حجاب در آخرالزمان:
امام علی (ع) فرمودند :
در آخر الزمان که بدترین دوران است ؛جمعی از زنان پوشیده اند در حالیکه برهنه اندو از خانه با آرایش بیرون میآیند، اینها از دین خارج شده اند ، و در فتنه ها وارد شده اند و به سوی شهوات میل دارندو به سوی لذات خوارکننده شتاب میکنند و حرام ها را حلال میدانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار میشوند ..
وسائلالشعیه ج۱۴ص۱۹
@besamtaramesh
✍خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!
ولی قرآن چیزی دیگه میگه:
أكثر الناس ﻻ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ"
بیشتر مردم نمۍدانند
أكثر الناس ﻻ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ"
بیشتر مردم ناسپاس اند
*أكثر الناس ﻻ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ "
بیشتر مردم ایمان نمی آورند
أكثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ"
بیشترشان گناهکارند
أكثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ"
بیشترشان نادانند
أكثرهم ﻣﻌﺮﺿﻮﻥ"
بیشترشان اعتراض گرند
أكثرهم ﻻ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ"
بیشترشان تعقل نمۍکنند
أكثرهم ﻻ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ "
بیشترشان ناشنوایند
ﻭﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﻱ ﺍﻟﺸﻜﻮﺭ "
و کم اند بندگانی که شاکرند
ﻭﻣﺎ ﺁﻣﻦ ﻣﻌﻪ ﺇﻻ ﻗﻠﻴﻞ "
و جز اندکی ایمان نمی آورند
پس نه تنها اکثریت نشانه حقانیت نیست
بلکه در مورد زیادی اکثریت بر خلاف معیارهای الهی رفتار میکنند.
راه درستِ خودت را برو😊👌
@besamtaramesh
🔺️گویند "حر بن يزيد رياحي"
اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست.
با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود ،
چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي
خرده گرفت و خود را نديد؟
ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد
تا بداني که نميشود به عبادتت ، به تقربت ، به جايگاهت اطمينان کني.
خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني ، نداده است. شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني!
يادت نرود "عافيت"
و "عاقبت به خيريات" را بطلبي.🖤
حاج محمد اسماعیل دولابی
@besamtaramesh
15.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️ سد راه امام زمان نباشیم (شخصیت حر)
🔊 استاد رائفی پور
پيامبر صلى الله عليه و آله :
🌹مَنِ انْقَطَعَ اِلَى اللّهِ كَفاهُ اللّهُ كُلِّ
مَؤُنَةٍ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ
وَ مَنِ انْقَطَعَ اِلَى الدُّنْيا و َكَلَهُ اللّهُ اِلَيْها🌹
🌹هر كس از غير خدا بِبُرد،
خداوند، هزينه زندگى او را تأمين مى كند
و از جايى كه انتظار ندارد،
روزى اش مى دهد؛
امّا هر كس چشم اميدش به دنيا باشد،
خداوند، او را به دنيا وا مى گذارد.🌹
📚نهج الفصاحه، ص731
@besamtaramesh
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺🍂
🌺
🔴علت مخالفت خواص با #امام_زمان علیه السلام بعد از #ظهور
🔸از جمله عواملی که انحراف #جامعه_اسلامی را در زمان #امام_حسین علیه السلام رقم زد؛ #دنیاگرایی، رفاه طلبی، مقام خواهی و... بوده است.
🔹امام حسین (ع) می فرماید: "مردم بندگان دنیایند و دین لقلقه زبانهایشان است تا وقتی از آن دفاع و حمایت میکنند که از نظر زندگی و معیشت در رفاه و آسایش باشند وقتی به بیماری مبتلا شوند مورد آزمایش قرار گیرند، دینداران اندک خواهند بود".
🔸بسیاری افراد که در #کربلا مورد آزمایش الهی قرار گرفتند مقابل حضرت ایستادند با اینکه میدانستند با این کار گناهکار محسوب میشوند، اما بخاطر مال دنیا به کشتن امام دست زدند.
👈در زمان غیبت و ظهور امام عصر (عج) نیز همینطور است و بسیاری از فرهیختگان، نخبگان و سران دنیا طلب از حضرت فاصله گرفته و به مخالفت با ایشان خواهند پرداخت.
@besamtaramesh
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼🍃🍂🌼
🍃🍂🌼🍃🍂
🍂🌼🍂
🌼
📚 #داستان_آموزنده
👈 حلوا، به قیمت گزاف
خسته و رنجور، به مسجدی رسید. داخل شد. وضویی ساخت و دو رکعت نماز خواند. سپس به گوشه ای رفت تا قدری بیاساید. اما سر و صدای بچه ها، توجه او را به خود جلب کرد. چندین کودک از معلم خود، درس می گرفتند و اکنون وقت استراحت آنها بود. بچه ها، در گوشه و کنار مسجد، پراکنده شدند تا چیزی بخورند یا استراحتی بکنند.
دو کودک، در نزدیک شبلی، نشستند و هر یک سفره خود را گشود. یکی از آن دو کودک که لباسی نو و تمیز داشت و معلوم بود که از خانواده مرفهی است، در سفره خود نان و حلوا داشت. کودک دیگر که سر و وضع خوبی نداشت، با خود، جز یک تکه نان خشک نیاورده بود. کودک فقیر، نگاهی مظلومانه به سفره کودک منعم انداخت و دید که او با چه ولعی، نان و حلوا می خورد.
قدری، مکث کرد؛ ولی بالاخره دل به دریا زد و گفت: نان من خشک است، آیا از آن حلوا، کمی به من هم می دهی تا با این نان خشک، بخورم؟ - نه، نمی دهم. - اما این نان خشک، بدون حلوا، از گلوی من پایین نمی رود! - اگر از این حلوا به تو بدهم، سگ من می شوی؟ - آری، می شوم. - پس تو حالا سگ من هستی؟ - بله، هستم. - پس چرا مثل سگ ها، صدا در نمی آوری؟ پسرک بیچاره، پارس می کرد و حلوا می گرفت و همین طور هر دو به کار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند که به درس استاد برسند.
شبلی در همه این مدت، می نگریست و می گریست. دوستانش که او را در گوشه مسجد یافته بودند، کنارش نشستند و از علت گریه او پرسیدند .شبلی گفت: ببینید که طمع چه بر سر مردم می آورد! اگر این کودک فقیر، به همان نان خشک خود قناعت می کرد و به حلوای دیگری، طمع نمی بست، سگ دیگران نمی شد و خود را چنین خوار نمی کرد!
📗 #قابوس_نامه، ص 261
✍ عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر
@besamtaramesh