eitaa logo
#به سوی نور(۷)
73 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
104 فایل
› اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و مسائلِ روز🍃 ‌ •ارتباط با ادمین : @ZAHRASH93
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ اے ڪه روشن✨ شود از نـور تو هر جهان روشنـــاے دل من♥️ حضرتـــ خورشـید 🌸 🍃🌹🍃🌹 @besooyenour
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌میخواهند شیعه را احمق نشان دهند..؟؟؟ @besooyenour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 آقایان باید بدانند که در مقابل كوچكترين تغييرات خود از قبيل رنگ مو يا لباس جديد حساس هستند. 💠 لذا پس از این تغییرات منتظر همسرشان هستند. 💠 نسبت به اين تغييرات واكنش نشان دهيد و از همسرتان تعريف و تمجید کنید و آن را بهانه‌ای برای ابراز محبت قرار دهید تا باعث و گرمی روابط شود. 💠 جملاتی مثل : "به به چه خانم شدی"، "چقدر بهت میاد"، "تو دل بروتر شدی" و جملات دیگری که یقیناً محبّت را بین شما بیشتر می‌کند. @besooyenour
بال‌های کودک‌تان را نبندید وظیفه کودک نوپای شما در زندگی به دست آوردن حس استقلال است. بنابراین به او اجازه دهید تا عروسک‌هایش را سر جایشان بگذارد، بشقابش را از روی میز بردارد و خودش لباس‌هایش را بپوشد. سپردن مسئولیت به کودکان، اعتماد به نفس آن‌ها و آسودگی خیال شما را تقویت می‌کند. سعی نکنید همه چیز را درست کنید به کودکان اجازه دهید تا راه‌حل‌های خودشان را پیدا کنند. زمانی که شما از روی محبت، کودک خود را به اشتباه کوچکش آگاه می‌کنید، بدون این‌که به سرعت آن را اصلاح کنید، به او حس اعتماد به نفس و انعطاف‌پذیری می‌دهید. @besooyenour
#❤️عاشقانه_دو_مدافع❤️ دستش و گرفتم و رفتم آشپز خونہ فاطمہ رنگش پریده بود و هاج و واج بہ مـݧ نگاه میکرد زنداداش چرا گریہ کردے؟؟؟داداش چرا داشت اونطورے گریہ میکرد؟؟دعواتوݧ شده؟؟ پارچ رو از یخچال برداشتم وهمونطور کہ آب و داخل لیواݧ میریختم گفتم : ݧ فاطمہ جاݧ دوست علے شهید شده با دو دست زد تو صورتشو گفت :خاک بہ سرم مصطفے؟؟؟ با تعجب بهش خیره شدم و گفتم:مصطفے؟؟مصطفےکیه؟؟ روصندلے نشست و بے حوصلہ گفت دوستِ داداش علے بیشتر از ایـݧ چیزے نپرسیدم لیواݧ آب و برداشتم چرخیدم سمتش و گفتم :فاطمہ جاݧ بہ مامانینا چیزے نگیا بعد هم رفتم بہ سمت اتاق علے یکم آروم شده بود پنجره رو باز کردم تا هواے اتاق عوض بشہ کنارش نشستم ولیواݧ و دادم دستش لیواݧ رو ازم گرفت و یکمے آب خورد از داخل کیفم دستمال کاغذے و درآوردم و گرفتم سمتش دستمال و گرفت بو کرد لبخند زد و گفت :بوے تورو میده اسماء تو اوݧ شرایط هم داشت دلبرے میکرد و دلم و میبرد دستش رو گرفتم و باچهره ے ناراحت گفتم خوبے علے جاݧ؟؟؟ تو پیشمے بهترم عزیزم إ اگہ پیش مـݧ بهترے چرا بهم خبر ندادے بیام پیشت ؟؟ سرشو انداخت پاییـݧ و گفت:تو حال و هواے خودم نبودم .ببخشید بہ شرطے میبخشم کہ پاشے بریم بیروݧ دراز کشید رو تخت و گفت :ݧ اسماء حال رانندگے و ندارم دستش و گرفتم و با زور از روتخت بلندش کردم دستم و گذاشتم رو کمرمو با اخم گفتم :خوب مـݧ رانندگے میکنم بعدش یادت رفتہ امروز ... حرفمو قطع کردو گفت میدونم پنچ شنبست اما ݧ ،دلم نمیخواد برم بهشت زهرا با تعجب نگاهش کردم و گفتم:چے؟؟؟ سابقہ نداشت .علے عاشق اونجا بود .در هر صورت ترجیح دادم چیزے نگم چادرم رو از زمیـݧ برداشتم و گفتم:باشہ پس مـݧ میرم بلند شد جلوم وایساد کجا؟؟؟ برم دیگہ .فک نکنم کارے با مـݧ داشتہ باشے ینے دارے قهر میکنے اسماء?? ݧ مگہ بچم؟؟ خوب باشہ برو ماشیـݧ و روشـݧ کـݧ تا مـݧ بیام کجا؟؟؟؟ هرجا کہ خانم دستور بدݧ .مگہ نمیخواستے حالمو خوب کنے؟؟ لبخندے زدم و گفتم :عاشقتم علے لبخندے تلخ زدو گفت مـݧ بیشتر حضرت دلبر . . ماشیـݧ رو روشـݧ کردم ساعت ۵بعدظهر بود ￿داشتم آینہ رو تنظیم میکردم کہ متوجہ جاے خالیہ پلاک شدم ناخودآگاه یاد حرفهاے فاطمہ افتادم اسم مصطفے رو تو ذهنم تکرار میکردم اما بہ چیزے نمیرسیدم مطمعن بودم علے چیزے نگفتہ درموردش . از طرفے فعلا هم تو ایـݧ شرایط نمیشد ازش چیزے پرسید. چند دیقہ بعد علے اومد خوب کجا بریم آقا؟؟؟ هرجا دوست دارے ماشیـݧ رو روشـݧ کردمو حرکت کردم.اما نمیدونستم کجا باید برم بیـݧ راه علے ضبط رو روشـݧ کرد مداحے نریمانے: "میخوام امشب با دوستاے قدیمم هم سخـݧ باشم شاید مـݧ هم بتونم عاقبت مثل شهیدا شم میرم و تک تک قبراشونو با گریہ میبوسم بخدا مـݧ با یاد ایـݧ رفیقام غرق افسوسم" فقط همینو کم داشتیم . تکیہ داده بود بہ صندلے ماشیـݧ بہ روبرو خیره شده بود بعد از چند دیقہ پرسید:اسماء کجا میرے؟؟؟ چند دیقہ مکث کردم .یکدفعہ یاد کهف الشهدا افتادم لبخند زدم و گفتم کهف و الشهدا .احساس کردم کمے بهش آرامش میده آهے کشید و گفت کهف را عاشق شوے آخر شهیدت میکند هیییی یادش بخیر... چے یادش بخیر ؟؟ هیچے با رفقا زیاد میومدیم اینجا إ تا حالا چیزے نگفتہ بودے... پیش نیومده بود آهاݧ باشہ تو ذهنم پر از سوال هاے بے جواب بود اما نباید میپرسیدم نزدیک ساعت ۶بود کہ رسیدیم .کهف . خلوت بود از ماشیـݧ پیاده شدیم و وارد غار شدیم همیـݧ کہ وارد شدیم آرامش خاصے پیدا کردم اصلا خاصیت کهف همیـݧ بود وقتے اونجایے انگار از تعلقات دنیایے آزاد میشے هیچ چیزے نیست کہ ذهنت رو درگیر و مشغول کنہ کنار قبر ها نشستیم فاتحہ خوندیم چند دیقہ بینموݧ سکوت بود @besooyenour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚❄️ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ عَجَّلَ اللّٰهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الْأَمْرِ🌸 سلام بر تو ای سرور من ای صاحب زمان، خدا در تحقق وعده‌ای که به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرماید 💐 🤚السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان🌸 🤚السلام_علیک_یا_بقیة_الله🌸 سلام رفقا🌹 🍃🌺🍃 @besooyenour
🔴 امروز در ویترین مغازه، فردا در خیابان؟! ❗️نمونه لباس هایی که در پاساژ کوروش (تهران) به فروش میرسد! ✖️اگر اسلام را هم کنار بگذاریم، اصالت و تمدن ایرانی چه می‌شود!؟ 🔺آیا نباید جلوی فروش لباس های این‌چنینی گرفته شود!؟ @besooyenour
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبحانه یا دسر خوشمزه و مقوی😋😋😋😋 شله‌خرمایی دوستان شله خرمایی از دسرهای مخصوص فصل سرماست وخیلی مقوی وخوشمزه وسالمه توی شهرهای جنوبی درست می شه ممکنه هر کسی به روش خودش درست کنه توی کشورهای عربی هم درست می شه به اسم قصیده که دقیقا همین شله خرمایی است درست کنید واز خوردنش لذت ببرید یک لیوان تا یک ونیم لیوان پر خرما را با سه لیوان ابجوش بذارید نرم بشه وبعد توی مخلوط کن یا با گوشت کوب برقی خوب پوره کتید یک لیوان ارد که بهتره سبوسدار باشه را تفت دهید تا طلایی بشه به رنگ نخودچی بعد ارد را به پوره خرما اضافه کنید وسریع بهم بزنید در این مرحله اکر دوست دارید حدود 30گرم کره یا سه تاچهار قاشق روغن اضافه کنید وگلاب حدود دوقاشق که من نکردم وسریع بهم بزنید اگر موادتون سفت بود ابجوش اضافه کنید تا به غلظت مثل فرنی برسه نبایددمثل حلوا سفت وخودش راجمع کنه واز ظرف جدا بشه به حالت فرنی که درامد از روی حرارت بردارید واماده سرو است. @besooyenour
🔴 💠 در مثنوی آمده است در اتاق تاریک بود عدّه‌ای با چشمان بسته وارد اتاق شدند. یکی دست به زد و گفت این ناودان است فردی پاهای فیل را لمس کرد و گفت این است شخصی گوش‌ او را گرفت و گفت این باد بزن است نفر بعدی دستی بر پشت فیل کشید و گفت این است. یعنی هر فرد، فیل را بر اساس نگاه متّکی بر حسّ لامسه‌ خود کرد. در حالیکه اگر فیل را کامل دیده یا لمس می‌کردند قضاوتشان به واقع نزدیک‌تر می‌شد. 💠 در زندگی مشترک، گاهی زن و مرد با دیدن جزء یا از رفتارهای همسر، قضاوت کلّی درمورد شخصیّت او کرده و حتّی برداشت کلّی از ظاهر رفتار یا گفتارش می‌کنند. 💠 هیچ‌گاه با دیدن یک یا چند رفتار همسر به طور و کلّی نگوییم همسرم آدم خوبی نیست، اصلاً مرا درک نمی‌کند، آدم زندگی‌‌کُنی نیست و دهها قضاوت کلّی دیگر. 💠 دیدن تمام ابعاد و شخصیّت و رفتارهای همسر از برداشت‌ها و تصمیمات غلط یا جلوگیری می‌کند. 💠 به فرض اگر همسرم‌ بدزبان یا تندمزاج است با قضاوت نگویم "اخلاقش اصلاً خوب نیست یا اخلاق بدرد بخوری ندارد." چرا که در کنار بدزبانی ممکن است برای خرجی زن و بچه زحمت می‌کشد، دل و قلبش است، فرد کینه‌ای نیست، زبان عذرخواهی و دهها صفات و رفتارهای دارد. 💠 در واقع باید تمام رفتارها و اخلاق‌های خوب و اشتباه او را کنار هم‌ گذاشته و با پازل شخصیّت او، نسبت به نقص یا اشتباه او عکس‌العمل و قضاوت عادلانه و صحیح داشته باشیم تا قضاوتمان مثل اتاق تاریک و نباشد. @besooyenour
✅ مهندس مهدی دوستی استاندار هرمزگان شد 🔹مهندس مهدی دوستی نخبه جوان انقلابی که کشورمان را در تولید بنزین خودکفا کرده، به عنوان استاندار هرمزگان انتخاب شد. @besooyenour