eitaa logo
به‌سمت آرامش 🌱✨
4.8هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
🌱🌻 بِسم‌الله‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ✨ مدیریت: @Saheerr 📳 مجموعه تبلیغات (تبلیغات قاضی) https://eitaa.com/joinchat/356910065C5b56d32fe0
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ نگذارید وسوسه به و مقدمات آن، در دل شما جا باز کند! بسیاری از مواقع شیطان این طور تلقین می کند که حالا می روم در مجلس گناه یا رابطه مجازی با جنس مخالف بر قرار می کنم ولی گناه نمی کنم، خدا هم بزرگ است و کمک می کند. یا می گوید این گناه کوچک تر را مرتکب می شوم ولی جلوتر نمی روم. غافل از این که شیطان قدم به قدم جلو می آید و آرام آرام، گناه را در ذهن ما جلوه می دهد. 💠 سوره اسراء آیه ۳۲ ولا تقربوا الزنا انه فاحشة و ساء سبیلا و نزدیک زنا نشوید !! که کار بسیار زشت و بدراهی است. ☘ حضرت عیسی علیه‌السلام خطاب به حواریون می فرمایند پیامبر خدا موسی علیه السلام به شما فرمان داد تا زنا نکنید اما من به شما دستور میدهم تا فکر زنا را هم نکنید تا چه رسد به خود ؛ زیرا کسی که فکرش مشغول به این باشد مانند کسی است که در خانه ای که دارای نقش و نگار است آتش روشن کند؛ سرانجام دود تمام این زیبایی ها را از بین می برد اگر چه خانه آتش نگیرد. ------------------------- @olama12
🌊 🌱” کمی آرام باش، شلوغ نکن، درگیر نباش، نگران دنیا نباش، حسرت دنیا نخور، به دیگران حسادت نکن. گذشته و آینده را رها کن، به عرض و طول خودت (یعنی اطرافت) کاری نداشته باش. حریصانه برخورد نکن، حرص و جوش نخور، آرام باش و خلاصه در یک کلام آب را گِل نکن تا در زلالی آب، عمق دریای وجود خودت را ببینی که از تو چه می‌خواهد؟ مدّتی معصیت نکن تا کم‌کم نیازش را حس کنی. بعد از اینکه مدتی خودت را کنترل کردی و سراغ گناه نرفتی، کم‌کم نیاز به عبودیت و پرستش مولا در قلبت جوانه می‌زند. قدم اول ترک محرمات است، به همین دلیل امیرالمؤمنین💚 علیه السلام فرموده‌اند «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری از گناهان مهم‌تر از انجام حسنات و خوبی‌هاست.‌» “ 🔻بخشی از کتاب "رابطه عبد و مولا" اثر علیرضا پناهیان @olama12
🌊 🌱” کمی آرام باش، شلوغ نکن، درگیر نباش، نگران دنیا نباش، حسرت دنیا نخور، به دیگران حسادت نکن. گذشته و آینده را رها کن، به عرض و طول خودت (یعنی اطرافت) کاری نداشته باش. حریصانه برخورد نکن، حرص و جوش نخور، آرام باش و خلاصه در یک کلام آب را گِل نکن تا در زلالی آب، عمق دریای وجود خودت را ببینی که از تو چه می‌خواهد؟ مدّتی معصیت نکن تا کم‌کم نیازش را حس کنی. بعد از اینکه مدتی خودت را کنترل کردی و سراغ گناه نرفتی، کم‌کم نیاز به عبودیت و پرستش مولا در قلبت جوانه می‌زند. قدم اول ترک محرمات است، به همین دلیل امیرالمؤمنین💚 علیه السلام فرموده‌اند «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری از گناهان مهم‌تر از انجام حسنات و خوبی‌هاست.‌» “ 🔻بخشی از کتاب "رابطه عبد و مولا" اثر علیرضا پناهیان @olama12
🌸 😐😐‼️ ✅ ✍ حضرت 🌹خوب است انسان کار امروز را به فردا، بلکه کار هیچ ساعتی را به ساعت دیگر احاله نکند، مگر از روی عذر؛وگرنه نمی داند که بعد از این ساعت چه طور می شود. 👌یادم می آید زمانی در ایام تحصیل مریض بودم، و نمی توانستم درس بخوانم و فکر کنم و فرمایش استاد را تعقل نمایم، ولی می توانستم تا محل درس که مَقبَرِیه آقامحمد تقی شیرازی رحمه الله - بود بروم و در مجلس درس استاد شرکت کنم. اگر نمی رفتم درس فوت می شد، و اگر می رفتم نمی توانستم دربارهِ یِ مطالب استاد و تعقل کنم؛ لذا با خود گفتم می روم و تنها الفاظ را بدون فکر و نظر، در خاطر می سپارم و یادداشت می کنم. به درس رفتم و از اول تا آخر درس، فقط الفاظ را بدون فکر، حفظ و بعد از درس ثبت کردم و عملا حتی یک لفظ را از قلم نینداختم ولی در باره ی آن هیچ فکر نکردم. 🍃بعد که حالم مساعد شد، به نوشته ها مراجعه کردم دیدم که درست ضبط کرده ام. بار دیگر مریض شدم، دیدم نمی توانم در درس شرکت کنم، به درس نرفتم ولی نوشته های دیگران را گرفتم و درج کردم. 💡مقصود این که اگر انسان کاری را که می توانست در وقتش بکند، ولی نکرد، چه بسا بعد دیگر نتواند آن را انجام دهد. 🕰بنابراین، نباید انسان درس ها و غیر آن را از وقت خود به وقت و زمان دیگر احاله کند. چرا که چه بسا دیگر موفق به انجام آن نشود، چون در آن زمان هم کارها و وظایفی برای او پیش می آید که دیگر نمی تواند آن کار فوت شده را جبران نماید. 📚 در محضر بهجت ص۳۳۵ @olama12
❌❌ ☘✨پاداش ‌💚 و درود فرستادن👌 بــر 💚 سـلام الله علیهـا ✨☘ ◾️ 💚 اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه سلام الله علیها فرمودند «مَن صَلّی عَلَیْکِ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَ اَلحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ» "(1) ◾️ای فاطمه! هر که بر تو صلوات فرستد؛ خدای متعال 👈 همه‌ی گناهان 👉 او را، 👈بدون استثناء، 👉 می‌بخشد و هر جا که من در بهشت باشم؛ خدا او را در بهشت به من ملحق می‌کند. ☑️و این چقدر زیباست «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فاطِمَةَ و اَبِیها وَ بَعْلِها وَ بَنِیها و السِرِّ المُستودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ» بحارالانوار ج۴۳ ص۵۵ @olama12
⁉️ 🔥🔥❌ ✍در نیمه شبے سرد زمستانے در حالے که برف شدید میبارید و تمام کوچه و خیابان ها را سفید پوش کرده بود ؛ از ابتداے کوچه دیدم که در انتهاے کوچه کسے سر به دیوار گذاشته و روے سرش برف نشسته است! باخود گفتم شاید معتادی دوره گرد است که سنگ کوب کرده! جلو رفتم دیدم او یک جوان است! او را تکانے دادم! بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنے ! گفتم جوان مثه اینکه متوجه نیستے ! برف، برف ! روے سرت برف نشسته! ظاهرا مدت هاست که اینجایی خداے ناکرده مے میرے!!! 💠جوان که گویے سخنان مرا نشنیده بود! با سرش اشاره اے به روبرو کرد! دیدم او زل زده به پنجره خانه اے! فهمیدم " عاشـق " شده! 💠نشستم و با تمام وجود گریستم !!! جوان تعجب کرد ! کنارم نشست ! گفت تو را چه شده اے پیرمرد! آیا تو هم عاشـــــق شدے؟! گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشقم! " عاشق مهدی فاطـمه " 💠ولی اکنون که تو را دیدم چگونه براے رسیدن به عشقت از خود بے خود شدے؛فهمیدم من عاشق نیستم و ادعایے بیش نبوده ! مگر عاشق میتواند لحظه ای به یاد معشوقش نباشد!!! @olama12
✨﷽✨ ✍🏻دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت: چرا به جای تحصیل علم،چوپانی می کنی؟ ✍🏻چوپان در جواب گفت : آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام. دانشمند گفت :خلاصه دانشها چیست ؟ چوپان گفت :پنج چیز است: •☜تا راست تمام نشده دروغ نگویم •☜تامال حلال تمام نشده، حرام نخورم •☜تاازعیب وگناه خودپاک نگردم،عیب مردم نگویم •☜تاروزیِ خداتمام نشده،به درخانهٔ دیگری نروم. •☜تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم ✍🏻دانشمند گفت : حقاً که تمام علوم را دریافته ای ،هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب حقیقت علم و حکمت سیراب شده است. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩ iD ➠ @Dastanhaykotah iD ➠ @Dastanhaykotah
‼️⁉️ 💠درویش و کریم خان💠 ✍درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند . کریم خان گفت این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟ درویش گفت نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟ درویش گفت همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت .  خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد ! روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت . ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت 《 نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست .》 📚 مجموعه شهر حکایات 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】💚 @olama12
🌸🍃🌸🍃 💚 عليه السلام می فرمايد يكی از مسلمانان همسايه نصرانی داشت. او همسايه خود را به اسلام دعوت كرد و از مزايای اسلام آنقدر به نصرانی گفت كه سرانجام نصرانی اسلام را پذيرفت و مسلمان شد. سحرگاه به در خانه تازه مسلمان رفت و در زد. تازه مسلمان پشت در آمد و پرسيد چه كاری داری؟ مرد گفت وقت نزديك است. برخيز بگير و لباسهايت را بپوش تا با هم به مسجد برويم و نماز بخوانيم. تازه مسلمان وضو گرفت. جامه هايش را پوشيد و همراه او رفت و مشغول نماز شدند. پيش از نماز صبح هر چه می توانستند نماز خواندند تا صبح شد. سپس نماز صبح را خواندند و آنجا ماندند تا هوا كاملا روشن شد و آفتاب سر زد. تازه مسلمانان برخاست تا به خانه اش برود. مرد گفت كجا مي روی؟ روز كوتاه است و چيزی تا ظهر نمانده است. نماز ظهر را بخوانيم. تازه مسلمان را نگه داشت تا فرا رسيد و نماز ظهر را نيز خواندند. دوباره گفت وقت نماز عصر نزديك است. نماز عصر را نيز بخوانيم. او را نگه داشت تا نماز عصر را نيز خواندند. تازه مسلمان برخاست به منزلش برود. مرد گفت از روز چيزی نمانده، نزديك غروب آفتاب است. نماز مغرب را هم بخوانيم. او را نگه داشت تا آفتاب غروب كرد. نماز مغرب را با هم خواندند. باز تازه مسلمان خواست برود. مرد گفت يك نماز بيش نمانده، آن را نيز بخوانيم. او را نگه داشت. نماز عشا را نيز خواندند. سپس از هم جدا شده، هر كدام به خانه شان رفتند. وقتی كه هنگام سحر فرا رسيد. مسلمان قديمی باز در خانه تازه مسلمان رفت و گفت: من فلانی هستم. تازه مسلمان پرسيد: چه كار داری؟ مرد از او خواست وضو بگيرد و لباسهايش را بپوشد و با او برود تا نماز بخوانند. تازه مسلمان با حال ناراحتی گفت: برو من فقير و عيال دار هستم. بايد به كارهای زندگی برسم. برو برای اين دين كسی را پيدا كن كه بيكارتر از من باشد. امام صادق عليه السلام پس از نقل ماجرا می فرمايد: او را در دينی (نصرانيت) وارد كرد كه از آن بيرونش آورده بود!(يعنی پس از آن كه او را مسلمان كرد او را به خاطر سختگيری و تحميل بی جا همسايه خود را نصرانی نمود). ۶۹ص۱۶۲ @olama12
✨﷽✨ ✅ملاقات امام زمان با دلاک ✍سید محمد موسوی رضوی نجفی از شیخ باقر بن شیخ هادی کاظمی نقل کرد: شخص صادقی که دلاک بود و پدر پیری داشت که در خدمتگزاری به او کوتاهی نمیکرد. حتی آنکه برای پدر آب در مستراح حاضر میکرد و منتظر می ایستاد که او بیرون آید و به مکانش برساند. همیشه مواظب خدمت او بود مگر در شب چهارشنبه که به مسجد سهله میرفت. تا اینکه مسجد رفتن را ترک نمود. علت ترک کردن مسجد را از او جویا شدم. گفت: چهل شب چهارشنبه به مسجد رفتم، چون چهارشنبه ی دیگر شد بخاطر خدمت به پدر میسر نشد به مسجد بروم تا اینکه شب شد، عازم مسجد شدم، در راه شخص اعرابی را دیدم که بر اسبی سوار است، چون نزدیکم رسید رو به من کرد و از مقصد من پرسید.گفتم: مسجد سهله. فرمود: "اوصیک بالعود اوصیک بالعود" (یعنی: وصیت میکنم تو را به پدر پیرت) 📝 و آن را سه مرتبه تکرار کرد. آنگاه از نظرم غایب شد. دانستم که او مهدی است و آن جناب راضی نیست به جدا شدن من از پدرم، حتی در شب چهارشنبه. پس دیگر به مسجد نرفتم... 📚 منتهی الامال، باب۱۴، ص۱۳۵۸ (‌‌به ما بپیوندید ) _________________ داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩ iD ➠ @Dastanhaykotah iD ➠ @Dastanhaykotah
✨﷽✨ 💠 🌷🍃اوائل ڪه ڪاشان بودم ، ماه مبارك رمضان بعد از افطار سخنرانى داشتم . 🌷✨ يڪ شب خيلى گرم صحبت بودم و جلسه داغ داغ بود و ڪمى طول ڪشيده بود، يڪ نفر بلند شد 🌷🍃 و گفت : آقاى قرائتى ! مثل اينڪه امروز بعد از ظهر خوب استراحت ڪرده اى و افطار هم دعوت داشته اى و خوب خورده اى ، 🌷✨ من امروز سَرِ ڪار بوده ام و خيلى خسته ام و افطارى هم آش تُرش خورده ام ، بس است ، چقدر صحبت مى ڪنى ! ________________ داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩ iD ➠ @Dastanhaykotah iD ➠ @Dastanhaykotah
✨﷽✨ 💠 🌷🍃چهارده ساله بودم كه طلبه شده و عازم شدم . پدرم آمد پاى ماشين و به من گفت : محسن ((اُستُر ذَهبَك و ذِهابك و مَذهبك )) يعنى پول و رفت و آمد و مذهبت را مخفى نگهدار. 🌷🍃گفتم : مذهب را براى چه ؟ امروز كه زمان تقيّه نيست ! گفت : منظورم اين است كه هيچ وقت براى نماز مقيّد به يك مسجد نشو، 🌷🍃چون كه اگر روزگارى به دليلى خواستى آن مسجد را ترك كنى مى گويند: خط ها دوتا شده ، يا آقا مسئله اى پيدا كرده و يا اين طلبه ... و اگر وارد مسجد ديگرى شوى مى گويند: جاسوس است . 🌷🍃فرزندم ! مثل امّت باش و به همه مساجد برو و مقيّد به جا و مكان و لباس و شخص خاصّى مباش . ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩ iD ➠ @Dastanhaykotah iD ➠ @Dastanhaykotah