غیرتم با تو چنان است که گر دست دهد نگذارم که در آئی به خیالِ دگران .. یغمای جندقی
|| بِیتُ البیـوتْ ||
غیرتم با تو چنان است که گر دست دهد نگذارم که در آئی به خیالِ دگران .. یغمای جندقی
حافظم میگه غیرتم کُشت که محبوبِ جهانی، لیکن روز و شب عربده با خلقِ خدا نتوان کرد یکی از قشنگ ترین گلایه هایی که شنیدم
|| بِیتُ البیـوتْ ||
من چه گویم؟ که تو را نازکیِ طبعِ لطیف تا به حَدّیست که آهسته دعا نتوان کرد😂
اینو😂 سایهٔ مژگان گرانی می‌کند بر چشمِ یار از پرستاران بود بیماری این بیمار را صائب مژه هاش اذیتش می‌کنه
نمیخوای بیای آقای بارون..؟؟؟ 🌧
دل رفت و عمر رفت و روان رفت و بعد ازین ماییم و آهِ سرد و لبِ خشک و چشمِ تر... سلمان‌ساوجی
هدایت شده از علی مقدم
من برای تو هزاران ننگ را لایق شدم آبروها ریختم تا آبرویی یافتم
|| بِیتُ البیـوتْ ||
من برای تو هزاران ننگ را لایق شدم آبروها ریختم تا آبرویی یافتم #عاصی_خراسانی
به! به شرط آبرو یا جان، قمار عشق کن با ما که ما جز باختن چیزی نمی‌خواهیم ازین بازی فاضل
|| بِیتُ البیـوتْ ||
به! به شرط آبرو یا جان، قمار عشق کن با ما که ما جز باختن چیزی نمی‌خواهیم ازین بازی فاضل
دستی مرا نبردی گفتی قمار کافیست دستی دگر بسوزان مارا ثواب دارد معنی زنجانی
افتاده بودم در رهش،بگذشت و گفتا:کیست این؟ گفتند:بیمار غمت،گفتا:نخواهد زیست این! امیرخسرو‌دهلوی عجیبه🤔
وقت است اجل گر قَدمی رَنجه نماید بیمارِ غریبیم و پرستار نداریم ... کلیم کاشانی👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسینه دلتنگا♥️ چه کرده‌ام که به هجرانِ تو سزاوارم ؟ سعدی
گفت: در عشق دو رکعت است که وضوءِ آن درست نیابد الا به خون... تذکرة الاولیاء شهید السنوار🖤
نیامد یار و افتادم به قید اضطراب دل ز طرز وعده دانستم که دام انتظار است این👁 شاپور تهرانی
گویند که هر تیره‌شبی را سحری هست گویا سحری نیست شب تیرهٔ ما را... طبیب اصفهانی
نتوانم ز یاد او رفتن ناتوانی به کار من آمد واقف‌ لاهوری به به
خواستم سوزِ دلِ خویش بگویم با شمع داشت او خود به زبان آنچه مرا در دل بود مهری‌ هروی
پرستاری ندارم بر سرِ بالین بیماری مگر آهم ازین پهلو به آن پهلو بگرداند.. شفایی‌اصفهانی 🚶🏻‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شب گرد مبتلا کن مولویه جان