تحریف دین اولین حربه طاغوت.mp3
3.29M
🎙 #بشنوید
این مطالب را به نوجوانها بگویید...
اسماعیل فخریان
@besooyenour
#سلامامامزمانم
خـط⚡️میزنـم..!
یڪییڪیدلـ♥️ خواستههای
غیـراز ظھورت را
خسرانزدهام
اگرجـز شما ازاجابتخانهی
"ارباب"چیزیطلبڪنم⁉️
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللھم عجݪ الولیڪ اݪفࢪج
السلامعلیڪیابقیھاللہ
#انگیزشی
📙زندگی شما مثل یک کتاب است.
صفحه عنوان آن نام شماست.
مقدمه آن معرفی شما به دنیاست.
صفحات آن گزارش روزانه تلاش ها، کوشش ها، لذتها و یأس های شما می باشد.
👌هر روز افکار و اعمال شما در کتاب زندگی تان ثبت می گردد.
هر ساعت تاریخچه ای به وجود می آیدکه باید برای همیشه باقی بماند.
روزی فرا می رسد که کلمه " پایان" باید روی کتاب شما نوشته شود.
📎پس کاری کنید که در مورد کتابتان بگویند
تاریخچهای است از هدف عالی، خدمت بی دریغ و کارکرد بسیار خوب...
باسمه تعالی
شهید حاج قاسم سلیمانی و اعتصام او به ولایت مطلقه فقیه :👇🌿🌸🌿
کسی که به ریسمان ولایت فقیه در عصری که خورشید امامت ظاهر نیست چنگ می زند ، بدون شک به امام زمان (عج ) وصل شده است و چنگ زدن به ریسمان ولایت فقیه علاوه بر اعتقاد قلبی چیزی جز التزام عملی به منویات ولی فقیه نیست .
سرّ توفیق شهید حاج قاسم سلیمانی که به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مدظلهالعالی: نمونه برجسته ای از تربیت شدگان اسلام و مکتب امام خمینی(ره) بود را باید در اعتصام عملی او به ولایت مطلقه فقیه دانست. او ولایت فقیه را فرا تر از شنیدن چشیده بود و فراتر از نوشتن فهمیده بود.
آری رشته وصل به امام زمان (عج) قصّه ی پُر سوز و گدازی است که به قول حافظ حکایتش را باید از شمع بپرسیم که پیوسته در سوز و گداز است و شمع انجمن ولایتمداری در عصر ما شهید حاج قاسم سلیمانی بود که به قول شاعر : به شیوه باران پُر از طراوت تکرار بود. یعنی پندار ، گفتار و کردارش تفسیر علی الدوام گفتمان ولایتمداری بود.💥💥💥
رابطه ولی با شخص ولایتمدار یک رابطه متقابل و طرفینی است . شهید سلیمانی در برابر ولی فقیه روح ادب را ادب آموخته بود و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نیز با تمام وجود به ایشان ارادت داشت به گونه ای که در یکی از بیاناتش فرمود : من یاد شهید سلیمانی عزیزمان را هرگز فراموش نمی کنم. 🌷
✍ امراله عباسی
@besooyenour
به مناسبت دومین سالگرد درگذشت عالم ربانی، آیتالله مصباح یزدی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید. بعد از مدّتها آقایان را و بعضی از خانمها را زیارت کردیم. بزرگداشت جناب آقای مصباح یکی از واجبات کارهای حوزه و روحانیّت و ماها و همه است و بزرگداشت ایشان به معنای زنده نگه داشتن جهتگیری ایشان و راه ایشان است.
مرحوم آقای مصباح (رضواناللهعلیه) یک خصوصیّات منحصربهفردی داشتند که من در مجموعۀ فضلای برجستۀ قم که از قدیم میشناختیم، و حالا هم بحمدالله برکات بعضیشان ادامه دارد، نگاه میکنم، جامع این خصوصیّات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمیکنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزۀ تمامنشدنی و بینظیر، خلقیّات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجّه معنوی و مانند اینها؛ مجموع اینها را واقعاً انسان نمیتواند پیدا کند. اینها در آقای مصباح جمع بود.
بالاخره رفتن برای همه هست: اِنَّکَ مَیِّتٌ وَ اِنَّهُم مَّیِّتُون؛ اگر چه خسارت است امّا بالاخره چارهای نیست، ناگزیریم؛ علاج این است که آن راه ادامه پیدا کند؛ آن ابتکار و آن کارهایی که ایشان کردهاند: همین «طرح ولایت» یکی از ابتکارات ایشان است؛ همین تشکیلات عظیم مرکز تحقیقات امام خمینی یکی از همان ابتکارات است؛ کتابهایی که ایشان نوشتهاند، چه کتابهای علمی، چه آنچه مربوط به اخلاقیّات و معنویّات و [برای] استفادهی عموم و مانند اینها است، یکی از آن کارها است؛ اینها را نباید گذاشت تعطیل بشود. الحمدلله آثار ایشان از همه جهت خوب است؛ آثار صوتی ایشان خیلی آثار خوبی است. سخنرانیهای ایشان را یک مدّتی که در آن حسینیّه سخنرانی داشتند، در عصرهای ماه رمضان تلویزیون پخش میکرد؛ من مینشستم پای تلویزیون گوش میکردم؛ نمیدانم کِی بود. حالا من عصری مینشستم گوش میکردم؛ عصر ماه رمضان بود. به ایشان گفتم؛ گفتم اینها خیلی برجسته است، واقعاً خیلی خوب است؛ آدم مینشیند گوش میکند، واقعاً استفاده میکند. خب اینها نبایستی متوقّف بشود؛ نباید مسکوت بماند، فراموش بشود. ایشان آثار صوتی دارند، آثار مکتوب دارند، آثار مؤسّسه و بنیانهای مؤسّساتی، مثلِ آنهایی که اسم آوردیم ــ یا شاید هم غیر آنها که من خبر ندارم ــ دارند، الحمدلله فرزندان خوبی دارند، آقازادههای خوبی دارند؛ وَ بَثَّ مِنهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساء؛ الحمدلله؛ برکات نسلیشان هم برکات خوبی است.
در مورد حفظ آثار، نکتهای که وجود دارد، این است که نگذاریم این آثار کهنگی پیدا کند. یعنی آن روزی که ایشان این مؤسّسۀ امام خمینی را راه انداختند، یک کار تازهای بود؛ آیا امروز هم اگر به همان شکلی که اوّل راه افتاده، اداره بشود، باز هم تازه است؟ این، جای سؤال است؛ این به عهدهی شماها است. آقای رجبی و شما آقایان ببینید چه کار باید کرد که آن تازگی و طراوت حفظ بشود. آن اوّلی که ایشان این کار را شروع کردند، خب یک کار خیلی نوِ جدیدی بود، توجّههایی را به خودش جلب کرد؛ حالا هم باید همان جور باشد.
یا مثلاً کتابهای ایشان. خب حالا بعضی از کتابها، کتابهای علمی است، کتاب درسی است، مثلاً فرض کنید فلسفه؛ خب حفظش به این است که در حوزه در جاهایی که مقتضی است تدریس بشود؛ امّا برخی از آثار مکتوب ایشان آثاری است که باید در ذهنها جایگزین بشود؛ بحث علم و فن و مانند اینها نیست؛ فکر است؛ باید در ذهن مخاطب بنشیند. چه جوری میشود نشاند؟ امروز با صِرف اینکه حالا تعداد نسخههایی که از یک کتاب چاپ میشود، بالا باشد یا پایین باشد، مسئله تمام نمیشود؛ یعنی این جور کتابهای فکری [این جوری حفظ نمیشود]. چرا، بعضی از کتابها هست که وقتی تعداد و تیراژ بالا برود، این یک موفّقیّت است؛ فرض کنید کتابهایی که در شرح حال شهدا مینویسند؛ خب هر چه افراد بیشتر بخوانند، بیشتر بهرهمند میشوند. کتابهای فکری این جوری نیست؛ کتابهای فکری لازم است در فکر رسوخ کند؛ و این، صرفاً با نشر کتاب حاصل نمیشود. شما نگاه کنید غربیها در این کارها خوب واردند، خوب بلدند؛ ببینید مثلاً فرض کنید فلان متفکّر، حالا مثلاً هِگل مگر چند کتاب نوشته؟ افکارش را از داخل این کتابها استخراج میکنند و درمیآورند، تخلیص میکنند، خلاصه میکنند، آن فکر را با بیانهای مختلف، با زبانهای مختلف، با شیوههای مختلف پخش میکنند، منتشر میکنند. این کار [در مورد ایشان هم] باید انجام بگیرد.
@t_manzome_f_r
من البتّه گمان میکنم قبلها به خود مرحوم آقای مصباح (رضواناللهعلیه) یا شاید به بعضی از شاگردهای ایشان راجع به ملّاصدرا این حرف را زدم که کتاب ملّاصدرا تدریس میشود، امّا لبّ حرفهای ملّاصدرا چیست؟ ملّاصدرا چند مسئلۀ اساسی دارد؛ اینها را پیدا کنید، بکشید بیرون، روی اینها بحث بشود، کار بشود، کتاب نوشته بشود، مباحثه بشود؛ این لازم است. در مورد خود آقای مصباح همین جور است و باید این جوری بشود. نگاه کنید، ببینید آن جهتگیری فکری ایشان، آن نقطهی تمرکز فکری ایشان چیست، چه در مسائل فلسفی، چه در مسائل اجتماعی، چه در مسائل اعتقادی و فکری، در فضای مجازی و از این قبیل پخش میشود ــ یک تکّه حرف را پخش کنید، این منتشر بشود، در ذهنها بماند، به زبانها بیاید، تکرار بشود؛ و مثل مَثَلِ سائر که در زبانها تکرار میشود و میمانَد، این فکر بماند، معلوم بشود این، فکر آقای مصباح است؛ تا افراد اسم آقای مصباح را میآورند، هر کسی که دیده این تکّهها را، این نوشتهها را، ذهنش به یکی از اینها متوجّه بشود، یادش بیاید. مثلاً یکی از راههای پخش فکرِ یک آدمِ متفکّر برجستهی عمیقی مثل آقای مصباح این است.
صوت هم خیلی خوب است. حالا شاید لازم نباشد از اوّل تا آخرِ یک سخنرانی را پخش کنیم ــ آن [کار] شاید یک مقداری تأثیر را هم کم کند ــ امّا بالاخره میتوان از یک صوتِ یک ساعته یا مثلاً سه ربع ساعتهای که مستمع را کاملاً جذب میکرده، مثلاً یک ربع ساعت مطلب درآورد.
یکی از چیزهایی که در این جلساتِ داخل حسینیّۀ ایشان نظر من را خیلی جلب میکند، این است که وقتی [فیلم آن را] پخش میکنند، آدم میبیند اوّلاً مستمعین که متراکم نشستهاند، همه جوانند، یعنی مثلاً یک آدم مسنّ بالای چهل سال شاید در اینها دیده نمیشود؛ همه جوانند. و [ثانیاً] همه همین طور محوند! این خیلی مهم است. من چون خودم سخنرانم، دهها سال [سخنرانی کردهام]، به این نکات توجّه دارم. چه زمانی هست که سخنران احساس میکند موفّق است؟ این نگاهها و برخوردها و بهاصطلاح آن نمایشهایی که از رفتار مستمع وجود دارد، نشاندهندۀ یک حقیقتی است؛ این را شما در سخنرانیهای ایشان مشاهده میکنید، یعنی این من را خیلی جلب میکند. ایشان چه دارد میگوید که این جور همۀ دلها را، چشمها را مجذوب کرده، مبهوت کرده؟ این تکّههای خاص را پیدا کنید، مکرّر پخش کنید.
خوشبختانه صدا و سیما نسبت به این قضیّه روی خوش نشان داده. حالا گاهی اوقات هست مسئولانِ رسانهها و مانند اینها روی خوش به یک چیزی نشان نمیدهند، [ولی] نسبت به کارهای ایشان الحمدلله صدا و سیما گرایش خوبی دارد و در ساعات مختلف [پخش میکند]. من گاهی عبور میکنم، [وقتی] نگاه میکنم میبینم، یا گاهی نشستهام میبینم که از ایشان چیزهای زیادی را پخش میکنند؛ حیات آقای مصباح این است، زنده بودن آقای مصباح این است.
خب جسم ایشان رفت، حیف هم بود، خیلی حیف بود، یعنی وجود ایشان واقعاً مایۀ برکت بود، آدم از دیدن ایشان استفاده میکرد؛ یکی از این کسانی [بود] که ما در طول عمر دیدیم از دورهی جوانیشان، نه حالا؛ آن وقت که ایشان شاید هنوز ازدواج هم نکرده بود ــ من قبل از اینکه بیایم قم، در مشهد با ایشان آشنا شدم؛ گمان میکنم مثلاً سال ۳۶، ۳۷ بود ــ از آن وقت آدم میفهمید ایشان یک مرد متدیّن، اهل دین و اهل تقوا بودند. از جملهی آن کسانی بود که «مَن یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُؤیَتُه» بود؛ رؤیت ایشان هم آدم را کمک میکرد، پیش میبُرد، به یاد خدا میانداخت. خب هر چه از آن جوانی گذشت، ایشان بهتر هم شد؛ اگرچه هر چه هست، مال همان دورۀ جوانی است. شما جوانها قدر این دوره را بدانید؛ آنچه آن آخرِ کار به درد آدم میخورد و گیر آدم میآید و برای آدم میماند، همین [چیزی] است که حالا شماها کسب کردهاید و دارید کسب میکنید. جوانها قدر جوانیشان را بدانند.
خدا انشاءالله درجاتشان را عالی کند. بله، دو سال از درگذشتشان گذشت؛ دوازدهم دی بود. خداوند انشاءالله درجات ایشان را عالی کند و ایشان را مشمول مغفرت و رحمت خودش قرار بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
@t_manzome_f_r
May 11
برخورد با کودک خطاکار
🌸وقتی کودک مرتکب خطایی شد باید با لحنی قاطعانه با او صحبت کنید:
🌱داد و فریاد نکنید ولی در قبال رفتار بد با لحنی محکم صحبت کنید.
🌸خم شوید به اندازه ای که هم قد او شده و بلندی قامت شما، بچه را نترساند و مستقیم به چشم هایش نگاه کنید ، چرا که اگر از بالا به او دستور بدهید، حرفتان را نادیده می گیرد.
🌱اگر کودک خواست رویش را برگرداند و برود، دست های او را بگیرید تا مستقیم به شما نگاه کند. به او بگویید" لطفا به من نگاه کن"
🌸نباید در لحن صدا و حرکات شما اثری از خشونت و تهدید باشد. با لحنی آرام ، قاطع و محکم صحبت کنید. بهتر است این لحن را با عصبانیت ، تهدید ومعامله اشتباه نگیرید. وقتی با این لحن با فرزندتان صحبت کنید.
🌱به آرامی، روشنی و با لحنی آمرانه به او بگویید چه کار خطایی انجام داده است: "ازت می خوام که دیگه این کار رو تکرار نکنی"
🌸مودب باشید. اگر بچه در پاسخ به شما بر سرتان فریاد کشید، شما با صدای بلند جواب ندهید، وگرنه در این مسابقه هر دوی شما بازنده می شوید.
بسمه تعالی
🔊گفتگوی صوتی هادیان سیاسی فعال کشوری
🌱سخنران:
استاد گرامی جناب آقای دکتر احمد زارعان
استادیار و مدیر مرکز مطالعات منطقهای پژوهشکده بینالملل دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام
🇮🇷موضوع:
مکتب شهید سلیمانی و هندسه قدرت جهانی: الزامات و آموزهها
🍃زمان: دوشنبه ۱۲ دی ماه ساعت ۲۰
🍃مکان: کانال تحلیل صوتی هادیان سیاسی فعال:
https://rubika.ir/tahlil_samen
❄️🌹❄️
#جان_فدا | #ثامن | #فاطمیه
♦️معاونت سیاسی نمایندگی ولي فقيه در سازمان بسیج مستضعفین♦️
#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_شصت_هفتم
.
.
.
_حلما جان دخترم
با صدای مادرجون چشمامو باز کردم
حلما_وای من خیلی خوابیدم؟
مادرجون_نه مادر ده دقیقست خوابت برده
حالت بهتره؟
از اون ضعف قبل خبری نبود
_اوهوم بهترم😔
فاطمہ_چرا ناراحتی عزیزم
حلما_نتونستم درست زیارت کنم
تا رسیدیمم خوابم برد 😭😭😭
مادرجون_اشکالی نداره دخترم مهم اینه که اومدی اینجا
من 4بار قبلی که اومدم کربلا قسمت نشده بود بیام سامرا
فاطمہ_ماهم دفعه های قبل نشد بیایم سامرا😔
_ببین حلما چقدر دوست دارن اولین بارته که میایی همجارم زیارت کردی ماشالا😍
حلما_اینجا که شرمنده شدم نتونستم حتی دو رکعت نماز بخونم😭
مادرجون_قربونت برم مادر مثل فرشته ها شدی
اصلا فکر نمیکردم برات اهمیت داشته باشه
_خدا به حق این مکان مقدس همینجوری حفظت کنه
فاطمہ_فکر میکنم الان همه پای اتوبوس ها جمع شده باشن ها بریم معطل ما نشن یه وقت
حلما_اره اره اصلا حواسمون نبود
_محمد حسینم الان حسابی بی تابیتو میکنه
.
.
.
.
.
شب آخریه که کربلا هستیم
مثل برقو باد گذشت
انگار کل سفرمون یک ساعت بود
انقدر سری برام گذشت
شبه پنج شنست
و وداع ما😔😭
کاش میشد تا همیشه اینجا موند
وقت زیادی برای خرید سوغاتی نزاشتم من
امشبم تصمیم داشتم تا دم دمای صبح حرم باشم
به همراه بقیه رفتیم سمت حرم
زیارت حضرت ابوالفضل
این سومین باریه که میام داخل حرم ایشون و از نزدیک میتونم ضریحشون رو زیارت کنم
خلوت بود و به راحتی میشد رفت نزدیک
بعد از تبرک پارچه ها و انگشترایی که خریده بودم با فاصله کمی از ضریح ایستادم شروع کردم به خوندن زیارتنامه
حس شیرینی بهم دست داد
بااین فاصله در مقابل علمدار کربلا ایستادم
خوشبختی از این بالاترم مگه هست
تو این یک هفته با توضیحاتی که حسینو پدر جون و مادر جون و مداحمون دادن و باچیزایی که خودم دیدم و حس کردم هوشیار شدم
انگار تازه یه چیزایی فهمیدم
قبلا فقط اسمشون رومیشنیدم
و هیچوقت دنبال شناختشون نبودم
از این بابت شرمندم😔
همینجا به خودم قول دادم
از حالا هدف زندگیم شناخت اهل بیت و خداباشه
.
.
بعد از وداع باایشون به سمت حرم سید شهدا رفتیم
سمت خانوما خیلی شلوغ بود
اما دری که سمت اقایون بود خلوت بود و به راحتی میشد ضریح و دید
حلما_حسین من نمیتونم برم این انگشترارو تبرک کنم تو ببر سمت مردا خلوتتره
حسین_باشه خواهری
_من میرم روبه رو در آقایون اونجا میخوام زیارت عاشورا بخونم
به مادر جون اینا بگو نگران نشن
حسین_چشم
مادر جون و فاطمه یکم اونور تر نشسته بودن
کتاب دعامو برداشتم
رفتم یه گوشه یی رو به ضریح ایستادم
مشغول خوندن شدم
تموم که شد
تمام صورتم از اشک خیس شده بود
چقدر این حال رو دوست دارم
حس آدمی رو دارم که گمشدش رو پیدا کرده
میتونم از همین حالا دلتنگی رو باتمام وجودم حس کنم
دلتنگ وقتایی که اینجا نیستم
ازشون خواستم منو از خودشون دور نکنن
کمکم کنن همینجوری که دعوتم کردن
.
.
#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_شصت_هشتم
.
.
.
منتظر ایستاده بودیم چمدونمامون رو تحویل بگیریم
نیم ساعتی میشه رسیدیم فرودگاه امام
با همکاروانی هامون خداحافظی کردیم
فاطمہ رو کلی بغل کردم
قرارگذاشتیم به زودی همو ببینیم
از پشت شیشه ها مامان و بابا رو دیدیم
عمه و عموها هم اومده بودن به استقبالمون
براشون دست تکون دادم
یه بغضی نشست تو گلوم
اینجا احساس غربت میکنم 😔تو شهر خودم
دلم برای مامان و بابا کلی تنگ شده بود
اما از اومدنم خوش حال نبودم
بعد کلی حال و احوال راه افتادیم به سمت خونه
پدرجون و مادر جون رو عمو برد
تو ماشین ساکت نشسته بودم
بابا_حلما جان دخترم چرا ساکتی انقدر
_دلم تنگ شد به همین زودی
اینجا احساس غریبی میکنم😔
مامان_قربونت برم همه همینجورن وقتی برمیگردن بی تاب تر میشن
_حسین مادر تو تعریف کن چجوری بود خوش گذشت بهتون
حسین_بعله مامان جان مگه میشه بری کربلا و خوش نگذره
_به حلما میگفتیم بیا برو خرید
نمیشه که همش بری حرم نمیرفت😂
حلما_خو حالا 😂
بابا_حلما!!! نره خرید مگه میشه
حسین_اره بخدا من دوسه روز اول برام غریبه بود اصلا😂
حلما_عهههه. خب رفته بودیم زیارت نرفته بودیم که خرید😒
مامان_قربون دخترم برم😍
.
.
تسبیح زینب هنوز دور دستمه
دلم نمیاد بازش کنم
همه جا همراهم بود
شب که اومدن یادم باشه بدم بهش😭😍
مامان به مناسب اومدنمون مهمونی رو تدارک دیده
قراره امشب همه جمع بشن خونمون
طرفای 1ظهر رسیدیم خونه
حسین و بابا چمدونامون رو اوردن
از خستگی رو پا بند نبودم
مامان_حلما جان برو استراحت کن تا شب سرحال باشی
باشه ی گفتم یهو یادم افتاد نماز ظهرمو نخوندم
رفتم سری وضو گرفتم
نمازم رو خوندم
خیالم راحت شد
سعی کردم یکم استراحت کنم تا بقول مامان شب سرحال باشم.
.