🦋 خاطرۀ ۲۷
🔴 نماز مَحبّت و قدرشناسی!
🔹پریشب، یکشنبه، ۱۱ / ۹ / ۱۴۰۳، شخصی به بنده پیام داد:
با سلام و نور و برکات الاهی.
استاد! امشب شهید گمنامی مهمان شهر ما، دارالمؤمنین شهیدپرور هَفشِجان، شده است.
من به شما افتادم و به نیابت از پدر بزرگوارتان و خودتان، دو تا نماز دورکعتی برای شهدای گمنامی که مهمان استان چهارمحالوبختیاری شدهاند و شهیدی که مهمان شهر دارلمؤمنین هفشجان شهیدپرور شد، خواندم.
یک نماز دورکعتی هم خواندم و به روح پدر بزرگوارتان هدیّه کردم.
روح ایشان به برکت صلوات، شاد باد!
🔸به او پیام دادم:
خوشا به حال بنده! واقعاً لطف کردید.
خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ مرحوم پدرم و آن شهدا ـ رضوان الله تعالی علیهم. ـ را از شما خشنود کند و به شما پاداش فراوان عنایت فرماید.
🔹اکنون که دارم این خاطره را کامل میکنم، این مطالب را هم اضافه کنم:
نمیدانند «صائب»! بیغَمانْ (۱) قدر کلام ما / مگر اهل دلی در عالَم امکان شود پیدا (۲)
از شما، خوانندگان عزیز، درخواست میکنم که لطفاً برای شادی ارواح همۀ شهدا، بهویژه شهدای گمنام، صلوات بفرستید.
۱. بیغمها، انسانهای بیدرد و بیغم.
۲. از: صائب تبریزی که خطاب به خودش سروده است.
#احسان_معنوی، #شهدای_گمنام، #قدرشناسی، #هدیه
🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
@benisi2