eitaa logo
『 بــیت الـحسیــن』
136 دنبال‌کننده
817 عکس
602 ویدیو
2 فایل
﴾﷽﴿ « أَلسَّـلامُ‌عَلَى‌الاَْجْسادِ‌الْعـارِیاتِ » 🕊 کانـال وقفـــ سـیـد و سالـار شهیـدان ابـاعبـدالله 🕊 _کـپی؟ حـلـال صـلواتــ یـادت نـره رفیـقッ پشت صحنه کانال : @information128
مشاهده در ایتا
دانلود
انقدر‌پھلو‌به‌پھلو‌میکنی‌هنگام‌خواب رخت‌خوابت‌غرق‌در‌خون‌فراوان‌میشود🥀🥀🥀 ‌♡اینجا بیت الحسین است♡↯ @beit_hosein128
『 بــیت الـحسیــن』
ادامه کتاب نیمه پنهان من ( کاظمی به روایت همسر شهید) [کپی فقط با ذکر منبع]
رفیق میگن : موتور آرمان را دزدیده بودند. چند روز قبل از شهادتش دنبال وام بود تا برای خودش موتور بخرد؛ برای کمک هزینه هم می‌خواست انگشترش را بفروشد. هربار که قصد این کار را می‌کرد می‌گفت: دلم نمیاد این انگشتر رو بفروشم. به همه ضریح ها متبرکش کردم. آخر سر هم با انگشترش روضه ها را برای ما زنده کرد. ‌♡اینجا بیت الحسین است♡↯ @beit_hosein128
نگرانم من واسه این زخم هات😭🥀 نگرانم چون خونیه نفسااات💔 باز مشغول کاری با لبخند...😭💔 که انگار نه انگار ازت دوتا دنده شکسته بین در و دیوار ...😭🥀 چیشده پهلوت؟! کبوده بازوت!!چه ورم داره گوشه ی ابروت!!😭
شروع محفل روضه مادر.... السلام و علیک یا رسول الله✋🏻🥀 السلام و علیک یا فاطمه زهرا✋🏻🥀 السلام و علیک یا علی ابن ابیطالب✋🏻🥀 السلام و علیک اباعبدالله✋🏻🥀 السلام عليك يا ابا الحسن ✋🏻🥀 السلام علیک یا اُمّ المَصَائِبِ یا زینب✋🏻🥀 السلام و علیک یا اباصالحَ المهدی و جميع الأئمة ✋🏻🥀
YEKNET.IR - zamine 2 - shabe 1 fatemie avval 1401 - haddadian.mp3
7.82M
حلالم ڪن حیدر نیومد💔 میزدنت‌ڪارےزدستم‌برنیومد😭 حلالم‌ڪن،زهرا زهرا💔
هِی گفتم از دردات هِی گفتی چیزی نیست😞 گفتم تو دست به دیواری گفتی یکم خستم ...💔
زینب با دل شوره هی روتو میبوسه💔😢 شونه که می اُفته بازوتو میبوسه😭💔
خیال کن پسری مادرش زمین بخورد .... به پیش چشم ترش یاورش زمین بخورد...
خدا کند که نبینی یگانه مادر تو همین که پا شود از بسترش ، زمین بخورد 😭😭💔💔
سر نماز قیامش چونان رکوع شود ، هنوز سجده نرفته ، سرش زمین بخورد😭😭😭😭
بدا به حال مدینه که در نبود نبی گذاشت دختر پیغمبرش زمین بخورد🥀🥀🥀
اگر چه پشت در از پا نشست مادر اما..... نخواست ثانیه‌ای حیدرش زمین بخورد😭✋🏻
a-madar-deltangam.mp3
11.97M
در وسط کوچه تورا می زدند...😭💔 کاش به جای تو مرا می زدند...😭💔 گوشه چشم تو چرا شد کبود؟!؟🥀 فاطمه جان! مگر علی مرده بود؟!🥀
طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره..... هی میگه دیواره هی میگه گوشواره....
چه شد با علی هم سفر ماندنت😭💔 چه شد پای حرف پدر ماندنت🥀 چه شد ماجرای سپر ماندنت😭💔
پس از قصه ی پشت در ماندنت🥀🥀🥀🥀 ندارد علی هم زبانی .... بمان💔
نرو که غرورم لگد می شود واین سقف، سنگ لحد می شود 😭🥀
گفت گریه کن برای این زخمی که درمون نداره.... اشکاتو من پاک می کنم، با دستی که جون نداره😭😭💔💔 فاطمه ات رو می بخشی که رفیق نیم راه شده 😭😭
می خوام بمونم نمیشه، آسمونم سیاه شده🖤🥀🖤🥀🖤 فاطمه ات و می بخشی که خنده رو لبها نداره🥀🖤🥀🖤🥀 میخوام جلو پاهات پاشم،پاهام دیگه نا نداره 😭😭😭😭💔💔💔
فاطمه جان، ببین اگه راه داره ببین می توانی بمانی بمان
انسیه الحورا کجا و هیزم اَفروخته!! مرزِ بهشت و جهنمِ این درِ نیم سوخته....😭💔
ببین می توانی بمانی بمان..🥀 عزیزم تو خیلی جوانی بمان..🥀
یعنی هیچ راهی نداره؟؟؟ باید بری؟؟!! آخه اینطوری که نمی شه....
ریحانه من چه بر سرت آوردند😭😭 صد بغض به آه همسرت آوردند😭😭😭😭
وقتی فاطمه شو دفن کرد ، خاکارم صاف کرد ، یه خورده خاکارو به هم زد که اینجا قبری نیست... از دور واستاد : رفتی؟💔 تنها موندم؟💔