eitaa logo
مقاومت تا ظهور منجی
408 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کُلِ هـَفته نـامِ زیبایِ ذِکـرِ مَن است...🏴 هـَر دوشنبه (یِ) از این ذِکرَم فَقَط کم می‌شود...✨ جانم حسن... 💚
🏴خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما باز نام تو شده زینت هر محفل ما 🏴جز غم عشق تو ما را نبود سودایی عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما
بریم هیئت، سینه‌ بزنیم، گریه کنیم‌ ولی نماز اول وقت نخونیم؟ یادمون نرفته که اقا وسط میدون جنگ بین تیغ و تیر و شمشیر نماز خوند‌‌‌‌...😔 🌱
ذوالجناح حرکت نکرد... امام فرمود: نامِ این سرزمین چیست؟ -غاضریه. .. امام فرمودند:نام دیگری هم دارد؟ -شاطیُ الفرات باز امام فرمودند: نام دیگری هم دارد؟ -کربلا....:) راوی میگه امام گریه ی سختی کردند و رو به آسمان گفتند: ~• اَعوذُ بِالله مِنَ اَلکَربِ وَ اَلبَلاء •~ خیمه ها را برپا کنید...:) ...♡
هدایت شده از •| رهبرانه |•
#wallpaper #story @tarahe_javan
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 برای دیدن یک معجزه آماده‌ای؟ 🔴 #استاد_پناهیان
✨شب سوم محرم شب خانم حضرت رقیه سلام الله علیها کاروان را دریاب... برسردوش عمو آن سه ساله دختر دست هارا گره انداخته برموی عمو... زیرلب میگوید عمرکوتاه رقیه به فدای خم گیسوی عمو...
هدایت شده از معرفــت
جاااااانـم حسیــــن علیـــه الســــلام #فدای_تو_ارباب_خودم😍😍😍 #ارباب_دست_ماراهم_بگیر😭 شیخ محمود صنیعی از حضرت #آیت_الله_بهجت پرسیدم ، آقا می شود راه صد ساله را یک شبه رفت ؟ ایشان فرمودند با #سیدالشهدا❤️(علیه السلام) می شود. @alihidar @alihidar
هدایت شده از منبرهای دلنشین
#امام_حسین❤️ فرمودند ای مردم، خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند؛ هنگامیکه او را شناختند عبادتش کنند؛ وقتی او را عبادت کردند به برکت این عبادت، از عبادت غیر او بی نیاز شوند. مردی پرسید شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان ببرند، بشناسند. 📚 بحارالانوار، ج۲۳ ص۸۳ @alihidar @alihidar
✍یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. 🔸️گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! 🔹️گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. 🔸️گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. 🔹️ گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا( علیه السلام) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام 🔺️از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن. احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم ، گفت: دیشب شب اول قبر او بود. 🔸️گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ 🔹️گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم. 💠 او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند. 📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص۱۱۱ @besamtaramesh
حكايت جالب و شنيدني عرب سني يكى از علماى منبرى تعريف مي كرد كه در دهه محرم در منزل يك آقايي كه اصالتا عرب بود و مجلس روضه و عزا داري گرفته بود من براي خواندن روضه رفتم . باني مجلس به من گفت درسته كه دهه محرم است ولي من مي خواهم چهار يا پنج روز روضه حضرت زهرا(س) بخواني. به باني گفتم كه الان دهه محرم هست روضه حضرت زهرا(س) براي ايام فاطميه هستش الان بايد عزاداري امام حسين(ع) انجام بشه باني مجلس خواهش كرد تو روضه حضرت زهرا(س) بخون و خيلي اصرار كرد. آن عالم تعريف ميكنه كه چند شب آخر دهه محرم را روضه حضرت زهرا(س) خواندم و روز آخر باني مجلس يك سفره و نذري بر پا كرد و من هم حضور داشتم، از باني مجلس پرسيدم شما چرا اينقدر اصرار داشتي كه روضه حضرت زهرا(س) خوانده بشه .؟ باني مجلس گفت: حقيقتش من اصالتا اماراتي هستم زندگي بسيار مرفهي در دبي داشتم، خدا به من يك دختر زيبا و دوست داشتني داده بود اين بچه رو خيلي دوست داشتم طوري كه من هر روز كه سر كار مي رفتم طي كار حداقل روزي سه بار دلم براي بچه تنگ مي شد و خونه زنگ مي زدم و حالش رو از مادرش مي پرسيدم. يكي از روزها مادرش با ناراحتي و اضطراب زنگ زد و گفت اگر مي خواهي بچه ات رو ببيي زود بيا حالش بده .! مي گفت من نفهميدم خودم رو چه جوري به خونه رسوندم، فقط ديدم بچه يك سكه قورت داده رفته تو ريه اش در حال خفگي هستش!! به زور نفس مي كشيد، سريع بردمش تو بيمارستان، به من گفتن ما كاري از دستمون بر نمي ياد. چون بيمارستانش مجهز نبود، گفتند ببرش فرانسه. ايشون مي گفت من تمكن مالي داشتم يك هواپيماي اختصاصي اجاره كردم بردمش بيمارستان فرانسه، دكترهاي بيمارستان بعد از معاينه در اتاق عمل گفتند اگر دخترت از زير عمل سالم بيرون بياد احتمال زياد تارهاي صوتي رو از دست مي دهد بعيد است بتواند صحبت بكند چون زمان زيادي گذشته است. بنده خدا مي گفت بعد از شنيدن صحبت دكتر من دست و پام شل شد عرق سرد رو بدنم نشست رفتم يك گوشه اي افتادم، در همين اوضاع و احوال يك دفعه حالم منقلب شد و بلند شدم به نيت حضرت محمد(ص) طرف مدينه يك طرفي رو حدسي انتخاب كردم به حضرت محمد(ص) گفتم: يا رسول خدا شما يك دختر داشتي من هم يك دختر، شما دخترت رو خيلي دوست داشتي من هم دخترم رو خيلي دوست دارم . يا رسول الله قسم مي خورم اگر دخترم رو نجات بدي من شيعه فاطمه(س) مي شم. سني بودم قسم خوردم اگر دخترم نجات پيدا كنه شيعه بشم. تو همين حال بودم كه ديدم متخصص بيمارستان فرانسه با يك شور و هيجان اومد به من گفت آقا معجزه شد سكه براحتي از ريه دخترتون در آمد مسيح دخترتون رو نجات داد.! من ديگه چيزي به او نگفتم كه كسي او را نجات داد كه مسيح بايد بياد در خونش گدايي . تو دلم گفتم حضرت زهرا(س) نجاتش داده به او چيزي نگفتم . به من گفتن دخترت بهوش اومد بيا ملاقاتش، تا من دخترم رو ديدم دخترم زد زير گريه، من رو بغل كرد من ازش دلجويي كردم گفتم ناراحت نباش چيزي نيست تمام شد . دخترم گفت بابا من خانمي رو تو خواب ديدم كه زد پشتم كه سكه اينطوري اومد بيرون، به من گفت: به بابات سلام برسون بگو من همونيم كه رسول خدا اونو خيلي دوست داشت.😭 ❣يا فاطمه زهرا(س)❣ ❣دست من و عنايت و لطف و عطاي فاطمه ❣ جرم من و شفاعت روز جزاي فاطمه ❣دل به ولاش داده ام كه تا به كجا برد مرا ❣يا به زمين زند مرا يا به سما برد مرا. @besamtaramesh
❤️ فرمودند ای مردم، خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند؛ هنگامیکه او را شناختند عبادتش کنند؛ وقتی او را عبادت کردند به برکت این عبادت، از عبادت غیر او بی نیاز شوند. مردی پرسید شناخت خدا چیست؟ حضرت فرمودند این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان ببرند، بشناسند. 📚 بحارالانوار، ج۲۳ ص۸۳ . .: @besamtaramesh