سلام. قابل توجّه دوستان. سهام «تفارس» و «آواپارس» پذیره نویسی هستند نه عرضه اوّلیّه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨عاقبت بورس چه خواهد شد؟
🔸️عادل پیغامی،اقتصاددان و استاد دانشگاه امام صادق(ع):
🔹️کسی که سرمایه اضافه ای دارد بورس برایش خوب است.
🔹️به طور عمومی برای نگاه بلند مدت در بازار سرمایه خوب است.
هدایت شده از سوخته دل...
ثبت سفارش پذیره نویسی تفارس ازساعت 09:00 لغايت ساعت 11:00 ميباشد
@bourse_bama
تفاوت پذیره نویسی با عرضه اولیه
عرضه اولیه:
شرکتیه که سهامش رو میخوایم برای اولین بار در بورس عرضه کنیم، اما قبل از عرضه در بورس این شرکت فعالیت داشته ( ۵ سال و یا..) یعنی دارای صورت های مالی و عملکرد شرکت قابل پیشبینی و تحلیل است.
پذیره نویسی:
در پذیره نویسی شرکت هنوز تشکیل نشده و وجود خارجی نداره یعنی تازه میخواد تاسیس بشه به عنوان مثال: موسسین ۸۰٪ سرمایه مورد نیاز شرکت رو تامین کردن و ۲۰٪ باقی مانده، که اون رو از طریق اطلاعیه های پذیره نویسی توسط مردم تامین میکنند.
نکته مهم:
با توجه به اینکه اطلاعات مالی شرکت در عرضه اولیه در دسترس است به همین دلیل ریسک آن کم و به تبع آن سود هم کم است.
و بالعکس در پذیره نویسی به دلیل اینکه سابقه ای وجود نداره و صرفا یه طرح توجیهی داریم برای تاسیس شرکت ریسک آن بالا و سود آن هم بیشتر می باشد.
آواپارس نقدینگی مورد نیاز 320 هزار تومان
تفارس نقدینگی مورد نیاز 597 هزار تومان
#شاخص_کل
#شاخص_قدرت_نسبی
از کجا بفهمیم وضعیت بازار تا عید چگونه خواهد شد؟!
حالت اول:
اگر از خط روند رسم شده برگشت بزنیم یک بازار خوب و سراسر سبز تا عید خواهیم داشت.(مخصوصا سهم های شاخص ساز)
حالت دوم:
خط روند ۱۵ ساله شکسته شود که در این صورت تا برج ۲ الی ۳ سال ۱۴۰۱ از سهم ها انتظار چندانی برای رشد نخواهیم داشت.(مخصوصا سهم های شاخص ساز)
عوامل بنیادی در تایید شرایط فوق:
از سرگیری مذاکرات یا توافق در برجام باعث تایید سناریو دوم می شود.
عدم شروع مذاکرات یا عدم توافق در برجام باعث تایید سناریو اول خواهد شد.
May 11
بِ مثل بورس...
⚠️اختیار خرید و فروش باخودتون⚠️ #واچ_لیست_نوسانگیری_روزانه یکشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۰ #سغرب #سدبیر #پ
#بازار
به ندرت اتفاق می افتد که عموم فعالان و تحلیلگران بازار معتقد به معقول بودن قیمت سهام باشند اما قیمت ها با شیب تندی افت کند.
یک زمانی بحث سر ارزنده بودن یا ارزنده نبودن است. یک زمانی بحث سر حباب بودن یا نبودن است... یک زمانی یک جمعی معتقدند که بازار گران است و یک مقطعی معدود افرادی، در گوشه کناری می گویند که بازار ارزنده نیست.
امروز، به ندرت میبینیم جایی بحث باشد که بازار گران است! با این حال بازار سهام با شیب تندی افت می کند و کف های قبلی نیز، از دست رفته اند. بسیاری از نمادها نسبت به ابتدای خرداد و تیر که بازار یک کف جدید ساخته بود، بازده منفی ایجاد کرده اند.
ما در تحلیل ها، ابتدا متغیرهای مهم را شناسایی می کنیم. این متغیرها، ثابت نیستند مثلا امروز توافق و مذاکرات سیاسی، نرخ ارز، نرخ بهره، بازارهای جهانی و ارزش معاملات آن مولفه هایی هستند که دائما محل بحث قرار میگیرند.
پیشتر هم عرض کرده ام، معمولا آنچه اتفاق می افتد، هیچ کدام از سناریوها نیست چون یک رویداد در نهایت، جمع مثبت و منفی های متغیرها است. این بازار و کلا اقتصاد، یک ترازوی هراز-کفه است که یکی را جا به جا کنی، روی تمامیت بخش ها اثر می گذارد.
این بحث خیلی تکراری است که بگوییم دلار و بازار جهانی ممکن است افت کند! به هر حال هرچیزی ممکن است اما درصد احتمال آن و مقدار آن مهم است!
ما در طول سال های اخیر، با شرایط ضعیف تر ازین، p.e بالاتری را تجربه کرده ایم. یک فضای کم ریسک همراه با یک نرخ بهره بالا را نمی شود با هم جمع کرد. یعنی نمی شود بدترین سناریوها را چید و گفت علت منفی بودن بازار این است که همه، بدترین حالت را فرض می کنند.
بعید می دانم پشت پرده خاصی هم باشد، اتفاقا همه چیز عیان است. ارزش معاملات به شدت کاهش یافته و یک رکود عمیق را نشان می دهد. علت چیست؟ وقتی تعداد افرادی که اعتقاد به ارزنده بودن بازار دارند، بسیار زیاد است پس چرا شاهد تقابل شدید عرضه و تقاضا نیستیم؟
پاسخ ساده است! چون پول نیست ... چرا دلار رشد نمی کند؟ چون آنجا هم پول نیست ... چرا بازار مسکن در رکود تورمی قرار گرفته؟ چون پول نیست...
روند افزایش نرخ بهره بین بانکی، کاملا نشان می دهد که پول به کدام سمت در حال حرکت است که البته، پشت این حرکت، یک اجبار هم وجود دارد. خیلی واضح این است که مسبب شرایط فعلی، سیاست های اقتصادی دولت است.
افزایش 2درصدی نرخ بهره در فضایی که تورم رکورد زده، نباید روی بازار سهام تاثیر بگذارد اما میبینیم که تاثیر آن افت چند-ده-درصدی سهام بوده است!
به بیان دیگر، افزایش 2درصدی نرخ بهره، یک ترجیح و تمایل جدی برای تغییر جهت سرمایه گذاری افراد ایجاد نمی کند در فضایی که تورم 40درصد است! بلکه آن پولی که به اجبار به سمت اوراق حرکت می کند عملا منجر به رکود بازارها شده است.
حالا اگر دولت، مثلا برای برون رفت از مشکلات یک سال زمان بخواهد، این منطقی است که بازارها را قفل کند و با این اوراق فروشی مشکل را به تاخیر بیاندازد تا از بحران عبور کرده و بعدا شرایط بازارها را عادی کند اما اگر فرض کنیم که شرایط مثل امروز باشد، میزان اوراق سررسید شده سال آینده به همراه کسری بودجه ای که روند صعودی دارد، باعث می شود تا دولت نیازمند فروش اوراق بیشتری باشد!
اگر سال آخر دولت بود، میگفتیم مشکلات را به دوش دولت بعدی می اندازد ولی دولت آقای رئیسی سال بعد چه می کند؟ وقتی باید حجم بیشتری اوراق بفروشد، ایا باز هم نرخ بهره را بالاتر می برد؟ اینچنین باز هم ما یک فنر فشرده در تمام بازارها خواهیم داشت که با یک شوک، قیمت ها به شدت جهش می کند و یک تلاطم عجیب و بزرگ را مشاهده خواهیم کرد.
صبر ما زیاد است و به نظاره می نشینیم اما آیا دولت به ته این بازی فکر کرده است؟