پارهی دل تا به دل بند است، فکرِ چاره کن
برگِ گل چون ریخت، نتوانش دگر پیوند کرد!
صیدیتهرانی
شهرِ من و یارِ من، در بحر نمیگنجد
آن یار رها بهتر، وین شهر خراب اولیٰ!
شهریار
غافل مباش از حشَمِ جاهِ بیکسی
تنهاییات دمی که شود جمع، لشکری!
بیدل داداش
کلاه از سر آدم میفته
|| بِیتُ البیـوتْ ||
غافل مباش از حشَمِ جاهِ بیکسی تنهاییات دمی که شود جمع، لشکری! بیدل داداش کلاه از سر آدم میفته
با خامُشان بود در و دیوار همسخن
چون بیزبان شوی، همه جا همزبان پر است!
صائبه جان
☁️☁️
هوا یجوریه انگار غیر از شعر خوندن هر کار کنی حق مطلب ادا نمیشه🙃
راضی نیستم این بیتارو تند تند و بدون لطمه زدن بخونید رد شید برای هر کدومش پنج شیش دقیقه وااای گفته شده😂🤦🏻♂
آهِ تو فاش میکند عشق نهفته را، حزین
دود، دلیل میشود آتش ناپدید را ...
حزین لاهیجی
|| بِیتُ البیـوتْ ||
☁️☁️ هوا یجوریه انگار غیر از شعر خوندن هر کار کنی حق مطلب ادا نمیشه🙃 راضی نیستم این بیتارو تند تند و
غبار صبح تماشاست هر چه بادا باد
تو هم بخند جهانِ خراب میخندد!
دآشم بیدل
|| بِیتُ البیـوتْ ||
غافل مباش از حشَمِ جاهِ بیکسی تنهاییات دمی که شود جمع، لشکری! بیدل داداش کلاه از سر آدم میفته
شنیدنیست سرانجام کار دیدنها
نگه به گوش بدل کن که عالم آواز است
بیدل
مشتاقم و دورم، غمِ جانکاهم از این است
مشتاقتران دورترند، آهم از این است!
ترکمان
+اَشْکُو اِلَیْکَ غُرْبَتی
وَبُعْدَ داری وَهَوانی
عَلی مَنْ مَلَّکْتَهُ اَمْری
- از غربتم شکایت دارم!
+الهی وَاِلی غَیْرِکَ فَلا تَکِلْنی
اِلهی اِلی مَنْ تَکِلُنی
- منو به کیا واگذار میکنی؟
rayatalkarim_1403.6.9 (shor payani).mp3
14.85M
آقای پریشانها
حتی خیالِ بیـ تو شدن میکشد مرا
کارم به روز هایـ جدایی نمیکشد😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به طَرَب حمل مَکُن سرخیِ رویم که چو جام
خونِ دل عکس برون میدهد از رخسارم ...
حافظ
ما به این ده روزه عمر از زندگی سیر آمدیم
خضر چون تن داد، حیرانم، به عمر جاودان؟
صائبه جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیش صاحبنظران ساحت دنیا تنگ است...
محفوظاصفهانی
ما نیز
همیشه همدم تنهاییام بهخاطرِ تو
چقدر داشتنت ای غرور! تاوان داشت...
هادیمحمدحسنی
|| بِیتُ البیـوتْ ||
همیشه همدم تنهاییام بهخاطرِ تو چقدر داشتنت ای غرور! تاوان داشت... هادیمحمدحسنی
او بین جمع بود غرورم نمیگذاشت
در خلوتم نشستم و تنها گریستم...
عاصی خراسانی
ما مستِ محبتیم و تو مستِ غرور
فرق است ز مستیِ تو تا مستیِ ما
فیضی تربتی
عجیبه🤔
میکشد سررشتهی کارِ غرور آخر به عجز
گر همه امروز شمشیر است، فردا سوزن است
بیدل دهلوی
حکمت آقای بیدل حکمت!