eitaa logo
بنتُ الحُسین³¹⁵
2.3هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
35 فایل
"ریزه خواره اقای ابا عبدالله" عکاس حرم¹²⁸ "مجنونِ الرقیه³¹⁵" جز به آغوش حسین نیست درمانی مرا¹²⁸ _امام حسنی بودنم رقیه پرستم کرد؛ از آن روز که شنیدم تشابُهِ داستانِ مادر و کوچه و پهلو و مویِ سفیدِ رقیه را...! کپی؟فور رفیق(؛ خادم کانال: @Abd_Khanoom315
مشاهده در ایتا
دانلود
این داستان بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
من همون کبوتریم که وقتی یه گوشه توی حرم نشسته احساس امنیت میکنه(:💔
خودت که میدونی چقد خرابه حالم (:💔 بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
قبلہ ام در همہ اوقات ، فقط ڪرب و بلاست جز ضریحت نبُوَد قبلہ نمایے ابداً
آهسته گوش‌ کن به تمامِ من، یک من، درونِ سینه من، بیقرارِ توست:))
بیچاره آهویی که صید پنجه شیری ست بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی...!
چـونـــ زلیخـــا حُســن یوسـفــــ💜 را بدیــد... دیــوانــه شــد... منــــ ندیده حُســن رویتــــــ آنـچـنـانـــ مجــنـــونــــــ❤️ شــدم...
خیز از جا و آبرویم را بخر... علی اکبرم،بابا... عمه را از بین نامحرم ببر... بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
حقیقتا که هنرمندی 🤩🤩 عکسهای قشنگ شو ..👏🏻 من ک کلی حال خوب گرفتم.. https://eitaa.com/akas_dahe_80
😍🚶🏻‍♀قربانت
از حال دلم کی باخبره؟ بجز رقیه خاتون(:💔 بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
نیمی به شعله سوخت و نیمی به باد رفت زلفی که بود دست اباالفضل شانه اش ..
میشه منو بغل کنی(:💔 بهم بگی دوستم داری کی میتونه بجز خودت این دلمو آروم کنه بهم بگه بیا حرم،تکلیفمو روشن کنه(:💔 بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
‌ زآنرو‌،نظیر‌تو‌نجوئیم‌که‌هرگز ‌نقاش‌چو‌زد‌نقش‌تو‌بشکست‌قلم‌را پدر مشک ها عباس♥️
‌بی تو این دیده کجا میل به دیدن دارد قصه‌یِ عشق مگر بی تو شنیدن دارد ...!؟
مـن از عالم تو را تنها گزیدم روا داری که من غمگین نشینم؟ - آقاعباس(: به تو پناه آوردم (:💔 کمک...
اما فیکم مسلم یکی نیست یکم بهش رحم کنه اما فیکم مسلم یکمی بره عقب شرم کنه بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
مسلمانان ،حسین مادر ندارد...💔
تو نيزه ميخوري تن من درد ميكشد تو تشنه اي و من جگرم داد ميزند هر وقت به قتلگاه تو نزديك ميشوم اين شمر بد دهن به سرم داد ميزند بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
او می برید و من می بریدم او از حسین سر...💔 بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
نرفته از نظرم ذوالجناح بر ميگشت كه رفته رفته صدايت ضعيف تر ميگشت ز بس كه بر بدنت زخم هاي كاري بود كه زخم ِ تازه اگر بود بي اثر ميگشت در ازدحام حرامي و نيزه هايِ بلند شكافِ زخم ِ تنت باز و بازتر ميگشت ميان حلقه ي نامحرمان خودم ديدم كه شمر با سرت از قتلگاه بر ميگشت غروب بود و ربابَت ميانِ آتش و دود هنوز بين ِ مزاري پي ِ پسر ميگشت بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
بزار ببوسم جای مادر،حنجرت را...💔 بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
تورا زدند نگفتم كه خواهري سخت است مرا زدند تو گفتي برادري سخت است چگونه شمر سرت را شكست من ديدم به رويِ سينه يِ پاكت نشست من ديدم هر آنچه داد زدم كه نبر رسيدم من به خنده داد جوابم دگر بريدم من هنوز در تهِ گودال تار ِ گيسو هست هنوز نيزه شكسته ميان پهلو هست همين كه پيكر تو مورد تهاجم شد ز دست و پا زدنت دست و پايِ من گم شد مرا به حرمله يا شمر يا سنان نسپار مرا به خاطر مادر به ساربان نسپار بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
اي كه شيب الخضيب افتادي اي كه خد التريب افتادي خواهرت زودتر بميرد كاش تا نبيند غريب افتادي بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315
من چگونه سوی خیمه خبرت را ببرم؟ خبــر ریختــن بــــــــــال و پرت را ببرم واژه های بدنت سخت به هم ریخته است سینه ات یـا جگـرت یــا که سرت را ببرم؟ مثل مـــــادر وسط کوچه گرفتــــار شدی تـــن پامــــال شـــــده در گذرت را ببرم ولــــدی لب بــزن و نـــــام مرا بــــــاز ببر تا به همـراه نســـــــیم این اثرت را ببرم ارباً اربا تر از این قامت تو قلب من است چــــــونکه باید بدن مختصـــــرت را ببرم بـِنــْتُ الٰحُسَـــیــــ🌱ن | @bent_hosein315