7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دربارهی امامجمعهای که شب قدر به شهادت رسید.
حجةالإسلام والمسلمین محمد خرسند، امامجمعهی کازرون، در شب ۲۳ ماه رمضان ۱۳۹۸، پس از بازگشت از مراسم احیاء، در مقابل منزل خود توسط قاتل مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفت که به علت شدت جراحت وارده در بیمارستان کازرون جان به جان آفرین تسلیم کرد.
خوش به سعادتش
یادش گرامی
#امام_جمعه_شهید_کازرون
#شهید_محمد_خرسند
#شهید_لیلةالقدر
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
هدایت شده از قم آنلاین
📖 نکات کلیدی جزء بیست و یکم قرآن
🔹 بدانید که زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازیچه نیست.
http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
🕌بزرگترین کانال قمیها در ایتا🔝
هدایت شده از قم آنلاین
📸 حال و هوای بیماران و پزشکان و پرستاران در شب قدر ۲۱ ماه رمضان در بیمارستان فرقانی قم
http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
🕌بزرگترین کانال قمیها در ایتا🔝
هدایت شده از قم آنلاین
📸 تصاویر مراسم احیا شب قدر در میدان آستانه «جوار حرم حضرت معصومه(س) »
http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
🕌بزرگترین کانال قمیها در ایتا🔝
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای اسمت آرامش قلبم❤️❤️
دنیا دلتنگ آرامشیاست که از ما گرفتند...
دیگر تمام شد!
مرغ از قفس پرید...
و ندا داد جبرئیل
اینک شما و
وحشت دنیای بی علی😭😭
خدایا!
خستهایم، خسته...
از دنیایی که خو گرفتهاس به فراق،
به غیبت و دوری
سهم ما از دنیا فقط دلتنگیاست...
اللهم نشکوا الیک فقد نبینا و غیبة ولینا و کثرة عدونا😭😭😭
@beshetabim
👈 با دوستانه تا ظهور
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسرت مهمان برنامه زنده تلوزیونی، از رسیدن کرونا به اربعین...
شیخ حسین انصاریان حرف خوبی زد
گفت: خدایا به محرومیت در ماه رمضونت صبر کردیم، این تنبیه بزرگی بود؛
دیگه با محرومیت به مُحَرّمت نمیتونیم صبر کنیم، مارو با حسینت تنبیه نکن😭
این حرفش خیلی درد داشت...
خدایا! ما نمیتونیم از حسین جدا بشیم،
هرکاری با ما میکنی عیبی نداره، هر بلائی سرمون میاری مختاری..
خدایا! حسین و مُحرّم حسینت رو از ما نگیر، ما رو از امام حسین علیه السلام جدا نکن🙏🙏
الهی آمین 🏴🏴🏴🏴🏴
@beshetabim
👈با دوستانه تا ظهو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی سردار سلیمانی در شهادت امیرالمؤمنین( علیهالسلام)
@beshetabim
👈 با دوستانه تا ظهور
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت امام خامنهای از شهادت امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام)😭😭
دلنشین و کوتاه👌👌
@beshetabim
👈 با دوستانه تا ظهور
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصیت نامه امیرالمؤمنین(علیهالسلام)
به فرزندانش تا قیامت😭😭
@beshetabim
👈 با دوستانه تا ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق امیرالمؤمنین به شهادت❤️❤️
سخنرانی سردار سلیمانی
@beshetabim
👈 با دوستانه تا ظهور
*✅ ماموریت ویژه ی یکی از مدافعان حرم برای شناسایی پیکر مطهر شهید_محسنحججی*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
*■ بنا شد حزبالله تعدادی از* *اسرای #داعش را آزاد کند و* *داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.*
به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را #شناسایی کنی?"
● می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها #اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف #مقرداعش.
※※※※
توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
■ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. 😱😭😩
رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن *اربا_اربا شده* . این بدن قطعه قطعه شده!"
● بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"😡😭
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: "کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"
داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."
■ نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست #فریب مان بدهد.
توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"*
گفتم: "بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭😫
■ یکهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😞
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر #حزب_الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی #جسمی و هم #روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم
فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم *بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: "#پدر و #همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم."
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی"
■ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم.
😥
بگویم یک پیکر #اربا_اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟😭
گفتم: "حاجآقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."
گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام."
● وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."😭
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن.
راوی: یکی از رزمندگان مدافع حرم
*نثار روح پاک شهدا صلوات🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷*