43.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتظام بخشی مراسم ۱۳ آبان در بوئین میاندشت
کاری از معاونت فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی شهرستان بوئین میاندشت
آبان ماه ۱۴۰۲
#امین_اصفهان
#اقتدار_امنیت
#امنیت_سلامت
#پلیس_خدمتگزار
#انتظامی_خودمان
🔵زینت نمازگزار 🔴
زینت نمازگزار و آراستگی او از توصیههای خداوند متعال در قرآن کریم است که هنگام نماز آراسته باشند.
يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ
اى فرزندان آدم! نزد هر مسجد (به هنگام نماز، لباس و) زينتهاى خود را برگيريد
همچنین مورد توصیه معصومان میباشد.
🔴 عمومیت زینت
در آیه، نخست به همه فرزندان آدم بهعنوان یک قانون همیشگی که شامل تمام اعصار و قرون میشود دستور میدهد که زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید.
🔵 مراد از زینت
این جمله میتواند هم اشاره به (زینتهای جسمانی) باشد که شامل پوشیدن لباسهای مرتب و پاک و تمیز، شانه زدن موها و بهکار بردن عطر و مانند آن میشود، و هم شامل زینتهای معنوی یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت.
و اگر میبینیم در بعضی از روایات اسلامی تنها اشاره به لباس خوب یا شانه کردن موها شده و یا اگر میبینیم تنها سخن از مراسم نماز عید و نماز جمعه به میان آمده است دلیل بر انحصار نیست بلکه هدف بیان مصداقهای روشن است.
🔸🔸و همچنین اگر میبینیم که در بعضی دیگر از روایات زینت به معنی رهبران و پیشوایان شایسته تفسیر شده دلیل بر وسعت مفهوم آیه است که همه زینتهای ظاهری و باطنی را در برمیگیرد.
🌕 توصیه به زینت
لذا در اسلام استفاده کردن از زیباییهای طبیعت لباسهای زیبا و متناسب بهکار بردن انواع عطرها و امثال آن نه تنها مجاز شمرده شده بلکه به آن توصیه و سفارش نیز شده است و روایات زیادی در این زمینه از پیشوایان مذهبی در کتب معتبر نقل شده است.
در حدیث دیگری میخوانیم که یکی از زاهدان ریایی به نام عباد بن کثیر با امام صادق (علیهالسّلام) روبرو شد (در حالی که امام (علیهالسّلام) لباس بسیار ساده میپوشید) گفت: چرا چنین لباس جالبی بر تن تو است آیا بهتر نبود که لباسی کم اهمیتتر از این میپوشیدی امام فرمود:
وای بر توای عباد! من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق؛ چه کسی حرام کرده است زینتهایی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزیهای پاکیزه را؟...و روایات متعدد دیگر.
در مجمع البیان آمده: ای اولاد آدم لباسهای نو و زیبای خود را در نماز جمعه و نماز عید بپوشید این معنی از امام باقر (علیهالسّلام) است.
روایت شده که امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) هر وقت به نماز برمیخاست بهترین لباسهای خود را میپوشید علت را جویا شدند فرمود:
«انّ الله جمیلٌ و یحبُّ الجمال فاتجملّ لربّی و هو یقول خذوا زینتکم عند کلِّ مسجدٍ؛ خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد من برای خدایم خود را میآرایم او میگوید زینت خود را نزد هر نمازی به تن کنید دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم.» [۲]
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
۱= تفسیر نمونه/آیت الله مکارم /ج۶ص۱۴۷
۲=مجمع البیان /طبرسی / ج۴ص۲۴۴
#حدیث_روز
#امام_باقر_عليه_السلام
اگر براى لحظه اى وجود امام از زمين برداشته شود ، زمين ساكنان خود را چنان به تلاطم مى اندازد كه امواج دريا ، دريانشينان را .
💐 الكافي
https://eitaa.com/betlijeh1
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
#بزرگ_مردان_کوچک
#شهید_نوجوان
#مرحمت_بالازاده
#حکایت_شیرین
#اعزام_به_جبهه
#قسمت_اول
در یکی از روزهای سال 1362، زمانی که حضرت آیت الله خامنهای، رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری، واقع در خیابان پاستور خارج میشدند، در مسیر حرکتش تا خودرو، متوجه سر و صدایی شدند که از همان نزدیکی شنیده میشد.
صدا از طرف محافظها بود که چندتایشان دور کسی حلقه زده بودند و چیزهایی میگفتند, صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد میزد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم»
حضرتآقا از پاسداری که نزدیکش بود پرسیدند: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟» پاسدار گفت: «نمیدانم حاج آقا! موندم چطور تا اینجا تونسته بیاد جلو» پاسدار که ظاهرا مسئول تیم محافظان بود، وقتی دید آقا خودشان به سمت سر و صدا به راه افتادهاند، سریع جلوی ایشان رفت و گفت: «حاج آقا شما وایستید، من میرم ببینم چه خبره» بعد هم با اشاره به دو همراهش، آنها را نزدیک حضرتآقا مستقر کرده و خودش به طرف شلوغی میرود.
کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگردد, و میگوید: «حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره, بچهها میگن با عز و التماس خودشو رسونده تا اینجا, گفته فقط میخوام قیافه آقای خامنهای رو ببینم، حالا میگه میخوام باهاش حرف هم بزنم».
حضرتآقا میفرمایند: «بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست».
لحظاتی بعد پسرکی 12-13 ساله از میان حلقه محافظان بیرون آمده و همراه با سرتیم محافظان، خودش را به حضرتآقا میرساند, صورت سرخ و سرما زدهاش خیس اشک بود, در میانه راه حضرتآقا دست چپش را دراز کرده و با صدای بلند میفرمایند: «سلام بابا جان! خوش آمدی»
#ادامه_دارد ...
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
#بزرگ_مردان_کوچک
#شهید_نوجوان
#مرحمت_بالازاده
#حکایت_شیرین
#اعزام_به_جبهه
#قسمت_دوم
شهید بالازاده با صدایی که از بغض و هیجان میلرزیده به لهجهٔ غلیظ آذری میگوید: «سلام آقا جان! حالتان خوب است؟»
حضرت آقا دست سرد و خشکه زدهٔ پسرک را در دست گرفته و میفرمایند: «سلام پسرم! حالت چطوره؟» پسر به جای جواب تنها سر تکان میدهد.
حضرتآقا از مکث طولانی پسرک میفهمند زبانش قفل شده, سرتیم محافظان میگوید: «اینم آقای خامنهای! بگو دیگر حرفت را» ناگهان حضرتآقا با زبان آذری سلیسی میفرمایند: «شما اسمت چیه پسرم؟»
شهید بالازاده که با شنیدن گویش مادریاش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی میگوید: «آقاجان! من مرحمت هستم از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»
حضرتآقا دست شهید بالازاده را رها کرده و دست روی شانه او گذاشته و میفرمایند: «افتخار دادی پسرم صفا آوردی چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهٔ کجای اردبیل هستی؟»
شهید بالازاده که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود میگوید: «انگوت کندی آقا جان!»
حضرتآقا میپرسند: «از چای گرمی؟» شهید بالازاده انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد زود میگوید: «بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم».
حضرتآقا میفرمایند: «خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.»
شهید بالازاده میگوید: «آقا جان! من از ادربیل آمدم تا اینجا که یک خواهشی از شما بکنم.»
حضرتآقا عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرده و میفرمایند: «بگو پسرم. چه خواهشی؟»
شهید بالازاده میگوید: آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
حضرتآقا میفرمایند:چرا پسرم؟
شهید بالازاده به یک باره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده میگوید: «آقا جان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سالهام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم هر چه التماسش میکنم, میگوید 13 سالهها را نمیفرستیم, اگر رفتن 13 سالهها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا میخوانند؟» و شانههای شهید بالازاده آشکارا میلرزد.
حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه شهید بالازاده گذاشته و میفرمایند: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است»شهید بالازاده هیچ چیز نمیگوید، فقط گریه میکند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش میرسد.
#ادامه_دارد ...
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
#بزرگ_مردان_کوچک
#شهید_نوجوان
#مرحمت_بالازاده
#حکایت_شیرین
#اعزام_به_جبهه
#قسمت_سوم
حضرت آقا شهید بالازاده را جلو کشیده و در آغوش میگیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و میفرمایند: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز)تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است, هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش, بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل, نتیجه را هم به من بگویید»
حضرتآقا خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و میفرمایند: «ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان»
مرحمت بالازاده با مجوز آقا وارد تیپ عاشورا شد - چه نام بامسمایی- شجاعت و درایت را با هم داشت و همه در حیرت که این همه در یک نوجوان ۱۳ ساله چگونه جمع شده است.
بر و بچههای تیپ عاشورا چهره مهربان و جدی مرحمت را از یاد نمیبرند. بیشتر اوقات کنار فرمانده خود شهید مهدی باکری دیده میشد.
روز ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر در جزیره مجنون شهید شد.
آقا مهدی باکری هم در همان عملیات به شهادت رسید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🇮🇷 https://eitaa.com/betlijeh1 🕊🇮🇷
🇮🇷🌴💐🇮🇷💐🌴🇮🇷
#در_محضر_روح_الله
#امام_خمینی_ره
حتی اگر در تمام آمریکا #مسجد بسازند و بالای گلدستهها شعار #الله_اکبر قرار دهند ، هیچ وقت شعار #مرگ_بر_آمریکا را فراموش نکنید ، چون #آمریکا ، #شیطان بزرگ است ...
#مرگ_بر_آمریکا
🇮🇷 https://eitaa.com/betlijeh1 🇮🇷