فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شاید قدیمی شاید تکراری اما مهم و زیبا !
⭕️برای دانش آموزا زحمتی که والدینشون میکشن و نمایش میدن !
❌️ اینجا هم تو سینما به بچه یاد میدن چطور یه چک بیارن تو صورت پدر و مادراشون !
#برادران_لیلا
@berizir
🔴پرفسور درخشان: در هیچ دورهای از تاریخ مثل امروز، فقرا از حق اغنیا دفاع نکردهاند.
🔹توضیح:
سه گروه از فقرا و مردم عادی از حق اغنیا دفاع میکنند
🔹اول گروهی که دوست دارند جای اغنیا باشند. همانها که وقتی قارون را میدیدند میگفتند: یا لیت لنا مثل ما اوتی قارون!
🔹دوم گروهی که زندگیشان در دست اغنیاست. اجیرانِ مزدبگیرِ مضطری که برای یک لقمه نان مجبورند از سرمایهدارانی که به ایشان ظلم میکنند دفاع کنند!
🔹سوم گروهی که فریب بزرگ خوردهاند یعنی بسیاری از اساتید و دانشجویان اقتصاد.
🔹همانها که میگویند باید کیک اقتصاد را به سرمایهداران داد تا آن را بزرگ کنند!
@berizir
24.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ| شغل پایدار، برای کارگر ایرانی
#رهبر_معظم_انقلاب
#امام_خامنهای
#روز_جهانی_کار_و_کارگر
@berizir
بازوبند خیانت دروازبان پارس جنوبی جم
✍یاد گرفتن برای گرفتن اقامت امریکا توی ایران خودشیرینی کنن/مسئولين مربوطه باید این جماعت رو علاوه بر اخراج ممنوع الخروج کنن تا روزگار به این جماعت هرزه پسند بفهماند ایران جای لجن پراکنی نیست...البته اگر مسئولین از لاک فرهنگی به اعمال قانون در مقابل محارب خارج شوند.
@berizir
کانال بریز کهن
شهادت شهروند سبزواری در دفاع از دختران جوان دادستان سبزوار: 🔹مطابق تصاویر دوربینهای مداربسته و تح
🔴شهادت روی پیادهرو/ روایتی از نحوه شهادت حمیدرضا الداغی شهید غیرت سبزواری
📌شهادت روی پیادهرو
♦️ساعت به نُه و نیم نزدیک میشود؛ حمیدرضا دارد میرود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمیزند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمیدمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟!
♦️چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتادهاند به جان دو دختر. نزدیک شان شدهاند. چنگ میاندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک میکند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد میکند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند.
♦️پسران میخواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را میکشد عقب. نمیدانم داد می زند کمک میخواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را میکشد. حمید که میبیند از آن طرف خیابان می آید. داد میزند که ول کنید چه کارش دارید؟!
♦️خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمیدانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن میزند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت.
♦️دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها می رود دو پسر را دور می کند.
♦️خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد میکند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است.
♦️یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید:
- کمک
♦️یک نفر زنگ می زند115. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى کما.
♦️آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟
#غیرت
#شهید_غیرت
#حمیدرضا_الداغی
✅ @berizir
🔴حضرت آیت الله نوری همدانی: همانطور که «حجاب» اهمیت دارد «ربا» هم مورد توجه باشد
🔹 حل مشکلات مردم اولویت کار مسئولان باشد
@berizir
کانال بریز کهن
🔴شهادت روی پیادهرو/ روایتی از نحوه شهادت حمیدرضا الداغی شهید غیرت سبزواری 📌شهادت روی پیادهرو ♦️س
🔴غیرت محصول تمدن ایرانی اسلامی ماست
🔹فتنه زن زندگی آزادی یک سویش آزادی پوشش زنان بود اما سوی دیگرش ایجاد اختلال محاسباتی، خاموش کردن روحیه غیرت وصیانت مردانه از مردان جامعه بود.
🔹به گمانم باید درباره شهید الداغی بسیار صحبت کنیم و اورا معرفی کنیم.شهدا خاصیت عجیبی در بیدار کردن خفتگان دارند ،الداغی میتواند غیرت خفته مردانی که به بهانه های مختلف تن به آزادی پوشش محارم خود داده اند را بیدار کند.خیلی از کسانی که نان خود را در آزادی و گسترش ضعف های اخلاقی جامعه میبینند، همینها هم شاید بیدار شوند .
✍عالیه سادات
#شکوه_زن_وزنانگی
@berizir
🔴 از سکوت سلبریتیها نسبت به قتل آمرین معروف و شهدای غیرت تعجب میکنید؟! خدا توفیق دفاع از مدافعین حدودش رو به این جماعت نداده! مگر هر دهانی لیاقت صحبت از شهدای راه غیرت و شهدای دفاع از حدود الهی رو داره؟!
@berizir
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تشییع باشکوه پیکر شهید حمیدرضا الداغی در مشهد
@berizir
☘حرکت جالب عمامه گذاری طلاب حوزه علمیه قم بر سر مزار شهید حجت الاسلام سلیمانی با فاصله کمی از شهادت او در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
با حضور استاد عابدینی
#ما_مرد_جنگیم
#حوزه_علمیه_را_از_چهارتا_ترور_کور_می_ترسانید ؟
#عمامه_های_خونین
@berizir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمید رضا الداغی نه بسیجی بود، نه آمر به معروف. یک ایرانی غیرتمند بود که وقتی دید دارد به دو دختر تعرض میشود، مقابل اوباش ایستاد.
اما چرا صدای مدعیان زن، زندگی، آزادی در نمی آید؟ چون همین چندماه قبل هدفشان را اعلام کرده بودند: «حجاب بهانه است، میخواهیم مفهوم ناموس را در جامعه از بین ببریم»
#بی_ناموس
#دیوث
#بی_غیرت
@berizir