#دمی_با_حافظ غزلیات، غزل شمارهٔ ۴۷۵ گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی شیرینتر از آنی به شکرخنده که گویم ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی صد بار بگفتی که دهم زان دهنت کام چون سوسن آزاده چرا جمله زبانی گویی بدهم کامت و جانت بستانم ترسم ندهی کامم و جانم بستانی چشم تو خدنگ از سپر جان گذراند بیمار که دیده‌ست بدین سخت کمانی چون اشک بیندازیش از دیده مردم آن را که دمی از نظر خویش برانی @beitozahra

#عصر_ظهور 🌱‌ یاد_تو روزِ من... با یاد تو شروع می‌شود. مولای من … السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثاقَ اللّٰهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ سلام بر تو ای پیمان خدا که آن را برگرفت و استوارش کرد @beitozahra

#نهج_البلاغه #نامه_شماره_26 بخش اول اخلاق کارگزاران مالیاتی او را به ترس از خدا در اسرار پنهانی و اعمال مخفی سفارش می کنم، آنجا که هيچ گواهی غير از او، و نماينده ای جز خدا نيست، و سفارش می کنم که مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانی کند و اينکه آشکار و پنهانش، و گفتار و کردارش در تضاد نباشد، امانت الهی را پرداخته، و عبادت را خالصانه انجام دهد. و به او سفارش می کنم با مردم تندخو نباشد و به آنها دروغ نگويد و با مردم به جهت اينکه بر آنها حکومت دارد بی اعتنايی نکند، چه اينکه مردم برادران دينی، و ياری دهندگان در استخراج حقوق الهی می باشند. بدان! برای تو در اين زکاتی که جمع می کنی سهمی معيّن، و حقّی روشن است، و شريکانی از مستمندان و ضعيفان داری، همانگونه که ما حقِّ تو را می دهيم، تو هم بايد نسبت به حقوق آنان وفادار باشی، اگر چنين نکنی در روز رستاخيز بيش از همه دشمن داری، و وای بر کسی که در پيشگاه خدا، فقرا و مساکين، و درخواست کنندگان و آنان که از حقّشان محرومند، و بدهکاران و ورشکستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شکايت کنند. @beitozahra

#مدیون_شهدائیم 🌷شهید قاسم سلیمانی🌷، شهیدی که مردم همانند کعبه به دور مزار او طواف می‌کنند و حاجت می‌گیرند‌... ماجرای زیبای رویای صادقه آیت‌الله حقیقی در خصوص گلزار شهدای کرمان در زمان جنگ تحمیلی (۳۸ سال قبل از شهادت حاج قاسم) و تعبیر آن پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی در سال ۱۳۹۸ و ۱۲ سال پس از فوت این آیت الله بزرگوار! هدیه به ارواح طیّبه شهدا و این شهید والامقام صلوات... الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین. @beitozahra

#دمی_با_حافظ غزلیات، غزل شمارهٔ ۴۷۶ نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی امید در کمر زرکشت چگونه ببندم دقیقه‌ایست نگارا در آن میان که تو دانی یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی @beitozahra