🌼 پرسش:
عرفامي گويند قيامت ماالآن درهمين دنيا برپاشده است ،پس اين قيامت کبري که مي گويند درصوردميده مي شود براي کيست؟ومنظورازدمين درصورچيست؟
🌼 پاسخ:
عرفا با توجه به برخي از آيات و روايات معتقد اند که دو عالم برزخ و قيامت در بطن همين عالم موجود هستند نه اول عالم دنيا باشد و تمام شود بعد برزخ باشد و تمام شود و بعد قيامت بر پا شود .
آنها معتقد اند هر کس در اين عالم کاري انجام مي دهد در واقع صورت ملکوتي اين عمل در عالم قيامت ظاهر مي شود و براي اين مساله بحث معراج پيامبر را دليل مي آوردند که پيامبر بهشت و جهنم را ديد و ديد که ملائک براي افرادي که ذکر مي گفتند باغهاي بهشتي غرس مي کردند و يا آتشي مي آمد آن را مي سوزاند.
و اين مساله را دليل مي گيرند بر اين که در باطن اين دنيا قيامت وجود دارد
اما از ظاهر آيات و روايات متعدد اين برداشت مي شود که بعد از تمام شدن عالم دنيا با صور اول همه مي ميرند و با صور دوم همه زنده مي شوند و قيامت بر پا مي شود .
در واقع بين اين دو صور هيچ موجودي از بين نمي رود بلکه همه موجودات براي تغيير نشئه (از دنيا به قيامت و يا از برزخ به قيامت) از جنبه خلق اللهي خود خالي شده و به جنبه وجه اللهي خود در مي آيند که در آن وقت هيچ موجودي نيست که مقابل خدا وجود داشته باشد چرا که هر چه هست وجه الله است و اين جاست که خدا مي فرمايد : «لمن الملک » و خود جواب مي دهد «لله الواحد القهار» چون نشئه و مرتبه عالم تغيير مي کند و موجودات از قالب خلقي خود خارج مي شوند و از اثر (به معناي خلقي خود ) مي افتند به مردن از آن تعبير شده است.
مراد از قیامت همانطور که از آیات قرآن استفاده می شود برپایی روز واپسین برای رسیدگی به اعمال انسانها وتعیین جایگاه آنها بر اساس اعمالشان می باشد. خداوند متعال در سوره روم می فرماید: ویوم تقوم الساعة(روم/12)، روز ی که قیامت بر پا می شود. یا در در سوره مطففین می فرماید: یوم یقوم الناس لرب العالمین(مطففین/6) روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان بپا می ایستند.
اگر به این آیات نگاه کنیم این گونه برداشت می شود که قیامت بعد از دنیا بر پا می شود
وجه جمع این دو مطلب:
این است که در واقع حقیقت قیامت و برزخ در همین دنیا وجود دارد و باطن این دنیا است اما ظهور و بروز آن برای افراد عالم ماده ک برزخ نشینان ، بعد از نفخ صور است .
و در واقع قیامت ، کنار زدن پرده های جهل و غفلت از پیش چشمان افراد دنیا و برزخ است.
#سلام_مولای_من♥
سلام زیباترین آرزوی من
تو چقدر معطری که نامت
دهانم را پر از بوی نرگس می کند
و یادت قلبم را
سرشار از شمیم یاس می سازد
و مهرت جانم را
مملو از عطر رازقی می کند ...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
🔴🔵 خاک مالی
🌕 نقل میکنند که شاه عباس وقتی میدان نقش جهان را میساخت، دم دمای غروب خودش میرفت و مزد کارگران را میداد.
کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف میکشیدند و خوشحال و قبراق مدتها در صف میماندند تا از دست شاه پول بگیرند.
در این میان عدهای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت میزدند و لباسهای خود را خاکی میکردند و در صف میایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان میرسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکردههای رند را خوب میشناختند، به پادشاه ندا میدادند و کارگران خاکمالیشده را با فحش و بد و بیراه بیرون میانداختند أمّا شاه عباس آنها را صدا میزد و به آنها نیز دستمزد میداد و میگفت:
من پادشاهم و در شأن من نیست که اینان را ناامید برگردانم!
🌹یا صاحب الزمان!
مدتهاست در بساط شما خودمان را خاکمالی کردهایم! گاهی در نیمهی شعبان،گاهی جمعهها، گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعایتان کردهایم! میدانیم این کارها کار نیست و خودمان میدانیم کاری نکردهایم ولی خوب یاد گرفتهایم خودمان را خاک مالی کنیم و در صف، منتظر بمانیم تا دستمزد دریافت کنیم.
ای پادشاه مُلک وجود!
این دستهای نیازمند،
این چشمهای منتظر
این نگاههای پرتوقع،
گدای یک نگاه شمایند! یک نگاه!
از همان نگاههای لطف آمیز که به کارکردههای با إخلاصتان روامیدارید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
📺سخنرانی استاد عالی
✍️موضوع: به همسرت محبت کن
⁉️⁉️ با همسری که خیلی خوبه، ولی زود عصبانی میشه و توهین میکنه باید چه برخوردی کنیم؟😥
1⃣ هیچ وقت نباید خوبیای همسرمون رو فراموش کنیم، چون باعث میشه انگیزهای برا تحمّل عیبای همسرمون نداشته باشیم.🙃
2⃣ شکر خوبیای همسرمون رو به جا بیاریم، حدّاقلش اینه که هر روز در پیشگاه خدای مهربون، با زبون بندگی ازش تشکر کنیم که همسری با این ویژگیای خوب به ما داده. 😇
3⃣ در مقام عمل هم سعی کنیم حق این نعمتها رو ادا کنیم. یکی از موارد شکر عملی، تحمل کردن همین رفتارای اشتباه و عصبانیتهاست.🙂
4⃣ اگه واقعاً دنبال اصلاح هستیم، نباید موقع عصبانیت به همسرمون تذکر بدیم.
بهترین راه برا درمان عصبانیت، برخورد ملایم همراه با بردباریه.☺️
6⃣ محبت، روحیۀ پذیرش اشتباه رو بالا میبره. به هیچ وجه عصبانیتای همسر باعث نشه که تو رابطۀ محبت آمیزمون چیزی کم بذاریم.👌
7⃣ همیشه نباید عصبانیت رو فقط یه مشکل اخلاقی بدونیم. بعضی اوقات هم این رفتار، ریشۀ پزشکی داره. مثلاً بعضیا تو مسئلۀ تغذیه به مزاج خودشون توجهی ندارن و غذاهایی رو مصرف می کنن که اعصابشون رو ضعیف میکنه، پس باید درمون بشن.☝️
🔴 توجه داشته باشین که بدون مداوای این بیماری، نکات مشاورهای تأثیر مطلوب خودش رو نخواهد داشت.📛
#تا_ساحل_آرامش
#کتاب_دوم
#محسن_عباسی_ولدی
🌼 پرسش:
گيتار چرا حرام است؟
آيا اصلا نميتوانيم فقط درراه حلال يعني درحد نواختن آن را ياد بگيريم و درمراسم هاي لهو ولعب استفاده نکنيم؟
مرجع تقليد رهبر
🌼 پاسخ:
رهبري مي فرمايد : بکارگيرى آلات موسيقى براى نواختن موسيقى غيرلهوى، اگر براى اجراى سرودهاى انقلابى يا دينى و يا براى اجراى برنامههاى فرهنگى مفيد و برنامههاى ديگر با غرض عقلايى مباح باشد، اشکال ندارد به شرط اينکه مستلزم مفاسد ديگرى نباشد و همچنين آموختن و ياد دادن نوازندگى براى امر فوق فىنفسه اشکال ندارد. ولى ترويج موسيقى با اهداف عاليه نظام مقدس اسلامى سازگار نيست.
آموزش موسيقي و آلات موسيقي غالبا با موسيقي هاي حرام حرام است و خيلي به صورت نادر پيدا مي شود که به کار گيري آلات موسيقي در مورد حلال آن آموزش شود و منحصر به آن شود گذشته از اين که کسي که وارد اين رشته شد کم کم به آن سو کشيده مي شود و انتظار افراد غير ديني انتظارهايي از آنها خواهند داشت.
از همين روست در جاي ديگر مي فرمايد : هر چند نوازندگي اگر لهوي نباشد اشکال ندارد، ولي بهتر است جوانان عزيز، وقت با ارزش خود را صَرف يادگيري علوم و فنون لازم و مفيد نموده و اوقات فراغت خود را با ورزش و تفريحات سالم، پر نمايند..
اما در مورد حکم آلات موسيقي(گيتار ، يا ...) گفته اند اگر آلات موسيقي مختص نواختن موسيقي حرام باشد هر گونه استفاده از آن حرام است اما اگر اين آلت و ابزار از آلات مشترکه باشد که گاهي با آن حلال مي نوازند و گاهي حرام؛ استفاده از آن آلت موسيقي در مورد حلال آن بلا اشکال مي باشد.
اما در باره چرايي حرام بودن موسيقي هاي حرام
همه انواع موسيقي حرام نيست
برخي از موسيقي ها حرام و برخي حلال هستند موسيقي حرام آن موسيقي است که يکي از اين دو مشخصه را داشته باشد:
1- مطرب باشد: يعني طرب آور باشد و باعث رقص شود 2- مناسب مجالس لهو و لعب باشد.
اگر اين دو شاخصه را نداشته باشد موسيقي حلال است و شرعا اشکالي ندارد که به آن گوش داد.
اما چرا موسيقي مطرب و مناسب مجالس لهو و لعب حرام است ؟؟؟
دين اسلام مجموعه قوانين و قواعد و احکام زندگي است که خدا براي کمال و سعادت بشر تشريع کرده است.
اين خدا که خالق انسان و مربي اوست از همه به انسان مهربان تر است از همه بيشتر خير و صلاح دنيا و آخرت انسان آگاه است.
با يک مثال منظور را بيان مي کنم: يک پدر مهربان اگر ببيند بچه سه چهار ساله اش سرما خورده است بچه اصرار دارد که خربزه بخورد يا بستني مي خواهد يا مي خواد با دوستانش توي حياط توي سرما بازي کنه يا ... اگر پدر جلو اين لذت هاي ظاهري بچه اش را بگيرد حتما مورد دلخوري فرزندش را فراهم کرده چون ته دل، آن فرزند مي گويد پدر مرا محدود کرد ازادي مرا ازم گرفت و ...
ولي در واقع اين کار پدر يک کار پسنديده و حکيمانه اي بوده و از روي لطف و دلسوزي انجام شده .
خدا هم که ما را خلق کرده و از همه بهتر به ما آگاه است مي داند اين روح و جسم انسان به چه چيز نياز دارد و از چه چيز رنج مي برد آنهايي را که براي جسم و روح انسان ضروري بوده واجب کرده و آنهايي را که به آن ضرر مي زند حرام اعلام کرده است
حکمت حرمت موسيقي هم تا اندازه اي مشخص است موسيقي که لهوي باشد انسان را از ياد خدا باز مي دارد اصلا انسان خلق شده که به سعادت و کمال برس و به ياد خدا باشد و خدا را عبادت کند موسيقي حرام او را از ياد خدا دور مي کند.
موسيقي که مطرب باشد در حقيقت اراده انسان را سست مي کند و از مهمترين امورش کوتاه مي آيد روايت داريم که موسيقي حرام انسان را بي غيرت مي کند.
موسيقي حرام بر روح و روان انسان اثرات مخربي گذاشته و باعث به هم ريختن ترشح غدد انسان مي شود و مرگ زودرس را به همراه داد. علاوه بر آن مشکلات ديگري را هم به همراه دارد:
1ـ ضعفاعصاب و اختلالحواس:
دکتر« دلفآدلر» پرفسور دانشگاه کلمبيا ميگويد:
بهترين و دلکشترين نواهاي موسيقي شوم ترين آثار را روي سلسله اعصاب انسان باقي ميگذارد. اصولاً شنيدن موسيقي و کنسرت در اعصاب يک نوع اثر تخديري ايجاد ميکند که نجات از آن مشکل است.
2- ضرر هاي اخلاقي:
مجالس موسيقي از نظر زيانهاي فردي و اجتماعي، باعث گناهان فراوان ميشود. موسيقي سهم بزرگي در به وجود آوردن ناپسندي ها و پليديها دارد. نغمات موسيقي اجتماع را به فساد و انحراف ميکشاند. موسيقي مخصوصاً در محافلمختلط و به ويژه در صورتي که خواننده زن باشد، مهيّج شهوت و هوس است. باعث شهوت راني و عشق بازي و اعتياد به آن ميشود . جامعه را دچار گناه و لغزشهاي فراوان ميکند.
3 ـ بزرگ ترين ضرر موسيقيهاي مبتذل و لهوي دوري از خدا است.
سعادت ياد خدا است که مايةحيات و اطمينان قلب ميشود. کارهايغفلت آور در اسلام ناروا قلمداد شده و موسيقي و غنا و رقص و مجالس لهو و لعب نقش مؤثري در غفلت از خدا دارد.
شهادت طلب باشیم
شهادت را همـہ دوست دارند
اما زحمت ڪشیدن برای شهادت را چه؟
شهید شدن یڪ اتفاق نیست!!!
گلیست ڪـہ برای شڪوفا شدنش باید خون دل بخوری
بـہ بی دردها
بـہ بی غصـہ ها
بـہ عافیت طلب ها
شهادت نمی دهند
بـہ آنڪـہ یڪ شب بی خوابی برای اسلام نڪشیده!
یڪ روز از وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشتـہ
شهادت طلب نمیگویند!
دغدغـہ هیات،بسیج،ڪار جهادی
دغدغـہ ی دست این وآن را گذاشتن توی دست شهدا
دغدغـہ ترڪ گناه،آدم شدن،شهادت
بـہ حرف ڪـہ نیست،قلبت را بو میڪنند اگر بوی دنیا داد
رهایت میڪنند
اگر عاشق شهادتی
اول باید سرباز خوبی باشی
خوب مبارزہ ڪنی
مجروح شوی
اما ڪم نیاوری
درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی(ع)
شهادت را بـہ تماشاچی ها نمی دهند
🍁🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 ۱دقیقهای که نباید از دست داد!
⚠️ واکسن زدن رهبر😱
🔹 من #مطلقا هیچ عارضهای نداشتم
🔹 بحمدالله! خیلی خوب بود!
❗️ کارهای تولید و واردات واکسن کارهای #خوبی بود!
🔹 حالا #شایعاتی در ((دهنها)) هست غالبا اینها بیاعتبار است!
🔹 کارهای خوبی انجام شد! (با تاکید)
🔹 باید دنبال شود!
🔹 باید تاکید شود!
❗️ واکسیناسیون عمومی بسیارررر چیز #مهمیه!
🔹 #حتما_بایستی انجام بگیرد! (با تاکید!)
📌 (فقط در یک دقیقه از صحبتهای معظم له بشمارید تعداد تاکید را نسبت به زدن واکسن، و همینطور رد #شایعاتی که در #دهن ها هست! (تعبیر به افواه و دهنها نشان از اوج بی استدلالی دارد!)
⛔️ حجت بر همه تمام است!
خدا لعنت کند کسانی را که حجت ولی را بی اعتبار میکنند، این از هر تجمع و واکسن نزدنی خطرناکتر است!!
@HozeTwit
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
🕊🌹🕊
خدا کند که دل من در انتظار تو باشد
درون کلبه قلبم همیشه جای تو باشد
در آستانه شب در قنوت سبز دعایت
خدا کند که مرا سهمی از دعای تو باشد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨شبت بخیر ارباب بےنظیرم✨
#استاد_عباسی_ولدی
⁉️⁉️ با همسری که خیلی خوبه، ولی زود عصبانی میشه و توهین میکنه باید چه برخوردی کنیم؟😥
1⃣ هیچ وقت نباید خوبیای همسرمون رو فراموش کنیم، چون باعث میشه انگیزهای برا تحمّل عیبای همسرمون نداشته باشیم.🙃
2⃣ شکر خوبیای همسرمون رو به جا بیاریم، حدّاقلش اینه که هر روز در پیشگاه خدای مهربون، با زبون بندگی ازش تشکر کنیم که همسری با این ویژگیای خوب به ما داده. 😇
3⃣ در مقام عمل هم سعی کنیم حق این نعمتها رو ادا کنیم. یکی از موارد شکر عملی، تحمل کردن همین رفتارای اشتباه و عصبانیتهاست.🙂
4⃣ اگه واقعاً دنبال اصلاح هستیم، نباید موقع عصبانیت به همسرمون تذکر بدیم.
بهترین راه برا درمان عصبانیت، برخورد ملایم همراه با بردباریه.☺️
6⃣ محبت، روحیۀ پذیرش اشتباه رو بالا میبره. به هیچ وجه عصبانیتای همسر باعث نشه که تو رابطۀ محبت آمیزمون چیزی کم بذاریم.👌
7⃣ همیشه نباید عصبانیت رو فقط یه مشکل اخلاقی بدونیم. بعضی اوقات هم این رفتار، ریشۀ پزشکی داره. مثلاً بعضیا تو مسئلۀ تغذیه به مزاج خودشون توجهی ندارن و غذاهایی رو مصرف می کنن که اعصابشون رو ضعیف میکنه، پس باید درمون بشن.☝️
🔴 توجه داشته باشین که بدون مداوای این بیماری، نکات مشاورهای تأثیر مطلوب خودش رو نخواهد داشت.📛
📚 تا ساحل آرامش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌧☔️
🤔 چرا ذکرهایی که میگیم اثر نداره⁉️
🔸 #شرط_بسیجی شدن یك چیز است؛ در هر سنی، چه زن، چه مرد، باید یك برگه در دستش باشد كه: من یك چیز دادم یك چیز گرفتم و آن این است كه #دنیا را دادم #آخرت را گرفتم.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
#در_محضر_بزرگان #بسیج
🔺🔸🔹
⇝ پرسمان اعتقادی
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
🔺فقط #بالینک به اشتراک بذارید👌
࿐🌸❒○🌼○❒🌸࿐
࿐🌸❒○🌼○❒🌸࿐
🌼 پرسش:
از کجا به خودشناسي برسم؟چطوري؟با توجه به اينکه امير المومنين علي عليه السلام مي فرمايد:((من عرف نفسه عرف ربّه)).امکانش هست يک کتاب روان پيرامون اين مسئله بهم معرفي کنيد؟
🌼 پاسخ:
قرآن کریم و روایات معصومین(ع) توجّه خاصی به خودشناسی دارند و برای نفس انسان حساب جداگانه ای را باز کرده اند. (1 و 2) خویشتن شناسی مراتب مختلفی دارد: یک مرتبه آن خویشتن شناسی نوعی است که در آن مباحث مربوط می شود به شناخت خویش از نظر استعداد ها و سرمایه های خاصّی که در هر یک از زن و مرد وجود دارد. نوع دیگر خویشتن شناسی اخلاقی است، که شناخت خویشتن در این مرتبه مربوط می شود به شناخت صفات، استعداد ها و ملکات اخلاقی.
از دیدگاه دینی خودسازی منوط به خدا شناسی است و خداشناسی در پرتو خودشناسی قابل تبیین است: خودشناسی ، خداشناسی ، خودسازی.
شناخت انسان از ابعاد شخصیتی اش، منجر به کسب اطلاع از اموری می شود که به نحوی خارج ازوجود او در عین حال مرتبط با او است. برای انسان (در خودشناسی)، سه وضعیّت متصوّر است:
1ـ سرآغاز و این که از کجا آمده است.
2ـ وضعیت کنونی و این که چه باید بکند.
3ـ سرانجام و این که به کجا خواهد رفت.(3)
منظور از این که انسان باید خود را بشناسد، این است که: باید وضعیّت های حاکم بر وجودش را بررسی کند. البته وضعیت های مذکور خارج از وجود انسان و در مقابل آن نیست، بلکه در واقع سیر رو به تحول وجود خود انسان است. اگر بخواهد و موضع وجودی خویش را در این عالم مشخّص کند، ناچار است ابتدا تا انتهای سیر وجود خویش را بشناسد.
شناخت مراحل سه گانه حاکم بر سیر و جودی انسان دو فایده دارد:
1ـ شناخت کلّ وجود خویش.
2- تأثیر هریک از مراحل در شناخت مراحل دیگر.
در دیدگاه و آموزه های دینی، شناخت مراحل تکوینی بُعد مادی انسان، دیدگاه او را نسبت به خود متحوّل می کند. تعابیری که قرآن مجید برای بیان جنبة مادّی انسان به کار برده است، عبارتند از: خاک،(4) گل،(5) گل چسبنده،(6) لجن متعفّن،(7) نطفه،(8) آب جهنده(9) و لخته خون.(10)
آگاهی انسان از وضعیت ابتدایی اش او را واقع بین و دیدگاه او را معقول می کند و وی را از غرور و تکبّر و خود بزرگ بینی باز می دارد. از نظر قرآن یکی از عوامل کفر، شرک و انحراف، بی اطّلاعی از سر آغاز خلقت و قدرت خداوند در آفرینش موجودات است.(11) به این جهت قرآن ما را به تفکر در وضعیت آفرینش انسان ترغیب می کند.(12) تا خود را بشناسیم و برای انجام تکالیف محوّله در دنیا، آماده شویم.
با توجه به این که بعضی آیات دلالت بر عظمت انسان دارد و او را برگزیده و خلیفه خداوند و مسجود فرشتگان بر می شمرد، اما آیاتی دیگر آدمی را ضعیف، عجول و حریص توصیف می کند، آگاهی و شناخت انسان از چگونگی خلقت و جایگاه خویش که هم استعداد ترقی و رشد در او وجود دارد و هم امکان انحراف و طغیان، باعث می شود دست به انتخاب صحیح بزند. این خودشناسی، شناخت استعداد و توانایی یا خودشناسی خلقتی است. خودشناسی خلقتی مقدّم بر خداشناسی و خداشناسی مقدّم بر خودسازی است.
پس از آگاهی از سرآغاز و مرحله اولیه سیر وجودی خود می توانیم به معرفت آفریننده خود دست یابیم، زیرا انسان وقتی خود را موجودی ضعیف و حقیر دانست و وابستگی خویش را به قدرتی لایزال احساس کرد، راهی به سوی معرفت خدا فراروی او باز می شود. بنابراین خودشناسی از این جهت (از جنبة ارتباط با مبدأ و شناخت آن)، مقدمه و زمینه ای برای خداشناسی است. این دو پشتوانه اطلاعاتی (شناخت خود و خدا)، توشه راه انسان در وضعیّت کنونی است و او را برای خودسازی آماده می کند. بنابراین خودسازی به طور مستقیم بر شناخت وضعیّت موجود و اطلاع از انگیزه ها، حالات و رفتار انسان در این وضعیّت موقوف است.
اما زمانی خودشناسی ضامن خودسازی خواهد بود که با شناخت مرحلة سوم سیر وجودی یعنی معاد و سرانجام زندگی، کامل شود. در این صورت، هیچ نقطه ابهام و ضعفی در فراهم کردن زمینه برای خودسازی و بنای شخصیت معنوی وجود نخواهد داشت و چنانچه ضعفی وجود داشته باشد، از ناحیه گرایش ها و دل بستگی ها است، نه از ناحیة شناخت ها.(13)
نتیجه:
1ـ خود شناسی صرفاً در بُعد اخلاقی مطرح نمی شود، بلکه شامل تمام ابعاد وجودی (اعم از مادی و معنوی) است، اگر چه نتیجه آن صرفاً اخلاقی و معنوی است، چرا که انسان برای گزینش مناسب در بُعد روح و روان، ناچار است خود را به طور کامل بشناسد.
2- خودشناسی امری درونی نیست، بلکه کسب اطلاعاتی برای شناخت هر چه بیشتر خود می باشد که دارای سه مرحله است:
الف) خودشناسی خلقتی،یعنی شناخت استعدادهای به کار رفته در آفرینش انسان و کیفیّت تکوین او.
ب) خودشناسی دنیوی، یعنی شناخت موقعیّت و جایگاه خود در دنیا.
ج) خودشناسی اخروی یعنی شناخت سرانجام حیات خود.
3- خودشناسی خلقتی مقدّم بر خداشناسی و خداشناسی مقدّم بر خود سازی است.
4- ثمرة خودشناسی و خداشناسی در خود سازی و تربیت خویش ظاهر می شود. بنابراین بدون شناخت انسان به موضوع های تربیتی، امکان گذشتن از وضعیّت موجود (در انسان) و رسیدن به وضعیت مطلوب امکان نخواهد داشت.
نکته: انسان ها در وجدان ناخودآگاه خویش، از این معرفت (خودشناسی) کم و بیش بی بهره نیستند، چنان که آیة سی ام سورة روم به آن اشاره شده است، ولی اکثر مردم در وجدان خود آگاه خویش از آن غافل اند. به عبارتی: بیشتر مردم، آگاهی به وجدان و احساس فطری خویش ندارند و به اصطلاح علم به علم ندارند.
یکی از موضوعاتی که در خودشناسی و شناخت انسان مهم است، کمال خواهی است چرا که انسان طالب کمال است و عامل فطرت نیز او را به سوی کمال دعوت میکند، چرا که تا انسان کمال خویش را نشناسد، از تهذیب نفس و خودسازی باز میماند.
یکی دیگر از موضوعات مهمی که در خودشناسی و ارتباط و تقرّب به خداوند نقش دارد، جاودانگی است، یعنی انسان دوست دارد که به حیات جاودان برسد، چرا که انسان از مرگ ترس دارد، زیرا خیال می کند که با مرگ، زندگی اش به پایان می رسد. برای او زندگی از هر چیزی عزیزتر است و بالاتر از این آرزوی رسیدن به حیات ابدی است و این مهمّ در اطاعت خداوند (و با خودشناسی و خداشناسی – خودسازی) رقم می خورد.
موانعی را می توان بر سر راه خودشناسی، در درون خویش یافت و آنها را برطرف کرد، چرا که نخستین گام برای درمان بیماری های روحی و جسمی، شناخت بیماری ها است. مرحوم فیض کاشانی برای پی بردن به عیوب خویش چهار راه ذکر می کند:
اوّل این که انسان به سراغ استادی برود که آگاه به عیوب نفس و خفایا و آفات اخلاقی باشد.