eitaa logo
به سوی تو...
148 دنبال‌کننده
518 عکس
231 ویدیو
4 فایل
اگر مبنای فکری درست و مطابق با خلقت و هستی ات نداشته باشی برایت مبنای دروغین می سازند. 🌹با ما همراه باش با: ✅مبناسازی فکری و ✅ دست یافتن به حقیقت و معنای زندگی واقعی. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/mpazoki
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا آدم حسابت کرد بهت تکلیف کرد.
خدا برای موجود ویژه خودش تکلیف قائل شد.
تکلیف یعنی تشریف و تکریم و احترام یعنی تو آن موجود ویژه ای هستی که تدبیر ویژه ای داری.
دقت کردی هر که را خدا بیشتر دوست داشته باشد تکلیفش بیشتر است. مثل پیامبران الهی مثل امامان معصوم مثل اولیا الله
تکلیف یعنی لایق آنی که خدا به تو بگوید یا ایها الذین آمنوا یعنی خدا با تو کار دارد و به تو کار می سپارد تا تو را در مسیر بندگی قرار دهد.
باشد که از رستگاران باشیم.
اصل وجود از اوست، صفات و شئونات وجود از اوست و قانون و احکام هم از اوست.
تنها خداست که می آفریند تنها خداست که کل نظام هستی را تدبیر می کند. و تنها خداست که امر و نهی می کند.
همه ما می دانیم جهان را خالقی است که آن را آفریده و آفریدگار همه موجودات است. همه ما می دانیم جهان را خالق هستی تدبیر می کند، شب و روز ، گردش ایام، نظم در جهان و تمام شئونات کل هستی لحظه به لحظه و علی الدوام ... از اوست. اما لغزشگاه اصلی آن جایی است که برای خداوند حقی در امور اختیاری خودمان قائل نیستیم.
یعنی چی حقی برای خداوند در امور اختیاری خودمان قائل نیستیم؟ یعنی امر و نهی الهی را در رفتار و افعال اختیاری خود نپذیریم. یعنی امر و نهی خدا رو قبول ندارم یعنی نباید این امر یا نهی را می کردی یعنی تشخیص من بهتره یعنی ترجیح نظر خود بر فرمان الهی ته اش یعنی خدا حق ندارد اینگونه بگوید.
«‌هنگامي که کار آن را به پايان رساندم و در او از روح خود دميدم، همگي بر او سجده کنيد. پس همة فرشتگان سجده کردند جز ابليس که ابا کرد از اينکه با سجده‌کنندگان باشد. [خداوند] فرمود: اي ابليس، چرا با سجده‌کنندگان نيستي؟ گفت: من هرگز براي بشري که او را از گِل خشکيده‌اي ـ که از گِل بدبويي گرفته شده است ـ آفريده‌اي، سجده نخواهم کرد‌». سوره مبارکه حجر آیات ۲۹- ۳۳
۱- شيطان منكر خالقيت خداوند نبود؛ از اين جهت وقتى خداوند از او پرسيد كه چه چيز تو را از سجده كردن بر آدم باز داشت؟ در جواب گفت:«‌أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نار وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِين؛ من از او بهترم. مرا از آتش آفريدى و او را از گل آفريدى‌» و بدين ترتيب، به خالقيت خدا اعتراف كرد. ۲- همچنين شيطان منكر ربوبيت تكوينى خداوند نبود؛ زيرا در همين سخن گستاخانه‌اش به ربوبيت الهى اقرار كرد، در آنجا كه گفت:«‌رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لاَُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الاَْرْضِ وَ لاَُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ؛ پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مى‌آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت‌». ۳- شيطان منكر قيامت نيز نبود؛ چرا كه پس از رانده شدن از درگاه خداوند درخواست مى‌كند: «‌رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ پروردگارا، پس مرا تا روزى كه برانگيخته خواهند شد مهلت ده‌». آنچه كه باعث شد شيطان از درگاه الهی رانده شود انکار ربوبیت تشریعی خداوند بود.