eitaa logo
به سمت کربلا
558 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
803 ویدیو
1 فایل
مطالب مذهبی احادیث اهل بیت قصه های کوتاه و... مدیریت : @Saheerr ‌‌📳 مجموعه تبلیغات (تبلیغات قاضی) https://eitaa.com/joinchat/356910065C5b56d32fe0
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 آیت الله مبشرکاشانی میفرمود روزی مشکلی برای مرحوم معزّی پیش آمد. خدمت آقای کشمیری رسیدیم، سوال کرد برای رفع مشکلم چه کنم فرمـود: روزی دو مرتبه دعای یستشیر بخوان یکمرتبه بعد از نماز صبح و یک مرتبه اول شب بعد از نماز و فرمود به‌مدت ده روز بخوان نتیجه میگیری، پس از یک هفته به اتفاق آقای معزّی خدمت آقای رسیدیم ، آقای معزی عرض کرد الحمدلله هنوز۱۰ روز نشده حاجتم روا شد. مرحوم آیت الله کشمیری فرمود: این دعا آثار و بـرکات زیادی دارد و ادامه آن علاوه برتقرب حضرت حق، برکات دنیوی از جمله برآورده شدن حاجات دارد و مـرحوم قاضی سفارش بسیار به خواندن آن می‌کرد. مفاتیح الجنان منبع: مدرسه علیمه نرجس خاتون
📖 وقتی به خط پدافندی پاسگاه زید رسیدیم، شب بود. یکی از بچه های اطلاعات عملیات گفت : برویم توی سنگر اطلاعات بخوابیم تا صبح بشود و ببینیم تکلیف چیست. وسط سنگر یک نفر خوابیده بود و پتو را روی سرش کشیده بود . چه خر و پفی می کرد. کنارش دراز کشیدیم، ولی مگر خوابمان می برد . خسته بودیم ، کلافه شدیم . من با لگد به پایش زدم، گفتم: برادر، برو آن طرف تر بخواب ، ما هم جایمان بشود بخوابیم. بیشتر منظورم این بود که بیدار شود و از صدای خر و پفش راحت شویم. او هم خودش را کشید آن طرف تر و هر سه خوابیدیم. می دانستم زین الدین هم به خط پدافندی آمده اما نمی دانستم همان کسی است که من به او لگد زده ام. تا این که یکی آمد و صدایش کرد: آقا مهدی، برادر زین الدین! تمام تنم یخ کرد ، پتو را روی سرم کشیدم تا شناخته نشوم . حسابی خجالت کشیدم ولی شهید زین الدین بلند شد و بدون این که به روی خودش بیاورد، رفت. بعد از نیم ساعت آمد و دوباره سرجایش خوابید، انگار نه انگار. اگر من به جایش بودم، لااقل آن لگد را یک جوری تلافی میکردم. نقل از: تو که آن بالا نشستی، ص۷۷
📋 برای شفـای زخم‌ های عاطفی ، راهی جـز بخشش وجـود ندارد. ببخش آنها که به تو صدمه زدند ؛ حتی اگر گمان می‌ کنی آنچه آنها با تـو کرده‌ اند غیر قابل بخشش است. تو آنها را می‌ بخشی ، نه به این دلیل کـه آنهـا مستحق بخششند. تـو آنها را میبخشی بـرای اینکه دوست نداری با آزار و اذیتِ آنهـا خودت را رنجیـده خاطر کـنی. وقتی زخـمی را لمس میکنی و احساس درد نمی‌کنی، بدان‌ که به معنای حقیقی بخشیده‌ای دیگران را ببخش، آنگاه شاهدِ معجزه های بزرگ درزندگیِ خود خواهی بود خـود را نیـز ببخش ، همه‌ ی خطاهای خـود را ببخش. اگـر خود را ببخشی، آنگاه میتوانی خود را بپذیری و خود را دوست بداری. بخششِ خود ، آغاز رویشِ در دل است. بخششِ خـود ، بـزرگ‌ ترین بـخششِ زنـدگی‌ است. بخششِ خـود، مـوهبتی‌ است آسمـانی کـه هـمچـون بارانی شفابخش می‌بارد و آلودگی‌ ها را می‌ شوید و زخم‌های عاطفی تو را شفا می دهد. بخشش راه است
کشتی در ساحل لنگر انداخت ، بارش بشکه‌های عسل بود. پیرزنی نزد تاجر آمد وظرف کوچکی که همراهش بود رو به بازرگان گرفت و گفت از تو می‌ خواهـم که این را برایم پر از عسل کنی. اما تاجر قبول نکرد وقتی پیرزن از آنجا رفت ، تاجر یکی از اطرافیان‌ را صدا زد و گفت آدرس پیرزن را پیدا کن و برایش‌ یک بشکه عسل ببر. جوان تعجب کرد و گفت از شما مقدار کمی عسل درخواست کرد نپـذیرفتی ولی الان به او یک کامل می دهی؟ تاجر گفت جوان او به اندازه خودش از مـن درخواست کرد و من در حد و اندازه خودم می بخشم... کاسه‌ی حوائج ما کوچک و کم عُمقند ، به اندازه‌ی سخاوتت بر من و دوستانم عطا کن که سخاوتمند تر از تو نمی شناسیم . آرزوهايتان را به دستان خدا بسپارید
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: روزی حضـرت عیسی علیه السلام در جمع حواریون نشسته بودند . عـرض کـردند ما را از نصایح و پندیات بهره مند ساز. حضرت عیسی علیه السلام فرمـودند مـوسی علیه السـلام به اصحاب خود فرمود ؛ سوگند نخورید، ولی مـن می گویم سـوگند خـواه دروغ و خواه راست نخورید. عرض کردند ما را بیشتر موعظه کن حضرت به حواریون فرمودند برادرم موسی می‌گفت:‌ زنا نکنید ولی من به شما می گویم : حتی فکـر زنا نکنید ؛ زیرا گناه مثـل این است که در اتاقی آتش روشـن کنند که اگـر خانـه را هم به آتش نکشد، دیوارها را سیاه می کند. سفینه البحار، جلد۳، ص۵۰۳
محمد بن حبان تمیمی بُستی، یکی از بزرگان اهل سنت ، در کتاب معتبرش به‌نام الثقات، برکات بارگاه شریف آقا امام رضا علیه السلام و خود را بـه آن آرامگاه ارجمند ، چنین بیان کرده است بارها قبـرش را کرده ام و در ایـام اقامتم در طوس، هر مشکلی که برایم پیش می آمـد، کنار قبر علی بن موسی الرضـا علیه السلام ، کـه درود خدا بر او وجدّش باد مشرف میشدم ایشان را زیارت می‌کردم واز خدا می خواستم مشکلاتم را رفـع کند . بدون استثنا پاسخ می شنیدم و آن سختی ازمن برطرف میشد. این چیزی است کـه بارهـا آن را ام و همواره چنین یافته ام خداوند ما را برمحبت مصطفی صلی الله علیـه و آله و دودمـانش که درود خدا بر او و آنان باد ، بمیراند . تمیمی بستی، جلد ۸ ، ۴۵۷
سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی مرد محترمی بود، شصت سال سن داشت و با مسافران باشادی برخورد می‌کرد‌ یکی از مسافران ازاو پرسید با وجود و شغلی که خسته‌ کنندست چطور می تواند شاد باشد راننده گفت رمز موفقیت درزندگی را یافته. مسافران سوال کردند این‌ رمز چیست؟ گـفت من‌ چهارتا فرزند دارم که همه تحصیل کرده‌اند، در حالی که من هرگزبه درسشان رسیدگی نکردم. گفت موفقیتش این بوده‌که به شدت هوای همسرش راداشته وبه او توجه و محبت خاص می‌کرده وفقط نیازهـای همسرش را بـرآورده کرده و گفت همسرش را همیشه خوشحال و راضی نگه می داشت و همسرش هم همیشه پر انـرژی بود و با تمام قوا به بچه‌ ها و منزل رسیدگی می کرد. گفت زنها توانایی های موازی دارند و می توانند چنـد کار را در منـزل با هم مـدیریت کنند. کافیست آنها را راضی و خوشحال وتحت کافی نگه داری تا هـر کاری از آن ها بر بیاید. او معتقد بـود اگر باطـری قلب همسرتان را شارژ نگه دارید میتوانید با آرامش بـه کارتان رسیدگی و زندگی کنید. به نظر مـن حق با اوست. رمـز موفقیت او می تواند، رمز موفقیت بسیاری از مردها باشد.
باز تکه های ابر سیاه ، در دل آسمـان، می‌خواهند حکایت تلخی را بسرایند، اکنون فرزند دیگری از خاندان آل عبا و عالِمِ دینِ خدا زهر تلخ دسیسه‌های پلیدان را مینوشد، اوامام همه خوبی ها و همه دانش ها، امام جعفر صادق علیه السلام است. اندیشه تَشَیُع در پله ششـم ، تاریخ را به می خواند ، ماتَـمِ چشمه ی جوشـان کلام شیعه ، ماتَـمِ خزانه دار علم امیرالمومنین، فاتح قله های بلند دانش خداوندی و وارث بزرگ پدر بقیع همیشه گـریان ، امـروز خورشید را در خـود جای می دهد . درود بر تو ای ششمین پیام خدا بر زمین! امـروز اشک هـای تمام عاشقان خانـدان علی از ابرهای غمگین آسمان بقیع می‌بارد و هر بار به‌یاد آن لحظه که‌زهر خصم را نوشیـدی ، جگرهامان بـه خون می نشیند و با چشمانی نمناک زمزمه می کنیم: اِنّا تَـوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنـا وَ تَـوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه- یا وَجیهـا عِنْدَ اللّه ، اشفع لنا عنداللّه. جانگداز امام‌ جعفر صادق علیه‌ السـلام را خدمت همه ی شما محبین آن حضرت تسلیت عرض می نماییم
امام صادق علیه السلام فرمود: مردم درباره ما سه گروهند: اول گروهی ما را دوست دارند، سخن ما را‌ میگویند و منتظر فرج ما هستند، ولی عمل ما را انجام نمی دهند اینان اهل هستند گـروه دوم ما را دوست دارند ، سخن مـا را‌ هـم می ‌گویند ، منتظر فـرج ما هم هستند، عمل ما را انجام‌ میدهند، اما برای رسیدن بِدنیا و دریدن مردم. اینان نیز جایگاهشان دوزخ است گروه سوم ما را دوست دارند ، سخن ما را گفته، فرج ما هستند و عمل‌ می‌ کنند برای خدا اینان از ما و ما از آنانیم. تحف‌ العقول صفحه ۵۱۳
📋 بعضی آدم‌ ها مثل چوب‌ خشک‌اند! تا عصبانی می‌ شوند، آتش می‌ گیرند و همه جا را دودآلود می‌ کنند . همه جا را تیره و تار کرده، اشک آدم را جاری می‌ کنند ولی بعضی‌ ها این طور نیستند ؛ مثل هستند. وقتی حرفی رامی‌زنی که ناراحت میشوند و آتش می‌گیرند، بوی جوانمردی و انصاف می‌ دهند و گذشت ، انگیزه‌ ی انتقام را در آن‌ ها خاموش می‌ کند. این هست که می‌ گویند : هر کس را می خواهی بشناسی ، او را در وقت و خشم بشناس
📋 ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ کفش های ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ گریه می کرد، ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﻡ ،ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می گذرد ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ منه. ﭼﻨﺪﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ می فروختم و ﺣﺎلا ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ. ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ : ﺁﻣﺪه اﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ می گذرد... یاد این بیت زیبا افتادم : گر به دولت برسی، مست نگردی مردی، گربه ذلت برسی، پست نگردی مردی . اهل عالم همه دست هوسند ، گر تو بازیچه این دست نگردی مردی
📋 جوانی از پدرش پرسید : معنی حمد چیست؟ پدر گفت پسرم گمان کن در شهر راه می‌روی و سلطانی تو را می‌ بیند وبدون اینکه به او چیزی بدهی، وزیرش را صدا کرده وبه تو کیسه‌ای طلا می‌بخشد. تو از وزیر می‌ کنی یا سلطان؟ پسر گفت: از سلطان پدر گفت معنی شکر هم این‌ است که بدانی هر نعمتی که هست از سلطان 'خدا' است. اگر کسی به‌ تو نیکی می‌ کند او وزیر است و این نیکی به امر خدا است. پس او لایق همه‌ی حمدها است یعنی خدا مالک تمام حمد هاست. این لام ، لام اختصاص است یعنی هرکسی ازهر چیزی و کسی در این عالم ستایش میکند در واقع دارد خدا را ستایش می کند