دانشجو ادبیات بودن اونجاش که شب یلدا نشستی یه گوشه و یهو یکی توی جمع یادش از رشتت میاد و هِرّشون میگیره براشون حافظ بخونی و بدتر از اون تفسیر فال ارائه بدی/:
باو ولم کن من هنوز ادبیات غنایی۲ رو پاس نکردم
Mahyar - Baghal Kon Roohamo (320).mp3
5.25M
- بغلم کن
قلبمون یه درد توشه رفیق (:
[بِیتُألاَحزان]
- بغلم کن قلبمون یه درد توشه رفیق (:
روز اول زمستون/۱۴۰۳
بیا پیریمونو بیست سالگی جشن بگیریم..
دههی سوم زندگیمه و من آمادگیشو ندارم.
درواقع هنوز تجربهی کافی برای رو به رو شدن با مشکلات و مسئولیتها رو نداشته، شمع تولد دو/صفر جلوم گذاشتن و اون موقع باورم شد قراره همهچی افتضاحتر از قبل بشه و آرزوی کلیشهایم این بود کاش ماشین زمان داشتم و دوباره کنکور میدادم و غصهی امتحان دین و زندگی روانمو به هم میریخت.
رضوان میگه میفهممت؛ بعد هیجده سالگی قانوناً وارد برزگسالی و معضلاتش میشیم، هیچکدوممون نمیخوایم و سخته. شایدم اون موقعی که غصهی دین و زندگی رو میخوردم باید درس زندگی بهم میدادن و کوتاهی کردن.
به هر حال من دچار بحران بیست سالگیام و نجات دهنده شونه خالی کرده.
هوشنگ_ابتهاج_–_مننمیدانستممعنیهرگزرا.mp3
3.28M
من نمیدانستم
معنی ِ هرگز را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
[بِیتُألاَحزان]
من نمیدانستم معنی ِ هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر؟
یادتونه میگفتم انتظار کشندهاس؟
من پس از اینهمه سال، چشم دارم در راه که بیایند عزیزانم، آه!
نه، نه! بیخیال اون انتظاره شدم.
راستش امشب هم بیحوصلهام،
مثل تمام این یک سال بیاعتناییم به اینجا.
اما با همهی بیحوصلگیم مسلّمه که آدمیزاد دلش گرم ِ بودنهایی میشه که نبودنا رو جبران میکنن و شیفتهی دلگرمیم شدم. وامصیبتا (:
و بر همگنان و همگان و عام و خاص عرض میکنم این دلگرمی داره اظهار موجودیت مستقل بر پایهی استبداد میکنه و ملت و امت قلب ما رو تصاحب کرده، فرمانروایی.