eitaa logo
هیئت بیت‌النبی (ص)
1.7هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
990 ویدیو
19 فایل
🏴حسینیه بیت النبی (ص) 🚩محفل بسیجیان و رهروان شهدا 🔸قرار هفتگی یکشنبه شب ها 🕗 ساعت ۲۰:۰۰ 🔻ارتباط با ادمین @beytonabi_admin 🔻خادم هیئت @beytonabi_khadem 📱@beytonabi_ir ▫️شماره کارت هیئت: 💳 ۵۰۴۱-۷۲۱۱-۱۱۶۴-۱۸۲۶ 📍قم،خ جوادالائمه،خ طباطبائی، ک۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 روایت روز سوم_۱ حبیبیWiFi📳 موجود⁉️ نت موجود⁉️ من در حال یافتن اینترنت برای هماهنگی با آقا مهدی عاصم که بریم برسیم بهشون همراه کاروان بشیم ادامه راهو😊 اما نت ماکو 😏 پیدا نکردم 🤦‍♂ تا اینکه دیدم یه شماره عراقی افتاده رو‌ گوشیم👍 با سیم ایرانی توکل بر خدا زنگ زدم بهش و خدا خواست و وصل شد و آقا مهدی بود 😎 هماهنگی کردیم و بعد از ساعتی دم حرم کاظمین قرار گذاشتیم و لحظه موعود فرا رسید 😢 وقتی به نشانه ای از کاروان هیأت رسیدیم حال اون بچه ای سر راهی رو داشتم که بعد از سالها به مراد دلش رسیده😁😁 فیلم هندی ای شد😉 ماه عسلی بر پا بود 😅 ناگهان احسان علیخانی با بالگرد اومد پایینو بغض ما ترکید 😭😜 در حال سلفی گرفتن بودیم و امیرمهدی هم پیش ما بود برا خداحافظی و دیدن آقا مهدی 😊 ماشین گرفتیم و راهی بغداد شدیم منزل حسین آقا میزبانمون تو کاظمین🌺 وارد خونه که شدیم استقبال وِلَرمی از ما شد😁 چرا حالا وِلَرم؟! گرم چرا نبود؟!👀 چون نصفشون خواب بودن و کمی هم خسته ی راه برگشت از .. لذا از استقبال گرم خبری نبود..😊 بله سامرا رفته بودن عزیزان 🚌🚎🚌 بدون ما! ما عقب مانده بودیم😔😔 الحمدلله دوستان به جای ما! زیارت خوبی هم داشتن و روضه و عشق و حالی وصف ناشدنی در سامرا! خانه امام زمان علیه السلام و حرم امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام..❤️ این زیارت اربعین رو از وجود مبارک امام حسن عسکری علیه السلام و روایت معروفشون داریم ❤️🏴 و به هر صورت تا آخر این سفر معنوی قسمت ما دو سه نفر نشد که سامرا مشرف بشیم 😔😔😔😔😔 ۲ ▪️ @beytonabi_ir
🔸روایت روز سوم_۲ وقتی ما بعد از کلی ماجرا رسیدیم به کاروان رفقا،اولین جمله ی همه‌ با دیدن ما این بود که « بالآخره اومدین😂😂» داستانی بود رفتن ما! اصلا کربلا رفتن داستان نشه که حال نمیده😉 ناهار آوردن چه ناهاری 😋😋 ما که ناهار دوممون بود😎 یه ناهار با متأهل ها قبل رسیدن به اینجا زده بودیم 🍜🍲🥛 بعد ناهار دقایقی به حالت ریکاوری رفتم 😴😴 بیدار که شدم رفتم اتاق 😍 آقا میثم هم بیدار شده بودن و دیداری کردیم 🙋‍♂ مشغول کارای دانشگاه بودن 👨‍💻👨‍🏫👨‍🎓 زمزمه هایی به گوشم میخورد 👂 که قراره غروب یا بعد مغرب پیاده روی اربعین رو از کاظمین شروع کنیم به امید خدا 🤲 بعد یکسال چشم انتظاری💔 🚶‍♂🚶‍♂🚩🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🏴🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂ آره فکر کنم همین حدود پنجاه نفر بودیم 😉 نماز مغرب رسید و آقا سید با لهجه شیرین آذری☺️حاج آقا حسینی عزیز🌺 پدرخانم آقا جابر امام جماعت بودن.. بین نماز دقایقی از سختی های زیارت کربلای اون قدیما برامون گفتن تا خیلی ناله نکنیم از سختی راه ✅✅ بوی وداع میومد🙋‍♂ عَلَم کاروان کنار چوب پرده خونه برافراشته و مراسم عزاداری برپا شد🚩🚩🏴🚩🚩 میزبان‌های عرب زبانمون هم اومدن نشستن پای محفل بیت النبی_ص👳‍♂👳‍♂👳‍♂🧔 و مداح شروع کرد..🎤 الحمدلله الذی خلق الحسین_ع نور ازل حسین_ع وَ سَلامٌ علی الحُسَین_ع..😭😭🏴❤️ بیشتر نوحه های مداح بود تا میزبان‌هامون هم که حالا میهمان جلسه هیأت ما شده بودن،خوب ارتباط بگیرن✅ انصافا هم با کهولت سن اما خوب سینه میزدن😍 مخصوصاً با این ذکر نورانی و طوفانی: عباس یا ابالفضل 🚩🚩🚩🚩❤️😭 ۲ ▪️ @beytonabi_ir
🔸روایت روز سوم_۳ مراسم تموم شد ♻️اما فرق پایان این مراسم با شبای هیأت این بود که تازه آغاز نوکری بود.. آماده شدیم برای حرکت در ..🚩 قبل از حرکت شاهد صحنه‌ی شیرینی بودیم😍😍 میزبانها نشسته بودن و به رسم همیشگی بیت النبی_ص تو این ایام، با اهدای هدایایی تقدیر کوچکی از میزبان انجام شد✅ سوهان قم و هدیه ای..🎁 تشکر لسانی مفصلی هم از طرف آقا میثم انجام شد به زبان فارسی و محمد آقای زَیّادی که از پدر اهل عراق هستن و از بچه های فعال هیأت هستن، نقش بسیار مهمی ایفا می‌کردن تقدیر و تشکرهای هیأت رو با زبان عربی و لهجه اصیل عراقی تقدیم می‌کردن 😍😁🌺 احسنت ✅ کار خیلی شیک و تمیز بود🌸 انصافاً میزبان ها هم سنگ تموم گذاشته بودن 🌺 بالاخص در پپسی😅😅😅 إحْسین از جوونای گل عراقی که میزبان بودن خیلی با مرام😁 تا جایی که تو پیاده روی که بودیم بارها با آقای عسگری تماس تصویری می‌گرفت اما چون زبون همو نمیفهمیدن با زبان اشاره 🤷‍♂🙆‍♂🙋‍♂🙅‍♂💁‍♂ با هم حرف میزدن و همش دنبال جناب چلنگر همون مترجم آقای زَیّادی میگشتن 😅😅😅 تقدیر و تشکر شد! و عکس یادگاری های دسته جمعی و دو به دو و سه به سه گرفته شد 😁😁📸🎥🖼 دقایقی بعد اتفاق باحالی افتاد 😂.. ۲ ▪️ @beytonabi_ir
🔸 روایت روز سوم_۴ قبل از اینکه بگم قضیه چیه نکته ای بگم👇 🔰تو فرهنگ خادمی برا اهل‌بیت علیهم‌السلام بعضیا کلی نگرن و ذهن مبارک اصطلاحاً می‌کنه رو کلیات و موارد خاص برای خادمی 🔒 اما بعضیا از نعمت جزئی‌نگری و ریزبینی بهره‌مندن و دایره‌ی ارائه خدمات به مهمونا و عزادارای امام حسین_ع رو خیلی وسیع میدونن😍 خب اینطور راه باز میشه و هر کسی با هر توانی خودشو در قامت زُوّار ابوالسجاد اباعبدلله الحسین علیه السلام میبینه و چی از این بهتر😍😍😍😍 ماجرا 👇 نشسته بودم یه گوشه واااااای😄😄 صابخونه یه تعداد شلوار کردی سففیییید آورده بود برا کاروان😂 انگار قرار بود سفید پوش شویم و در قتلگاه عینُ الوَرده کنار توابین جهاد کنیم 😅 جمعه بازاری شده بود😁 هر کی دنبال شلوار کردی سففیییید هم سایز خودش میگشت 😍😆 کوچیک تا بزرگ 🙃 با این آیتم دیگه میزبان ما مهمون نوازی و خدمت رو در حق زائرا تموم کرده بود 😍😍☺️ ببین چقدر ریز بین تو‌ خدمت به زوار بلکه این زائرا با شلوار راحتی تو پیاده روی کمتر اذیت بشن 😁 خدایی هم همینه، خیلی آدم راحته توش🤪 شاهدم شلوار کردی عریض و طویل سلطان قلب‌ها عمو صمد 😅ظرفیت جابجایی سه نفرو داشت 😎😁زیبا جادار مطمئن 😉 آخه میزبان 😘 شلوار کردی خوبه چرا حالا سفید تابلو😂😂 📢قتی دوستان همه به دنبال شلوار سایز خودشون بودن ندایی طنین انداز شد که آقایون گرامی، برادران محترم، گول نخورید شلوار کردی سفید یه نماده🤣🤣 بزارید با شعری که سراییدم در لفّافه بگم: شلوار کردیِ سفید، همیشه مُراد نیست شاید که میبرند مسلمانی‌ات کنند😅😅 ۲ ▪️ @beytonabi_ir
🔸 روایت روز سوم_۵ الرَّحیل الرَّحیل.. الوداع الوداع.. وداع با پدرگرامی امام رضا_ع وداع با میوه‌دل امام رضا_ع به سوی ..🚶‍♂🚩🏴🚩 سه تا ون هماهنگ شده بود🚎🚌🚎 با میزبان خداحافظی گرمی کردیم و سوار شدیم قرار بود تا ابتدای مسیر پیاده روی برسونه و بسم الله بگیم و شبانه مسیری رو در پیاده روی طی کنیم🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂ کنار من آقای پورقربان و آقای موسوی عبادی بودن کرایه هر نفر سه دینار بود 💰 دینار خورد نداشتم کرایه بنده رو آقای پورقربان حساب کرد نذرش قبول 😁 البته از همین تریبون اعلام میکنم تو مسیر تمام کمال تسویه کردم😎😌 آقا قرار بود تا سر مشایه برسیم و پیاده بریم اما نمی‌دونم چرا راه طولانی شد😴😴🙄 چُرت ناقابلی هم زدیم والا.. وقتی پیاده شدیم دیدیم تابلو زده ۸۵کم تا کربلا 🙄🙄 داداش کاظمین به کربلا حدود۱۲۵تا هست🧐 فهمیدیم ماشین مارو کمی جلوتر از ابتدای مسیر پیاده روی پیاده کرده ☹️ امان از این توفیقات اجباری 🤓 تازه راز نفری سه دینار بودن کرایه رو فهمیدم🤔 میشه نفری ۶۰هزار تومن البته به دینار ۲۰ تومن☺️ به ما که دینارو ۲۲ دادن تو ایران! مسئولین هر وقت از نیویورک و سازمان ملل برگشتن خواهشاً رسیدگی کنن😘😍☺️ داخل پرانتز همینجا دمت گرمی بگیم به سید محرومان که پرچم حاج قاسمو برد بالا تو سازمان ملل 😘😍😍😍😍 پرانتز بسته😜 ۲ ▪️ @beytonabi_ir
🔸 روایت روز سوم_۶ 🔰خب تو مشایه کاظمین به کربلای اربعینی بودیم و چون بنا داشتیم به احسن وجه و تو چهار روز از مسیر عاشقی بهره مند بشیم ⚜و از طرفی هم ناخواسته کمی از مسیر رو با ماشین اومده بودیم واسه همین بنا شد شبانه خیلی راه نریم و کمی که رفتیم اتراق کنیم در موکبی.. علمدار افتاد جلوی کاروان🚩 وَ نُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّة... برای یاریتان آمادیم... شعار یاری امام که الهی به عمل‌هایمان برسد.. نقش بسته به روی پرچم کاروان اصحاب خراسانی 🚩 دوباره بعد از یک‌سال و برای بعضی بعد از دو سال و شاید برای بعضی دیگه بعد از چند سال فراق از پیاده روی اربعین باز خدا خواست که بیاییم 🚶‍♂🏴 💎الهی که هم بیاییم! تو ذهن ها تداعی میشه این لحظات😍 این روزا خیلی قلبم به غم اسیره خاطرات خوشم توی این مسیره..❤️🚩🏴 ۲ ▪️ @beytonabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 روایت روز سوم_۷ همینطور که شروع به حرکت کردیم، موکب ها هم بودن اما بعضی تازه داشتن خیمه رو برپا می‌کردن 🤔 بعضی میگفتن امسال بخاطر اوضاع درگیری های داخل عراق، بعضی موکب ها چند روز دیر تر شروع کردن اما خب زائرا الحمدلله لَنگ نمیموندن و همه چی جور بود😍 بین راه چند لحظه فرمانده صبر کرد و گفتگویی شد درباره مسیر و.. حرکت کردیم بهره مندی از نوشیدنی ها و خوردنی های بین راه رو کلید زدیم آب طالبی هم‌ بسیار موجود😁 از طرف فرمانده به بنده یادآوری شد که در چه وضعی بودی و با چه داستان هایی تونستی برسی به این بهشت 🤔🤔 یعنی اضطرار پیدا کردی تا رسیدی یعنی قدر بدان✅✅ شبانه مدتی راه رفتیم تا رسیدیم به موکبی و.. ۲ ▪️ @beytonabi_ir
🔸 روایت روز سوم_۸ آخر شب بود! موکبی صبر کردیم تا دم نماز صبح حدوداً استراحت کنیم و حرکت کنیم.. یه چادر داشت یه ساختمون بزرگ هم بود حسینیه بود🕌 بعضی رفتن تو چادر بعضی هم رفتن داخل حسینیه اما چند دقیقه بعد الفرار به سمت همون چادر☺️ کف زمین حسینیه هنوز فرش یا موکت نداشت.. خوابیدیم کمی😴😴😴 📢الصلاة الصلاة نماز صبح شد و اولین نماز صبح دلچسب تو پیاده روی اربعین امسال روزیمون شد 😍😍 هزار الحمدلله.. حاج رضا رو‌ که تو عکس مشاهده می‌کنید رو صندلی نشسته،چشماتون رو که یه لحظه بستید نیست دیگه رفت دیگه رویت نشد😃 غم فراق کربلا بردش رفت کربلا 🚩 نمازو که خوندیم گفتن یاالله حرکت.. باور کنین داغون بودم از کم خوابی و خستگی چند روزه.. داستان شد دوباره سفر من.. دیگه میره تو روایت روز چهارم 😁 فعلا تا فردا.. ۲ ▪️ @beytonabi_ir
🇮🇷مانور و حضور موتوری🏍 بچه های هیأتی نیروگاه امشب ساعت ۲۲:۳۰ تقاطع جمهوری جوادالائمه روبروی احمدخوانی 🔰جبهه فرهنگی هیئات نیروگاه دوستان با پرچم ایران و امام حسین حضور پیدا کنید. 🌐 پایگاه و جبهه "هیئات نیروگاه قم" 🆔 @jebhefarhanginirogah
🕌(۲) ✅قسمت پنجم 📝نویسنده: 🔰حجت‌الاسلام یعقوبی 🚩 ۱۴۴۴ 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 __________________ ▪️ @beytonabi_ir
🔸 روایت روز چهارم_۱ بعد اولین نماز صبح پیاده روی اربعین امسال، بی خواب بودم و خارج از برنامه خوابیدم،کاروان داشت راه میوفتاد،بیدار شدم دیدم اثری نیست از رفقا 🙈 یا رَفیقَ مَنْ لا رَفیقَ لَهُ.. 😍 نمیدونستم کاروان تا کجاها رفته،یکسره رفتم🏃‍♂🏃‍♂🚩 توقف کوتاهی کردم صبونه ای بزنم 😇🥚🌭🍜🥛 نشستم رو صندلی🙋‍♂ باز دقت موکب دار عراقی در جزئیات خادمی توجهم رو جلب کرد🤔❤️ رو یه صندلی نشسته بودم و ظرف صُبونه و نون هم رو پام مشغول بودم 😋 خادم یه صندلی دیگه گذاشت جلوم و ظرف غذا رو از دستم گرفت گذاشت رو صندلی روبروییم 🤔😇 برام میز درست کرد تا راحت باشم 😍 حسین جان😭😭😭 چه کردی با این دلا که دونه دونه سنسورای مغزشون دغدغه‌ی راحتی زائراتو دارن شاید به نظر ساده و بی اهمیت بیاد 🤷‍♂ حالا یه میز صبونه درست کرده برات🤷‍♂ چرا فیلم هندیش میکنی 🙄 اما خدایی اینطور نیست،ریشه رو نگاه کن👀 برادر من! خواهر من! اگه خواستی نگاهت با نگاه ساده‌ی بقیه فرق کنه و عمیق تر باشی گیر نکن تو ظاهر یه واقعه❌ برو تو ریشه ها⚠️ ببین از کجا آب میخوره این دقت ها 🤔🤔 یک و یک دارن این خادمان جان برکف سیدالشهدا علیه السلام اینها که یکسال تلاش و دوندگی دارن تا یک ماه بریزن پای زائران امام حسین علیه السلام 🌺🌺❤️❤️ 🔰این قاعده میگه باید خادمی کنم، باید کاری کنم هر لحظه آسایش بیشتر داشته باشه تو این مسیر... مثل پروانه دورت میگرده تا راحت باشی میز غذا هم برات می‌زاره تا همین اندازه که غذا دستت باشه هم اذیت نشی😊 خب!دو ساعتی تنها بودم تا اینکه به عَلَم رسیدم😍 ۲ ▪️ @beytonabi_