با سلام
استغاثه جهانیطلب منجی موعود عجل الله فرجه...از شب نیمه شعبان تا 23ماه رمضان هرشب رأس 21:45به نیابت از یک شهیدقرائت 🌹دعای الهی عظم البلا....🌹گسترش دهید.
امشب به نیابت از🌹شهید احمدرضا خلجی🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین
👌🌺 داستان جالب
🍃#ناصرالدین_شاه قاجار در ماه مبارک رمضان نامه ای به مرجع تقلید آن زمان #میرزای_شیرازی به اين مضمون نوشت :
من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخود آگاه دستور به قتل افراد بی گناه میدهم لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرماييد!
🍃آیت الله العظمی میرزای شیرازی در جواب ناصرالدین شاه نوشت:
بسمه تعالی
حکم خدا قابل تغییر نیست لکن حاکم قابل تغییر است اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مؤمنین بیهوده ریخته نشود
🔻اینم حکایت برخی مسئولین هستش
🐌یکی نیست بهشون بگه اگه نمیتونید مشکل مردم رو حل کنید جای خودتون رو به یکی دیگه بدید که چاره ساز باشه نه مشکل ساز /
🥀💐🌷🕊🌷💐🥀
🌹 #مسابقه_روز_جوان 🌹
شماره : 4
🌹 #الگوی_من
🌹 #شهید_احمد_مال_امیر
همه #شهدا الگوی خوبی برای زندگی ما هستند ، و همه مدیون #شهدا هستیم .
#شهید_احمد_مال_امیر الگویی به تمام معنا برای خانواده ما هستن ، ایشان خیلی با #محبت و #دلسوز همه بودند و از دیگر ویژگیهای بارز این #شهید ، مقید بودن به #نماز اول وقت و پرهیز از #غیبت کردن و #متنفر بودن از این عمل بود که من از #کودکی این خصوصیات را از #شهید به نیکی آموختم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
ارسالی از
#خواهر_شهید
#خانم_مال_امیر
از #تهران
🥀💐🌷🕊🌷💐🥀
فرهنگی و هنری پایگاه مقاومت بسیج شهدای بتلیجه
🥀💐🌷🕊🌷💐🥀
با سلام
استغاثه جهانیطلب منجی موعود عجل الله فرجه...از شب نیمه شعبان تا 23ماه رمضان هرشب رأس 21:45به نیابت از یک شهیدقرائت 🌹دعای الهی عظم البلا....🌹گسترش دهید.
امشب به نیابت از🌹شهید احمد مال امیری🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین
💐🌸🌹🍀🌹🌸💐
#عاشقانه_های_شهدا
#خاطرات_تفحص_شهدا
خاطره ای از
#نیمه_شعبان
#شقایق
#شهدا
روایتی جالب از اولین شهید شرهانی(شهید مهدی منتظر القائم)قرارگاه به ما اجازه تفحص در این منطقه (شرهانی) را نمی داد و علت را وجود مسائل امنیتی و حضور منافقین در منطقه اعلام می کردند و دیگر اینکه اکثر شهدای ما داخل خاک عراق میباشند و ما مجوز وارد شدن به خاک عراق را نداشتیم. شهید علیرضا غلامی می گفت: با اصرار زیاد قرار شد در مدت یک هفته (بعضی از همرزمانش میگفتند 10 روز)در منطقه کار کنیم، چنانچه یک شهید از بچه های لشکر 14 امام حسین(ع) پیدا کنیم تا مجوز کار را صادر نمایند و اجازه دهند وسایل خود را جهت شروع رسمی کار به محل یاد شده بیاوریم.
روایتی جالب از اولین شهید شرهانی(شهید مهدی منتظر القائم) از طرفی خوشحال بودیم که مجوز حضور در منطقه را گرفته ایم و از طرفی التهاب عجیبی که مبادا دست خالی برگردیم. مدت زمان ما کم بود. محور بسیار وسیع و فوق العاده خطرناک. همه چیز دست به دست هم داده بود تا ما بیشتر احساس یأس و ناامیدی کنیم اما با امید به رحمت خداوند کار را شروع کردیم هر روز با گذشتن از همین میدان های وسیع مین و سیم های خاردار و تله های انفجاری، خود را به محور عملیاتی لشکر می رساندیم و سرگردان بدنبال پاره های جگر این امت می گشتیم و در بازگشت هر روز ناامیدتر از دیروز. وضعیت منطقه، میدان های مین و موانع دیگر و حضور منافقین هیچ کدام ترسی در دل ما راه نمی داد جز اینکه مبادا فرصت تمام شود و دستمان خالی بماند و شهید یافت نشود.
دیگر ناامیدی در چهره تک تک افراد به خوبی رویت می شد تا اینکه صبح روز نیمه شعبان، بار دیگر ناامیدی از وجود بچه ها رخت بربست. روز عید بود و بچه ها به امید گرفتن عیدی، راه میدان مین و موانع را در پیش گرفتند. هر کدام از دوستان نجوایی داشت؛ این هم روز آخر کار ما و نیمه شعبان. حال عجیبی بر جمع حاکم شده بود.
بچه ها رمز حرکتمان را «یا مهدی(عج)» گذاشتند و تفحص روز آخرمان را آغاز کردیم. هرچه می گشتیم، هیچ اثری از شهدا نمی یافتیم.
آن روز یکسره تا عصر مشغول جستجو بودیم ولی همه ناامید و پریشان شده بودیم. همگی خدا خدا می کردند،خورشید هم سر به سرما می گذاشت و مثل اینکه زودتر می خواست خود را به پشت ارتفاع 178 برساند.
غروب نزدیک شد و آسمان به زیباترین شکل درآمده بود که بهترین نقاش ها با بکارگیری عالی ترین رنگ ها نمی توانند چنین صحنه ای نقاشی کنند. ما باید سریعاً منطقه را ترک می کردیم. لحظات وداع شروع شد. به بچه ها گفتم: برمی گردیم و دیگر هم اینجا نمی آییم. غروب نیمه شعبان است آقا جان ما قابل نبودیم. امروز با امید به شما کار را شروع کردیم. حال در این لحظه های آخر باید دست خالی برگردیم.
اشک، چشمان بچه ها را گرفته بود هر کس به دنبال چیزی می گشت تا به عنوان تبرک و یادگاری با خود به عقب بیاورد. یکی از بچه ها مشتی خاک برمی داشت. دیگری تکه ای از سیم خاردار و ته گلوله منور را بر می داشت و دیگری هم تجهیزات همراه رزمنده ای که پر بود از تیر و ترکش را ج مع آوری می کرد تا با خود بیاورد.
شهید علیرضا غلامی (که بعد ها خودش توی فکه بهش شهادت رسید)می گفت: من هم به سمت یک شقایق که نظرم را جلب کرده بود، رفتم تا آنرا از ریشه کنده و در قوطی کنسروی قرار دهم و با خود به عقب بیاورم. وقتی آرام آرام داشتم دور شقایق را می کندم تا از زمین جدایش کنم، باورش بسیار سخت بود. درست شقایق روی جمجمه یک شهید سبز شده بود فریاد یا حسین (ع) یا مهدی(عج) یا زهرایم(س) بلند شد.
بچه ها همه به سمت من آمدند نمی توانم حال و هوای آن لحظه را برایتان تعریف کنم. اشک پـهنای صورتم را گرفته بود. با بچه ها آرام خاک های روی پیکر شهید را کنار می زدیم. و پشت سرهم صلوات نثار روحش می کردیم. پیکر مطهر شهید را کامل از زیر خاک بیرون آوردیم. بر استخوان های این شهید بوسه زدیم اما باز هم دلهره داشتیم که آیا این شهید پلاک هویت دارد؟ آیا از لشکر 14 امام حسین (ع) می باشد؟ با پیدا شدن پلاک شهید، همه بلند صلوات فرستادند.
دیگر یقین کردیم که امام زمان(عج) عنایت کرده حال می خواستیم نام شهید را بدانیم. برایمان جالب بود که اولین شهید تفحص شده در منطقه شرهانی را بشناسیم. شهید را همراه خود به چادر آوردیم بچه ها از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدند،ولی وقتی خوشحال تر شدند که پلاک هویت شهید استعلام شد.آن وقت دیگر روی پای خودمان بند نبودیم و واقعاً او هدیه ای از طرف آقامون بود؛ شهید مهدی منتظر القائم از شهدای لشگر 14 امام حسین (ع) در عملیات محرم.
💐🌸🌹🍀🌹🌸💐
💐🌸🌹🍀🌹🌸💐
🥀💐🌷🕊🌷💐🥀
🌹 #مسابقه_روز_جوان 🌹
شماره : 5
🌹 #الگوی_من
🌹 #شهید_مهرداد_عزیزالهی
#شهید_مهرداد_عزیزالهی که #امام راحل بر بازوانش بوسه زد ، در مهر ماه سال ۱۳۴۶در شهر اصفهان به دنیا آمد و در سال ۱۳۶۴ در عملیات کربلای ۴ در جزیره ام الرصاص در حال غواصی به #شهادت رسید و #جاودانه شد .
بهترین خصوصیات اخلاقی این #شهید تواضع و فروتنی ایشان بوده است ، ایشان گفته اند به جبهه آمدم تا #کمکی در راه #خدا بکنم و #گناهانم پاک بشه ، ایشان با چثه ای کوچک ولی #روحی بلند و #شجاعتی وصف ناپذیر به جبهه اعزام شد .
#مهرداد روحیه بسیار #شاد داشت و بچه ای #نترس و #ورزشکار خوبی در رشته کاراته بود .
نبوغ و استعداد فوق العاده ای داشته به گونه ای که از دفتر #امام نامه هایی فرستاده و توصیه کردند که #مغز خوبی دارد و به جبهه نرود .
ما می توانیم از #شجاعت و #فداکاری و روحیه #انقلابی این #شهید جوان درس عبرت بگیریم و برای دفاع از #کشور و #میهن اسلامی خود تلاش کنیم ، ما می توانیم با ایمان قوی ، راه این #شهید عزیز را ادامه دهیم و همه کارهای ایشان را در زندگی خود #الگو قرار دهیم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
ارسالی از
#خانم_خلجی
از #اصفهان
🥀💐🌷🕊🌷💐🥀
فرهنگی و هنری پایگاه مقاومت بسیج شهدای بتلیجه
🥀💐🌷🕊🌷💐🥀