eitaa logo
بیت الحسن علیه السلام
129 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
کانال حسینیه
مشاهده در ایتا
دانلود
🌞 از قدیم گفتن اگه کسی خواستی بشناسی باهاش سفر کن..🕊🕊🕊🕊 به قلم حسین کاظمی 🕊.با یکی از دوستام تازه آشنا شده بودم یه روز بهم گفت فردا میخوام برم شیراز گفتم منم کار دارم باهات میام.. 1- سر وعده اومد در خونه مون سویچ ماشینشو دو دستی تعارف کرد گفت بفرما شما رانندگی کنید.گفتم ممنون حالا خسته شدی من میشینم..معرفت اول 2- رسیدیم سر فلکه خروجی شهر خواستیم از دکه یه چیز خوردنی برا تو راه بگیریم . من رفتم از دکه اولی بخرم گفت بیا از اون یکی بخریم گفتم . چ فرقی داره گفت .. اون مشتریهاش کمتره تا کسب اونم بگرده... 3- ایستگاه خروجی شهر گفتم صبر کن دوتا مسافر سوار کنیم هزینه بنزین در بیاد..گفت..این مسافرکش ها منتظر مسافرن گناه دارن روزیشون کم میشه.. 3-بین راه یه مسافر فقیری دست بلند کرد..اونو سوار کرد..مسیرش کوتاه بود پول که ازش نگرفت. 5هزار تومن هم بهش داد.گفتم رفیق معتاد بودا . گفت باشه اینها قربانی دنیاطلبان روزگار هستن مهم اینه که من به نیت خشنودی خدا این کار را کردم.. 5-رسیدیم امام زاده یه آدم حدود چهل ساله یه مشما قارچ کوهی دستش بود ..بهش گفت .همش چن گفت 13هزار تومن ازش خرید . گفتم . رفیق انقدر ارزش نداشتا گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه.. 6- رسیدیم شیراز پشت چراغ قرمز یه بچه 10ساله چندتا دستمال کاغذی داشبردی دستش بود. گفت 4تا 5هزارتومن . 4تا ازش خرید گفتم رفیق انقد ارزش نداشتا گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه.گناه داره تو آفتاب وایساده..یه جا دیگه هم از یه بچه یه کتاب دعا خرید 2 هزارتومن. 7-از روی یک پل هوایی رد میشدیم .. یه پیرمرد دستگاه وزن کش جلوش بود یه کم رد شدیم..یه دفعه برگشت گفت میایی خودمونو وزن کنیم.گفتم من وزنم میدونم چقدره گفت باشه منم میدونم اگه همه مثل من تو اینجوری باشن این پیرمرد روزیش از کجا تامین بشه.گفتم باشه یه پولی بهش بده بریم . گفت نه غرورش میشکنه میشه گدایی اینجوری میگه کاسبی کردم. 8-یه گدایی دست دراز کرد .یه پول خورد بهش داد گفتم .رفیق اینها حقه بازنا . گفت .ما هیچ حاجتمندی را رد نمیکنم مبادا نیازمندی را رد کرده باشیم..امام حسن ع 10-چمش به زنهای بی حجاب که میافتاد یه چیزی زمزمه میکرد..گفتم چی میگی یاد منم بده..گفت..یا خیر الحبیب والمحبوب الهم صل علی محمد وآل محمد..به جای اینکه گناه برای خود ثبت کنی یک ثواب ثبت میشه.. 11-یکی بهش زنگ زد گفت پول واریز نکردی..گفتم رفیق بچه هات بودن .گفت نه یه بچه فقیر از مهدیه حمایت مالی کردم .اون بود زنگ زد گفتم چن بهش میدی گفت سه مرحله در یک سال 900هزار تومن ..اول مهر ..عید و تابستان سه تا سیصدتومن.. 12-تو راه برگشت هم از سه تا کودک اویشن کوهی خرید..گفت اگر از یکیش بخرم اون یکی دلش میشکنه.. میدونین من تو این سفر چن خرج کردم .3هزار تومن.یه بسنی برا رفیقم خریدم..چون همینقدر پول بیشتر تو جیبم نبود..من کارت داشتم رفیقم پول نقد تو جیبش گذاشته بود..اجازه به من نمیداد.. میدونین شغل رفیق من چه بود..برق کش..لوله کش..تعمیر کار یخچال..کولر..آبگرم کن...یه مغازه کوچک داشت. میدونین چه ماشینی داشت پراید.85.. میدونین چن سالش بود..34سال. میدونین.من چه کاره بودم ..کارمند بودم..باغ هم داشتم. میدونین چه ماشبنی داشتم..206 صندوق دار کلک زدم گفتم ..خرابه که اون ماشینشو بیاره.. یه چیزی یادم رفت بگم..دائم به ساعت نگاه میکرد..موقعه ا ذان اگه دیر میشد..طوری عجله میکرد که انگاری حلوا تقسیم میکنن میترسه تمام بشه.. 2روز شیراز بودیم تو 5تا مسجد متفاوت نماز خوندیم.. طوری مناجات میکرد که انگاری یکی شمشیر گذاشته رو گردنش میخواد سرشو قطع کنه.. عاشق مولا حسین علیه السلام بود ..چندتا حدیث گفت دوتاش یادمه. بترس از ظلم کردن به مظلومی که جز خدای عزوجل کسی را ندارد.. عاجزترین مردم کسی است که ناتوان از دعا کردن باشد.. امام حسین ع این جریان چند سال پیش چند روز قبل محرم اتفاق افتاد من از اون موقع کلا تغییر کردم.. حالا همیشه محرم که میشه یاد اون رفیقم میافتم.. پیش خودم فکر میکنم اگه همه مثل او بودن چی میشد..همون وزن کشه که روی پل هوایی نشسته بود چرت میزد..بی نیاز که هیچی ثروتمند میشد..بقیه اش را شما بگین... درود بر تو مولایم حسین جان بعد از 1400 سال چه پیروانی داری........🙏🙏باعرض پوزش نام شخصیت ماجرا محفوظ.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فلسفه گریه برای کربلا، نشان‌دهنده حقیقت و لطیف‌کننده احساسات است ▫️ هركه انسان است، بر خاطره کربلا ميگريد؛ چون خاطره، خاطره‌ى بزرگداشت انسانیّت و فضيلت است؛ و هركه فضيلت‌دوست‌تر است، بيشتر در اين واقعه و حادثه‌ى عظيم تاريخى متأثر ميشود. نميخواهم بگويم كه آن‌قدر گريه كنيم كه غش كنيم امّا نفهميم چرا گريه ميكنيم؛ نه، این كه بی‌ارزش است. ◾ گريه‌اى كه با توجّه و با فهم واقعه باشد، گريه‌اى كه با فقه حقيقت همراه باشد، نشان انسانیّت و فضيلت است؛ و گريه عاملى بود كه در روزگار ائمّه‌ى ما (عليهم‌السّلام) از آن به سود اسلام و به سود حقيقت استفاده ميشد. کاری ندارم به این‌که امروز این مسئله تحريف شده باشد. ▫️ اصل فلسفه‌ى گريه در اسلام و در شیعه یعنی براى حادثه‌ى كربلا اين است؛ گریه برانگيزاننده و تحريک‌كننده است؛ حقايق را نشاندهنده است، احساسات را لطيف‌کننده و رقيق‌كننده است و خلاصه، انسان انقلابى را حسّاستر کننده است. ◾ حالا يک آدم پرخورده‌ى نفهمى هم اشک بریزد؛ آن اشک که اصلاً براى امام حسين (عليه‌السّلام) نيست؛ براى خاطر قرض‌هاى عقب‌افتاده و اجاره‌ى خانه و گرسنگى و اينها است؛ آن را كار ندارم. من گريه‌ى اهل معرفت را ميگويم و خودم طرف‌دار اين گريه‌ام. خدا رحمت كند گريه‌كنندگان اهل معرفت را. 📚 کتاب (علیه‌السلام)؛ ص۲۹۱-۲۹۲ | سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای در محرم الحرام ۱۳۵۱ در هیات انصارالحسین تهران 👈 در ایام محرم، هر شب بخشی از کتاب همرزمان حسین (علیه‌السلام)، در این حساب منتشر خواهد شد 🏴 @Khamenei_ir
🚨 توصیه علامه امینی در شب عاشورا علامه امینی در شب عاشورا برای سلامتی امام زمان (عج) صدقه کنار می‌گذاشتند و می‌فرمودند: قلب حضرت امشب در فشار است.
🔴امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔺عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔺مکن ای صبح طلوع
ای اهل حرم میر و علمدار نیومد ای اهل حرم میر و علمدار نیومد علمدار نیومد علمدار نیومد 😭😭 سقای حسین سید و سالار نیومد سقای حسین سید و سالار نیومد علمدار نیومد علمدار نیومد 😭😭 حسین حسین حسین
هدایت شده از علیرضا پناهیان
MaqtalKhani-18k.mp3
3.81M
🔴 مقتل خوانی ظهر عاشورا 🔻گفتگوی جانگداز امام حسین و حضرت زینب(س) @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📌ریشۀ خیلی از نق‌زدن‌ها به عزاداران حسین(ع)، حسادت به لذتی است که عزداران می‌برند! 🔻مثلا نق می‌زند که: چیه برای امام حسین گریه می‌کنی؟ برو برای خودت بنشین گریه کن! یا میگه: این همه رفتی برای امام حسین گریه کردی چی گیرت آمد؟ چرا آدم نشدی؟ 👈🏻پاسخش اینه: وقتی در هیئت با یک عشقی دور هم جمع می‌شوید، کسی که اهل این بساط نیست، وقتی تو را نگاه می‌کند، می‌دانی حسرت تو را می‌خورد؟ حتی ممکن است به تو حسادت هم بکند. 🔻مثلا کسانی که به عزاداری شما حسادت می‌کنند، ممکن است بگویند: «چیه برای امام حسین گریه می‌کنی؟ برو برای خودت بنشین گریه کن. خب این همه رفتی برای امام حسین گریه کردی چی گیرت آمد؟» هی نق می‌زند. 👈🏻بهش بگو: ببین! بله، من هنوز از امام حسین بهره‌برداری رفتاری نکردم، ولی کِیف که می‌کنم! بیچاره تو که همین کِیف را هم نمی‌کنی، نشستی داری نق می‌زنی و از حسادت داری می‌میری! چون هیچ‌کس را اینقدر دوست نداری که برایش بسوزی، و از سر محبت برایش خودت را بزنی. اگر هم بروی یک جایی برقصی، باز هم کِیفی که من در سینه‌زدن برای حسین(ع) می‌کنم، نمی‌کنی. چون آنجا برای خودت می‌رقصی. آدم که نمی‌تواند از دوست داشتن خودش این‌قدر لذت ببرد! خودت هم می‌دانی آنجا خبری نیست. 👤 علیرضا پناهیان - محرم ۹۶ @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
Panahian-Roze-HoseinKomakMikhahad.mp3
5.39M
🏴روضۀ عاشورا | حسین(ع) کمک میخواهد .. @Panahian_ir
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله زائر کرببلا حق شفاعت دارد قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است کار ما دست تو آقاست اباعبدالله مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت او نظر کرده‌ی زهراست اباعبدالله بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم جلوه‌اش اکبر لیلاست اباعبدالله چشم ما روز قیامت به پر قنداقه‌ست پسرت مالک فرداست اباعبدالله روزی گریه‌ی ما دست رباب افتاده روضه‌خوان در دل صحراست اباعبدالله باب بین‌الحرمین از حرم عباس است همه جا سفره‌ی سقاست اباعبدالله هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم سینه‌زن زینب‌کبری‌ست اباعبدالله مادرت گفت “بنیَّ” دل ما ریخت به هم بردن نام تو غوغاست اباعبدالله مادرت گوشه‌ی گودال تماشا می‌کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
نام تو می برم خدا را شکر سائل این درم خدا را شکر در حریم تو مادرت زهرا داده بال و پرم خدا را شکر منسبم گشته از همان اول روضه خوان حرم خدا را شکر خورده ام جای شیر، حب تو از سینۀ مادرم خدا را شکر در عزای تو بال جبریل است عرشۀ منبرم خدا را شکر کمی از سوز نالۀ زینب دارد این حنجرم خدا را شکر با تقید به روضه های تو فاطمی محورم خدا را شکر نه محرم که در تمام عمر یاد تو مضطرم خدا را شکر عاقبت با تنی به خون غلطان ناز تو می خرم خدا را شکر می شود دانه دانۀ اشکم شافع محشرم خدا را شکر از همان کودکی گرفتار آل پیغمبرم خدا را شکر جای اشهد دم حسین جان است نالۀ آخرم خدا را شکر عکس شش گوشه را کشیدم در صحن چشم ترم خدا را شکر با غلامی و خاکساری تو از جهانی سرم خدا را شکر سینه ام گوشه ای ز کرب و بلاست آبرویم ز آبروی شماست
زازل ياد تو شد رونق بازار دلم کى غريبم که تويى در همه جا يار دلم ز حسينيه دل هم گذرى حضرت عشق رنگ ماتم زده اى بر در و ديوار دلم صوت محزون تو از بس جگرم را سوزاند عالمى سوخته از اه شرر بار دلم مادرت هستى من وقف عزاى تو نمود زين سبب گريه شب و روز شده کار دلم همه درد فقط زخم زبان دنياست لحظه مرگ بيايى تو به ديدار دلم سر در هئيت دل با خط خون بنوشتم شاه بيتى ز غزل خانه اشعار دلم سر بازار محبت که همه حيرانند غم ندارد که حسين است خريدار دلم با اجازه ز ابوفاضل و دست و علمش نام زينب ز ازل گشته علمدار دلم