eitaa logo
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
169 دنبال‌کننده
91 عکس
1 ویدیو
0 فایل
در این کانال، خاطراتم را می‌نویسم؛ خاطراتی که به نظرم مفید و کاربردی هستند؛ به امید آن که هم لَذّت و هم بهره ببرید. اسماعیل داستانی بِنیسی کانال‌ سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایم: @benisi. کانال‌های دیگرم: ـ @benisiha ـ @ghatreghatre ارسال پیام: @dooste_ketaab
مشاهده در ایتا
دانلود
📎 تصویر مربوط به خاطرۀ ۴۵: قبر شریف شیخ بهائی (رضوان الله تعالی علیه) 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
📎 تصویر مربوط به خاطرۀ ۴۵: قبر شریف آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی (رضوان الله تعالی علیه) 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
📎 تصویر مربوط به خاطرۀ ۴۵: قبر شریف شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی (رضوان الله تعالی علیه) 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
📎 تصویر مربوط به خاطرۀ ۴۵: قبر شریف شیخ حرّ عاملی (رضوان الله تعالی علیه) 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
📎 تصویر مربوط به خاطرۀ ۴۵: قبر شریف شیخ طبرسی (رضوان الله تعالی علیه) 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
📎 تصویر مربوط به خاطرۀ ۴۵: قبر شریف شیخ محمّد مؤمن (رضوان الله تعالی علیه) 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۴۶ 🔴 در جست‌وجوی موعظه! 🔹دیروز، یک‌شنبه، ۲ / ۱۰ / ۱۴۰۳، عزیزی با کسی تلفنی سخن گفت. پس از قطع تماس، به او گفتم که بعضی از سخنانی که به همدیگر گفتید، غیبت بود و برایش توضیح دادم. گفت: «اگر این‌طور باشد، ما هر روز داریم هزار بار غیبت می‌کنیم!» 🔸هنگامی که می‌خواستم از او جدا شَوم، گفت: «هر گاه عیبی در من دیدی، تذکّر بده. شاید همان موقع، ناراحت شَوم؛ امّا بگو.» گفتم: معلوم است که شما دل آماده‌ای برای پذیرش معارف دارید. 🔹اکنون به یادم افتاد که روزی سوار ماشینی شدم و با راننده‌اش سخن گفتم. هنگام پیاده‌شدنم گفت: «حاج‌آقا! همیشه با همه، حرف بزنید.» گفتم: با بعضی که نباید حرف زد؛ چون جبهه می‌گیرند و نمی‌خواهند که حق را بشنوند و بپذیرند. گفت: «ممکن است که آن‌ها هم یک روز به خودشان بیایند و حق را بپذیرند. خود من همین‌طور بودم و حرف‌های حقّ دیگران را نمی‌پذیرفتم؛ امّا الان که مدّتی است به خودم آمده‌ام، می‌بینم که آن‌ها درست می‌گفتند (و به حرف‌های حقّ آن‌ها عمل می‌کنم).» 🔸شاید حدود ۲ ماه پیش، مردی به بنده گفت: «حاج‌آقا! شما به شخص من ۳ نصیحت کرده‌اید و من از همان وقت دارم به آن‌ها عمل می‌کنم. یکی از آن‌ها این بود که به ماهواره نگاه نکنم.» 🔹زمانی شخص دیگری به بنده گفت: «خیلی سال پیش، شما به من گفتید که شلوار لی نپوشم و من از آن وقت نپوشیده‌ام.» 🔸«پندپذیری‌»های این‌چنینی بسیار است؛ امّا مهم‌تر از آن‌ها «پندخواهی» همراه با «پندپذیری» است؛ همچون: ـ نمونۀ بالا ـ طلبه‌ای که او هم به بنده گفت: «حاج‌آقا! هر گاه عیبی در من دیدید، لطفاً به من تذکّر دهید.» ـ طلبۀ دیگری که گاهی با بنده تماس می‌گرفت و می‌گفت: «لطفاً مرا نصیحت کنید.» ـ و عزیز دیگری که گاهی تلفنی یا حضوری، همین را از بنده درخواست می‌کند. 🔹بزرگان ما هم «پندخواه» و «پندپذیر» بودند؛ همچون: ـ حضرت موسی ـ سلام اللّه تعالی علی نبیّنا و آله و علیه. ـ که از خدا پند می‌خواست ـ حضرت رسول اکرم ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. ـ که از جبرئیل پند خواست! ـ مرحوم حضرت آیت‌اللّه میرزا محمّدحسین نایینی که به حضرت حاج‌آقا سیّد عبدالغفّار مازندرانی و آیت‌الل‍ه سیّد جمال‌الدّین گلپایگانی گفت: «اگر از من خطایی سربزند و شما به من تذکّر ندهید، پیش خدا مسؤول هستید!» ـ مرحوم امام خمینی که گاهی در درس اخلاق شاگردش، آیت‌اللّه خندق‌آبادی، شرکت می‌کرد ـ مرحوم حاج‌آقا احمد کافی (سخنران مشهور) که از حضرت آیت‌اللّه محمّدتقی آملی پند خواست ـ مرحوم شهید مهدی باکری که در جبهه از حاج‌آقا جعفری پند خواست و با پندهای او بلندبلند‌ گریه کرد. رضوان اللّه تعالی علیهم. 🔹خیلی‌خوب است که ما نیز، هم همیشه از موعظه‌های عمومی سخنرانی‌ها، درس‌اخلاق‌ها و کتاب‌های علمای ربّانی استفاده کنیم و هم از کسی که به علم، ایمان و تدیّن او اعتقاد داریم، گاهی درخواست نصیحت کنیم و از او بخواهیم که هر گاه در ما بدی‌ای دید، موعظه‌مان کند. 🔸نصیحت گوش کن جانا!، که از جان، دوست‌تر دارند / جوانان سعادتمند پند پیر دانا را (۱) 🔹خوشا به حال پندخواهان پندپذیر! 🔸لطفاً شما هم هر گاه نقصی از بنده دیدید، به صفحۀ شخصی‌ام در ایتا: @dooste_ketaab پیام دهید. ۱. از: حافظ. ، ، 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۴۷ 🔴 عشق است و همین لَذّت اظهار و دگر هیچ! 🔹دیشب، یک‌شنبه، ۹ / ۱۰ / ۱۴۰۳، در اتوبوس به یاد این مسأله افتادم که در احادیث شریفه آمده است: اگر کسی را دوست داشتی، به او اعلام کن (۱). 🔸برای همین به بعضی از کسانی که دوستشان دارم، پیامک دادم: بیتی که اکنون سرودم، تقدیم به شمای عزیزم: دوستت دارم و از گفتن این، دلشادم / چون خدا هست، به یادش خوشم و آبادم 🔹برخی از آنان پاسخ دادند و بعضی از پاسخ‌ها عبارتند از: ـ به‌به! ممنون که به یاد ما بودید و این شعر زیبا را تقدیم کردید. دوستتان دارم. ـ برای این بیت بسیارزیبا، خیلی‌خیلی ممنونم. این که آن را برایم فرستادید، برایم بسیار لذّت‌بخش است و از این که بنده را مخاطب آن می‌دانید، بسیار خوشحالم. خدا همیشه شما را حفظ کند و به شما سلامت و عزّت روزافزون دهد. ـ به‌به! جانم! ـ بنده، قابل لطف حضرت‌عالی نیستم. خیلی ممنونم که به یادم هستید. بزرگواری فرمودید. ـ کاش ارزشش را داشتم! از شما خیلی ممنونم و با همین بیت، شما را مخاطب قرار می‌دهم و اعلام می‌کنم که دوستتان دارم. ـ از لطف شما ممنونم. خدا به شما سلامت و طول‌عمرِ باعزّت عنایت فرماید. ـ ممنونم. لطف کردید. مایۀ دلگرمی بنده شد. ـ حال دلم با شعر شما خوب‌تر شد. ـ از این‌همه محبّت، ممنونم. بیت بسیارزیبای شما مرا به یاد این ۲ بیت «حافظ» انداخت: فاش می‌گویم و از گفتۀ خود، دلشادم: / بندۀ عشقم و از هر دو جهان، آزادم نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست / چه کنم؟ حرف دگر یاد نداد استادم ـ شعر قشنگی است. این، سبب خوشحالی است که عالمی همچون شما شخصی همچون بنده را دوست داشته باشد؛ هرچند لایق نیستم. بنده هم دوستتان دارم. ـ اکنون که پیام و شعر زیبای حضرت‌عالی را دیدم، در کَنار ضریح مقدّس حضرت معصومه ـ علیها السّلام. ـ و به طور مخصوص به یادتان هستم. استاد بنده! این نظر پاکتان از نگاه پُرمحبّت شما است. ـ شعرتان زیبا بود و به دلم چسبید. از شما خیلی تشکّر می‌کنم. ـ استادجان! حضرت‌عالی خیلی لطف دارید. خیلی‌خیلی ممنونم. بنده هم خیلی دوستتان دارم و به یادتان هستم و به شما خیلی ارادت دارم. خدا شما را حفظ کند و سالم و حاجت‌روا گرداند. 🔸خوب است که شما هم بر طبق ۱۵ حدیثِ یادشده، کسانی را که دوستشان دارید، گاهی از دوست‌داشتن خود، خبردار کنید تا آنان هم شما را دوست بدارند یا مَحبّتشان نسبت به شما افزایش یابد. 🔹به تعبیر شفایی اصفهانی: آن عشق که در پرده بماند، به چه ارزد؟ / عشق است و همین لَذّت اظهار و دگر هیچ! 🔸همین‌جا هم اعلام می‌کنم که بنده، شما و همۀ کسانی را که نوشتارها یا گفتارهایم را با صفای دل دنبال می‌کنند، دوست دارم و برایشان دعا می‌کنم. ۱. ر.ک: دوستی در قرآن و حدیث، ص ۱۶۲ و ۱۶۴، ش ۵۰۵ ـ ۵۱۹. ، ، ، 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2
خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی
🦋 خاطرۀ ۴۸ 🔴 ذکر مرگ! 🔹پریروز، یک‌شنبه، ۹ / ۱۰ / ۱۴۰۳، شخص بیماری که درد زیادی داشت، به بنده گفت: «آیا ذکری برای مردن هست؟!» گفتم: در احادیث آمده که نباید آرزوی مرگ کرد. 🔸مضمون مجموع ۱۳ روایت شریفه در این‌باره، چنین است: برای گزندی که به شما می‌رَسد، آرزوی مرگ نکنید ـ بلکه بگویید: «خدایا! تا هنگامی که زندگی برایم به‌تر است، مرا زنده نگه دار و هر گاه مرگ برایم به‌تر باشد، مرا بمیران.» ـ ؛ چون نمی‌دانی که برای خودت چه پیش فرستاده‌ای و اگر اهل آتش دوزخ باشی، آتش، چیزی نیست که به سویش بشتابی و نمی‌توانی بازگردی تا بدی‌هایت را جبران کنی؛ امّا اگر مرگت به تأخیر افتد، شاید توبه کنی و از بدی‌هایت دست برداری و اگر نیکوکار باشی و زنده بمانی، شاید به نیکی‌هایت بیفزایی و این برایت به‌تر از آن است که بمیری و نه نیکی کنی و نه بدی (۱). 🔹بر طبق معارف مذهبی و تجرِبۀ تاریخ، زندگی هیچ کس هم بدون بلا نیست؛ مگر کسانی که از چشم خدا افتاده باشند. «حافظ»! از باد خزان در چمن دهر مرنج / فكر معقول بفرما: گل بی‌‏خار كجا است؟ (۲) به تعبیر مرحوم پدرم، حضرت استاد اسداللّه داستانی بِنیسی، ـ رضوان اللّه تعالی علیه. ـ : کجا دیدید گل، بی‌خار باشد؟ / کجا شادان، دل غمخوار باشد؟ به هر جا هست راحت (۳)، سختی، آن‌جا / ز پیش، آماده و بسیار باشد 🔸هر کسی که خداوند مهرْبان ـ جلّ جلاله. ـ او را بیش‌تر دوست داشته باشد، او را بیش‌تر، دچار بلا می‌کند. سلطان دل، صَلاى «بلا للوَلا» زده‏ است / تا دل، ولیّ او است، بلا می‌‏دهد به دل (۴) 🔹اگر کسی این مسائل را بداند و به این، باور و توجّه داشته باشد که خدا حکیم‌ترین و مهربان‌ترین است، نسبت به بلاها نه‌تنها صبر می‌کند، بلکه شکر می‌نماید و راضی می‌شود و اهل هر ۳ مقامِ «صبر»، «شکر» و «رضا» می‌گردد. تو مو ‌بینیّ و مجنون، پیچش مو / تو ابرو، او اشارت‌های ابرو (۵) 🔸چنانچه کسی به این حد از علم و ایمان برَسد، خوشا به حالش!؛ به چه آرامشی می‌رسد و در دنیا و آخرت، به چه مقاماتی دست می‌یابد! باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد / گاهی بهشت در دل آتش، فراهم است (۶) ۱. میزان‌الحکمة، ج ۱۲، ص ۵۶۹۲ و ۵۶۹۴، ش ۱۹۲۱۲ ـ ۱۹۲۲۵. ۲. از: حافظ. ۳. راحت: آسایش، آسودگی. ۴. صلاء: صدازدن، آوازدادن. ولا: مَحبّت. البلاء للولاء: بلا برای دوست‌داشتن است. ولیّ: دوست، یار. بیت از شهریار است. ۵. از: وحشی بافقی. ۶. مقصود از «خلیل»، حضرت ابراهیم ـ سلام اللّه تعالی علیه و علی نبیّنا و آله. ـ‌ است که خلیل‌اللّه (دوست خالص و صادق خدا) بود و به خداوند مهربان ـ جلّ جلاله. ـ اعتماد کرد و حتّی دعا نکرد که از آتش نَمرود نَجات یابد و خدا نه‌تنها او را نَجات داد، بلکه آتش را به گلستان تبدیل کرد و مقامات ویژه به ایشان عنایت فرمود. ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، 🍀 کانال خاطرات یک روحانی: حاج آقا بنیسی @benisi2