eitaa logo
دوستانه
357 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
12.6هزار ویدیو
355 فایل
بشتابیم سحر نزدیک است. *کپی مطالب با ذکر صلوات برای ظهور، آزاد است*
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
روحانی: جواد جون حال کردمااا خوب با استعفا 2 روز ملت رو اُسکل کردیم. دیدار اسد با رهبری رو هم شُست، بُرد ظریف: 😂😂😂 ⚠️پ ن: ظریف به سرِ کار خود بازگشت 😐 @BisimchiMedia
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
🔸پیگیری دستاوردهای سفر اسد به تهران در گفت‌وگوی تلفنی ظریف و المعلم/ فارس 🔹وزیر امور خارجه ایران در تماسی تلفنی با همتای سوری خود درباره راه‌های تقویت همکاری‌های راهبردی میان دو کشور در پی سفر اسد به تهران تبادل‌نظر کرد. ❌ کسانی که سعی داشتند استعفای ظریف را به پای حضور بشار اسد در ایران بنویسند، همزمان با انتشار خبر حسابی آچمز شدند... @Afsaran_ir
هدایت شده از @AntiBBC
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افشای خیانت دولت روحانی از زبان رهبر انقلاب! رهبرانقلاب: نباید برجام وسیله ای بشود برای فشار به ملت مسئولین گفته بودند برجام را قبول کنیم تا فشار تحریم برداشته شود! پ؛ن:دولت روحانی امروزه هم میگه FATF! را تصویب کنیم تا فشار ها برداشته بشه!ایا خیانت آشکار نیست؟! @AntiBBC
هدایت شده از دوستانه
هدایت شده از دوستانه
خلقت زن خلقت ابتدایى زن از مباحثى است که از قدیم الایام مطرح بوده است. بنابر تورات خداوند یکى از دنده هاى مرد را کند و از آن حوا ـ اولین زن ـ را آفرید. بنابراین وجود زن طفیلى و تبعى است.(۷) در المیزان ذیل آیه اول سوره نسإ(یا ایهاالناس اتقوا ربکم الذى خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها = اى مردم از پروردگارتان پروا کنید، آنکه شما را از یک تن آفرید و از(جنس) همان یک تن همسرش را نیز قرار داد) چنین آمده: بنابر ظاهر آیه، مراد از(نفس واحده) آدم علیه السلام و مراد از(زوجه اش) حوا است و(خلق منها زوجها) بنابر ظاهر به این معناست که همسر آدم از نوع خود آدم بوده و انسانى بود مثل او. پس اینکه در بعضى تفاسیر آمده که مراد از آیه مورد بحث این است که همسر آدم از بدن او درست شده، صحیح نیست
آیا حوا واسطه فریب آدم(ع) بود؟ بنابر روایت تورات حوا واسطه فریب آدم(ع) بود و از همین جا جنس زن مورد نفرت قرار گرفت. در تورات چنین آمده: آن روز مار از میان همه حیوانات صحرا که خدا خلق کرده بود، حکیمى شد و به زن گفت: آیا به راستى خدا گفته از همه درختان این باغ نخورید؟ زن گفت: از همه درختان باغ مى خوریم؛ تنها فرموده از میوه آن درخت که در وسط باغ است ـ درخت معرفت خیر و شر ـ نخورید و نزدیکش نشوید تا نمیرید. مار گفت: نمى میرید. خدا دانسته است که شما همان روز که از آن بخورید چشمتان باز مى شود و مثل ملائکه در خیر و شر دانا مى شوید. پس وقتى زن بدید که آن درخت، درخت خوبى است و میوه اش خوب و شهوت انگیز است، عقل خود را از کف بداد و از میوه آن گرفته و خورد و به شوهرش خورانید … پس خدا گفت: مگر از آن درخت خوردى؟ آدم گفت: این زنى که برایم درست کردى از آن به من داد و خوردم.(۱۱) ظاهر قرآن هیچ دلالتى بر واسطه بودن حوا ندارد بلکه به صراحت مى فرماید که شیطان به نزد آدم و حوا آمد و براى هر دوى آنان قسم خورد و آنان را نصیحت کرد که از آن درخت بخورند و آن دو هم خوردند. شیطان گفت: پروردگارتان شما را از این درخت نهى نکرد مگر براى اینکه فرشته نشوید و یا از جاودانان نگردید و براى آن دو قسم خورد که من از خیرخواهانم و با نیرنگ خود آن دو را به خود نزدیک کرد تا از آن درخت خوردند.(۱۲) در بخش بررسى روایات، ذیل این آیه نیز روایتى از امام صادق علیه السلام نقل شده که ابلیس نزد آدم و همسرش آمد و آن دو را به خوردن تشویق کرد و براى آنان سوگند خورد و آن دو فریب خوردند.
همپاى مرد در ابعاد معنوى ملل گذشته همچنان که خلقت زن را ناقص و پست مى دانستند، در کسب کمالات روحى و معنوى نیز او را محروم یا کم بهره مى دانستند. از نگاه تورات زن جرثومه شر یعنى جهالت، حماقت و جنون است. زن از مرگ بدتر و تلخ تر است. خودش دام، قلبش طناب دام و دستهایش قید و زنجیر است. در میان هزار مرد یک انسان پیدا مى شود ولى در میان هزار نفر زن یک انسان هم پیدا نمى شود.(۱۵) در المیزان بعد از اثبات انسانیت زن و هم نوعى زن و مرد در انسان بودن آمده است: با این بیان روشن شد که رسیدن به هر درجه از کمال که براى یک صنف(مرد) میسر و مقدور است، براى صنف دیگر(زن) نیز میسور و ممکن است و یکى از مصادیق آن استکمالهاى معنوى است که از راه ایمان به خدا و اطاعت و تقرب به درگاه او حاصل مى شود.(۱۶)
در تفسیر آیه نسإ(الرجال قوامون على النسإ بما فضل الله بعضهم على بعض = مردان بر زنان قیمومت دارند چون خدا بعضى را بر بعضى برترى داده) نیز این فضیلت به برترى جسمى و خلقتى تفسیر شده نه برترى واقعى و معنوى: از ذیل آیه ۱۳حجرات ـ ان اکرمکم عندالله اتقیکم ـ چنین ظاهر مى شود که تفضیل نامبرده در آیه ـ الرجال قوامون على النسإ بما فضل الله بعضهم على بعض ـ تفضیل در مجهز شدن به جهازى است که با آن، امر حیات دنیوى یعنى معاش بشر بهتر نظام مى گیرد و حال مجتمع را به بهترین وجه اصلاح مى کند نه اینکه مراد از آن کرامت واقعى و فضیلت یعنى قرب به خداى متعال باشد چون از نظر اسلام برتریهاى جسمى و مادى که جز در زندگى مادى مورد استفاده قرار نمى گیرد، تا وقتى که وسیله به دست آوردن مقامات اخروى نشود، هیچ اهمیتى ندارد. برترى واقعى که به معناى کرامتى است که اسلام به آن عنایت دارد، ملاکش تقواست، در مرد باشد، مرد برتر است و در زن هم باشد، زن برتر است.(۱۷)
ز دیدگاه گذشتگان گناه زنان به عهده خودشان بود ولى اعمال نیک و ثوابشان به مردان مى رسید و اصولا زنان را عمل صالح و قابل پاداش نبوده و در نزد خدا خوار و بى مقدار به حساب مىآمدند. حرمت و کرامت فقط از آن مردان بود.(۱۸) اسلام با بیان یک اصل کلى بر همه این توهمات پوچ خط بطلان کشید. قرآن با بیانات مختلف و مکرر یکسانى زن و مرد را در جزا و پاداش اعلام کرد؛ از جمله فرمود: و من یعمل من الصالحات من ذکر اوانثى و هو مومن فاولئک یدخلون الجنه ولایظلمون نقیرا.(۱۹) هر کس از اعمال پسندیده به جا آورد در حالى که مومن باشد، خواه زن یا مرد، چنین کسانى به بهشت وارد خواهند شد و به اندازه دانه خردلى نیز بدانان ظلم نخواهد شد. ذیل این آیه تصریح شده که بر خلاف پندار گذشتگان از ادیان و مکاتب مختلف، از نظر اسلام هیچ فرقى بین مرد و زن نیست و هر دو به پیشگاه خدا یکسانند ودر جزا و کیفر اخروىمحکوم یک قانون مى باشند. نکته جالب اینکه در المیزان لفظ(رجل) در آیات: (و على الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم(۲۰) بر اعراف مردانى هستند که همه را از چهره هایشان مى شناسند و رجال لاتلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله(۲۱) مردانى که هیچ تجارت و بیعى آنان را از یاد خدا باز نمى دارد و فیه رجال یحبون ان یتطهروا(۲۲) در آن مردانى هستند که دوست دارند پاک باشند و رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه(۲۳) مردانى که بر عهد خود با خدا به راستى پایدارى ورزیدند را نه به معناى مرد، بلکه به معناى انسان صالح، قوىالاراده، با فهم و عقلى دانسته که به کمال انسانى رسیده و ممکن است مرد باشد یا زن. همچنان که در آیات: و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن(۲۴) مردانى از آدمیان به مردانى از جنیان پناه مى برند و ما لنا لانرى رجالا کنا نعدهم من الاشرار(۲۵) ما را چه مى شود که مردانى که آنان را از بدان مى شمردیم، نمى بینیم به معناى انسانى است که در بعد شیطانى قوى شده، خواه مرد باشد یا زن(۲۶).