eitaa logo
بېسېم چې
826 دنبال‌کننده
19هزار عکس
8.4هزار ویدیو
289 فایل
[بسم الله المھدې...] [سلام‌بر‌ېگانه‌مُنجې‌عـٰالم‌بشرېت..!🕊] {عشق یعنی استخوان و یک پلاک سال‌ها تنهای تنها زیر خاک..🥀} خرده‌ریزها⇦ https://eitaa.com/bisimt
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 فرض كنيم شما بهترين آلبالوى دنياييد، ترش و خوشمزه، ولى يه نفر آلبالو دوست نداره، حالا شما ميخوايد زرد آلو بشيد !!؟
♡ چطور میشـــہ امام‌زمان (عـج) رو درک کرد؟!💫🌙 ¹۔ زیاد قرآن بخونیم و بہ قرآن زیاد نگاه کنیم..🌱 ²۔ مواظب چشماےِقشنگمون باشیم..👀 کہ باهشون گناه نکنیم...!❌ چشمے کہ گناه کنہ نمےتونہ‌حضرت‌رو🥀 ببینہ :)💌 ۔ •°|برگرفتہ‌ازکتاب : درخانہ‌اگرکس‌است،ص۴۳✨
⚠️ 🧔🏻🌿 شهدایے زندگے ڪردن به؛↓ ←پروفایل شهدایے نیست...😉 اینڪه همون شهیدے ڪه من عڪسشو پروفایلمو📲 گذاشتم↓✨ 🌱 چے میگه مهمه...🙃 🌱چے از من خواسته مهمه☺️ 🌱راهش چے بوده مهمه😞 🌱چطورزندگےمیڪرده مهمه✌️ 🌱باڪے رفیق بوده مهمه🦋 🌱دلش ڪجاگیربوده مهمه🍁 🌱چطورحرف میزده🍂 🌱چطورعبادت میڪرده🥀🥀🥀
😈خانوووووووووم...... شماره بدم؟ 🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟ 💁♂ ‌چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟ ☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️ بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔 🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد... 🌸روزی به امامزاده ی نزدیک رفت… 👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️ 🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد خسته… انگار فقط آمده بود کند… دردش گفتنی نبود…!!! 🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد‌‌‌ وارد شد و کنار ضریح نشست🌸 😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️ 😭خدایا کمکم کن… ☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… 👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان کنن!!!‼️ 😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند… 💃به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شد… اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! 😯 انگار محترم شده بود… تعقیبش نمی کرد!‼️ 🌼احساس کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام شده باشه!!!! 🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود! 🌿یک لحظه به خود آمد… 🌸دید را سر جایش نگذاشته…!☺️
「♥"🔗」 *همیشہ‌میگفت:↯ یه‌شہید‌انتخاب‌کنید، بࢪید دنبالش‌بشناسیدش؛ باهاش‌اࢪتباط‌بࢪقراࢪ کنید شبیہش‌بشید ! حاجت‌بگیرید‌شما هم ”شہید‌میشید“ :)🙂❤️ •|🌸|• شہیدمصطفے‌صدࢪزاده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
*‍‌داداش‌‌ابراهیم🦋 ✨ "همه جمع شده بودند. مسابقه حساس والیبال بین معلم مدرسه یعنی ابراهیم هادی ومنتخب دانش آموزان بود😅💫 وسط بازی توپ را نگه داشت ! صدای اذان می آمد😍 باصدای رسا اذان را گفت.🌱 بچه ها وضو گرفتند ودر حیاط مدرسه نماز جماعت برپا شد💕 آری☝️🏻 از مهم ترین علل ترقی ابراهیم،اقامه نماز اول وقت وجماعت بود.😇 حافظوا علی الصلوات والصلاه الوسطی وقوموا لله قانتین در انجام (به موقع وکامل)همه نماز ها و(بخصوص )نماز وسطی (=نماز ظهر)کوشا باشید و از روی خضوع واطاعت ،برای خدا به پا خیزید(بقره۲۳۸)" ☔️
😂 یاد؁ڪنیم‌از آقا؎ شهـرداران زمان جنگ!😁 می گفت: به مادرم‌گفتم ننه بالاخـره‌رفتم‌جبهہ وڪسی شدم😊 مادرم ذوق کرد😍و گفت ننه فدات بشه می دونستم تو آخرش یه چیزی میشی.😘❤️ خب ننه چیکاره شدی؟ گفتم: شهردار😌 فداش بشم نگذاشت حرف از دهنم در بیاد😶کل محله فهمیدن من شهردار شدم😇 قربونش برم ننه‌ام نمی دونست شهردار توجبهه کارش شستن ظرفهاست و جارو کردن سنگره.🌷😜 مادره‌دیگہ‌دوست‌دارع‌بچه‌اش‌یہ‌ڪاره‌ای‌بشه!!…🙃😜
✔️بچه ها حواستون باشه به صدای 😈شیطون😈 گوش ندین که دائم میگه ❌وقت هست ❌دیر نمیشه ❌هنوز فرصت داری 🌸🌸آقامون علی (ع) می فرمایند :فرصتها مثل ابر میگذره واگه فرصت رو از دست بدی بعد خیلی غصه می خوری ☁️😔☁️😔☁️☁️☁️ 🌃🌅پس امروز و فردا نکن ✔️یا علی بگو 🌟حفظ و قران رو شروع کن 🌼🌼🌼از همین امروز 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
😂😆 🦋یک شب دیدم کرمعلی مثل هر شب ایستاده و نماز می خواند. 😁 کلاه معروفش هم سرش بود و چشم هایش بسته. توی عالم خودش تسبیح به دست می گفت: «الهی العفو» را با صدای بلند می گفت، سیصد تا الهی العفو باید می گفت.📿 متوجه شدم کسی که کنار کرمعلی خوابیده چند دقیقه ای می شد از صدای او بیدار شده و کلافه است. 😖 یک دفعه از جا بلند شد پتو را انداخت روی سر کرمعلی و او را پیچید داخل پتو و زور میزد او را بخواباند، 😅 حالا کسی که این کار را می کرد خودش نماز شب خوان بود اما دیگر کلافه شده بود. 😄 اول از کارش ناراحت شدم اما دیدم می گوید: «آخه لامصب بگیر بخواب این قدر شبها بیدار می‌شوی می گویی الهی علف..🌿 الهی علف🌿، مستجاب الدعوه هم که هستی، ✨ همه غذای ما شده علف، علفی نیست که عراقی ها به خورد ما ندهند.🤣 چقدر بهت بگویم بابا بگو الهی العفو😁 با شنیدن حرف هایش از خنده روده بر شدم. 🤣 واقعا هم همین طور - بود، چند روزی می‌شد توی غذایمان به جای بادمجان و برگ کلم، پر از ساقه ها و آشغال سبزی های بازار بود. 😁🥗🍲 از آن شب به بعد این شده بود سوژه خنده بچه ها و برای هم تعریف می کردند.😂😂😂✌
استاد‌پناهیان:↯ تجربہ‌بهم‌یا‌دداده‌ڪه... براےاینڪه‌طلب‌شهادت‌ڪنے ‌نبایدبہ‌گذشتہ‌خودت‌نگاه‌کنے...! راحـت‌بـاش! نگــران‌هیـچےنبـاش! فقط‌مواظب‌این‌باش‌ڪه شیطون‌بهت‌نگہ‌تولیاقت‌شهادت‌ندارے...!ジ |✨|
💍 🌸•° چادࢪم حس عجیبـے داࢪد...🌧 بوے مدینہ میدهد...🌿 ࢪنـگ ِ درب سوختہ‌ࢪا داࢪد...🖤 بلندایش، همچون قامٺِ استوار زهرا ۜ سٺ🌱✨ و وقتی نفس هاے باد،🌬 دردرونش میتپد💓 همچو بال ملائڪ میشود...🦋
••♥️•• دیدۍ‌یه‌وقتایۍ‌بی‌خودۍدݪت‌می‌گیره؟! هیچی‌هم‌نشده‌ها.... فقط‌دلت‌میخواد‌گریه‌ڪنی... اما‌یه‌وقت‌بچگی‌نکنی‌و‌اشکاتو‌همینجوری الکی‌خرج‌کنۍ... به‌اشڪ‌هات‌جهت‌بده، دݪۍڪه‌گرفته؛نور‌می‌خواد دݪۍڪه‌گرفته‌فقط‌ ..