eitaa logo
بنتُ الحُسین³¹⁵
2.4هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
35 فایل
"ریزه خواره اقای ابا عبدالله" عکاس حرم¹²⁸ "مجنونِ الرقیه³¹⁵" جز به آغوش حسین نیست درمانی مرا¹²⁸ _امام حسنی بودنم رقیه پرستم کرد؛ از آن روز که شنیدم تشابُهِ داستانِ مادر و کوچه و پهلو و مویِ سفیدِ رقیه را...! کپی؟فور رفیق(؛ جهت تبلیغ و تبادل: @Akass_315
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای‌اهل‌حرم‌میر‌وعلمدار‌نیامد.. سقای‌حسین‌سید‌وسالارنیامد‌.. 📍کُنج‌هیئت "بنت‌الحسین"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخیلک‌یاابوفاضل ❤️ آنقدربه‌فکرعطش‌اهل‌خیمه‌بود که‌دستھایش‌درفرات‌جاماند ... "بنت‌الحسین"
گواهی‌می‌دهداین‌قبرِکوچک که‌سقاراخجالت‌آب‌کرده ..
- شَهِ‌باوفاء‌اباالفضل‌ع..
همیشه‌می‌گفت : روضه‌ی‌سقاآداب‌خودش‌رادارد خواستندشروع‌کنندجایی‌پیداکن تکیه‌بده! ... پای‌ذکروآه‌که‌به‌میان‌آمد .. دست‌ت‌راحتمابلندکن ..! باقی‌ش ... بماند ! امشب‌به‌حرف‌ش‌رسیدم ..
مستان‌همه‌افتاده‌وساقی‌نمانده ..
بسم‌رب‌الحسین 💚
لااله‌الا‌الله‌الملک‌الحق‌المبین🌿
▪️ در شب و روز تاسوعا، این ذکر را ۱۳۳ مرتبه به نیّت تعجیل فرج بگوییم: 📖 " یٰا کٰاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ، اِکْشِفْ کَرْبَ مُولٰانَا الْمَهْدِیِّ، بِحَقِّ اَخیٖکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام
نَبُوَددرسینه‌غمی‌باقی که‌ابوفاضل‌بُوَدَم‌ساقی "بنت‌الحسین"
ریخت‌ازمشک‌عمو سوغاتِ‌‌#اصغر برزمین؛ گریه‌کرد #عَبّآس اماحرمله‌شاداب‌رفت ..💔 #تاسوعا #محرم "بنت‌الحسین"
لهوف‌می‌خواندم،نوشته‌بود: «اریق‌ماؤها،آب‌روی‌زمین‌ریخت» به‌گمانم‌سیدبن‌طاووس‌نمی‌دانست همه‌ی‌آن‌چه‌درمشک‌است تمام‌امیدعباس‌ع‌است،‌نه‌آب! "بنت‌الحسین"
‏روضه‌امروزهمین‌سه‌کلمه‌ست: ' فوَقَفَ‌العبّاس‌مُتَحیِّرا '
مشک‌برداشت‌که‌سیراب‌کنددریارا رفت‌تا‌تشنگی‌اش‌آب‌کنددریارا..
با‌اینکه‌غم‌داشتیم صاحب‌علم‌داشتیم... عمومونو‌کشتن همینو‌کم‌داشتیم... "بنت‌الحسین"
عطش ..mp3
4.11M
عمو‌مواظب‌چشمات‌باش مراقب‌دستات‌باش . .💔 +قفلی🖇️ 🌙 |نوش‌ِ‌روحتون|🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وجود تو آرامشه واسم برادر غیور و حساسم زینب به تو دلگرمه عباسم کوه امیدم..😭😭😭😭😭 "بنت‌الحسین"
علقمه موج شد، عكسِ قمرش ریخت بهم دستش افتاد زمین، بال و پَرش ریخت بهم
وَخَسَفَ الْقَمَرُ... (القیامة/٨) کنارِ علقمه بود که ماه گرفتگی رخ داد.
یکی از بچه‌های گردان آبِ قمقمه‌اش رو داشت خالی میکرد! فریاد زدم: ما تو این عملیات کلی باید پیاده بریم! با یه بغضی، آرام گفت: حاجی خب می‌خواستین رمزِ عملیات رو نذارین یااباالفضل‌العباس‌..❤️‍🩹
روزِ تاسوعا؟ فقط مداحی‌های احساسیِ عمو عبّاس و خانوم سه‌ساله..