سلام از بد کسی این سؤال رو پرسیدین (:
من خوشبختانه یا متأسفانه تجربه همه نوع برنامه ریزی رو داشتم
از بولت ژورنال بگیر تا دفتر های برنامه ریزی و ایجاد عادت و ساعت های مشخص اما...
#مهارت_برنامه_ریزی⬇️
بعد از اینکه در تجربه برنامه ریزی ساعتی هم شکست خوردم، شروع کردم به کسب فضائل به صورت چله...
همینطور که می بینید ماه رمضون این تصمیم رو گرفتم، تعداد خونه هایی که رنگ شدن یعنی من تا اونجا انجام دادم، حالا ممکنه انجام هم داده باشم اما مثلا فراموش کرده باشم رنگ بزنم...
اگر بخوام از برنامه ریزی هایی که خودم تصویر سازی کرده بودم عکس بزارم فایده ای نداره
نکته مهم این ماجرا اینجا بود که من هنوزم شکست میخوردم....
خوب این دفتر مبناش روی حدیث امیرالمؤنین بود و واقعا فایده و کاربد داشت...
مثلا یکی از نکات خفن این دفتر این بود باید از شب قبل برای فردات برنامه می ریختی، این موجب برنامه ریزی دقیقی شد واقعا
آپشن های خیلی جذابی هم داشت، مثلا برای نماز قضا و برای تلاوت روزانه، محاسبه امور مالی و ردیاب سلامتی و ورزش و خیلی چیز های دیگه صفحه در نظر گرفته بودن
از همه بهتر تا یک سال کفایت میکرد به خاطر طراحی هوشمندش
شاید با خودتون بگید ایول اینکه خیلی خفن بود...
اما بازم من شکست خوردم...
همهٔ این شکست خوردن ها در برنامه ریزی و چله های ناموفق طی سه سال خیلی من رو کلافه کرده بود...
از طرفی هم به هر دری می زدم موفق نمیشدم،
خودم طراحی می کردم
آماده می خریدم
چله می گرفتم و...
هیچی به هیچی!
این کلافگی از شکست های پی در پی موجب شد من جدی رو این مسئله فکر کنم و حدیث بخونم...
بله حدیث
من خیلی تو کتاب های مختلف از روانشناسی گرفته تا برنامه ریزی هدفمند و... مطالعه کرده بودم اما فایده ای به حالم نداشت
با حدیث خوندن متوجه شدم ایراد کار من کجا بود!
ایراد کار من پرداختن به ظاهر این برنامه ریزی ها بود، حتی اگر نیت درستی هم داشتم اما چون فقط خونده بودم یا شنیده بودم تجربه های دیگران رو از اثر یک عمل خوب مشتاق شده بودم...
من هیچ وقت نفهمیده بودم که اثر یک عمل خوب یا بد خود به خود پیش میاد چه بخوای چه نخوای اما چیزی که به درد میخوره درک عمیق مطلب برای سعادت هست...!