eitaa logo
نجواۍبےنهایت☕️
1.8هزار دنبال‌کننده
543 عکس
75 ویدیو
1 فایل
﷽ به نظر من : احساسات ما آدم ها همیشھ #بےنهايت است ... 🖇🫀 گاهے بی نهایت خوش ، تلخ شاد ،غمگین وگاهےبی نهایت غرق درسکـــــوت ♾ لینک ناشناس و کاناݪِ حࢪفامۅن 👇🏻 @harfamon کپی ؟ سنجاق است :)
مشاهده در ایتا
دانلود
••♾•• 📖 بے‌خود عبور کردی و با خود گریستے خمیازھ ‌های پنجرھ یعنے تو نیستے سنگ آخرین تلاش برای تلافے است یک پنجرھ برای دو دیوانھ کافے است !
نجواۍبےنهایت☕️
یک بار بھ مݩ قرعھ عاشق شدݩ افتاد یک باردگࢪ،باردگࢪ،باردگࢪ...ݩــھ ! 🚶🏻‍♂️💔 #شعر #فاضل_نظری @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀ
••♾•• 📖 در کوشش‌گریختݩ‌ازدست‌خویشتݩ چون‌برگ‌بےمزارم‌وچون‌بادبےوطݩ پیروزِرزم‌رستم‌وسهراب‌هرکھ‌هست غیرازشکست‌نیست‌درایݩ‌جنگ‌تݩ‌بھ‌تݩ 👣💔
نجواۍبےنهایت☕️
•• بردشٺ‌لالھ‌برف‌نشستھ‌سٺ‌و‌دورنیسٺ روزۍکھ‌سردوبارھ‌برآریم‌ازکفݩ 😏 #شعر #فاضل_نظری @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ
••♾•• 📖 گفتھ‌بودم‌بے میمیرم‌ولےاینبارنھ گفتھ‌بودۍعاشقم‌هستےولےانگارنھ هرچھ‌گویے بھ‌جزتکرارنیست خونمےگیرم‌بھ‌این‌تکرارطوطےوارنھ
نجواۍبےنهایت☕️
مےروۍاماخودٺ‌هم‌خوب‌مےدانےعزیز میکنےگاهےفراموشم‌ولےانکارنھ‌‌ سخت‌میگیرۍبھ‌‌ #من بااین‌همھ‌‌‌ازدسٺ
••♾•• 📖 آمدۍدرخواب‌مݩ‌دیشب‌چھ‌کارۍداشتے اۍعجب‌ازاین‌طرفهاهم‌گذارۍداشتے راھ‌راگم‌کردھ‌بودی‌نیمھ شایدعزیز یاکھ‌شایدبادلِ‌تݩگم‌قرارۍداشتے🚶🏻‍♂️ هم‌بلدبودۍعجب‌نامهرباݩ بعدِعمرۍیادت‌افتادھ‌کھ‌یارۍداشتے
••♾•• 📖 روزی‌کھ‌میرفتے‌سفرگفتے‌خداحافظ گفتم‌مراباخودببرگفتے‌خداحافظ گفتم‌بھ‌یادآورکھ‌بامن‌مهربان‌بودی گفتے‌که‌ازیادش‌ببر،گفتے‌خداحافظ
نجواۍبےنهایت☕️
•• بردشٺ‌لالھ‌برف‌نشستھ‌سٺ‌و‌دورنیسٺ روزۍکھ‌سردوبارھ‌برآریم‌ازکفݩ 😏 #شعر #فاضل_نظری @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ
••♾•• 📖 گر عقل پشٺ حرف دل « اما » نمے‌گذاشٺ تردید پا به خلوٺ دنیا نمے گذاشٺ ازخیرِهست ونیسٺ دنیا به شوق دوسٺ مےشد گذشٺ وسوسه اما نمےگذاشٺ 🚶🏻‍♂️
نجواۍبےنهایت☕️
••• اۍدل بگوبه عقل کھ دشمن هم این چنین در خون مرا بھ حالِ خودم وانمےگذاشٺ ما داغدار بوسه‌ی وصلیم
••♾•• 📖 بر زمین افتادشمشیرٺ ولے چون جنگ بود برٺومےشدزخم‌هازد، برمن اماننگ بود ... ! با خودم گفتم بگیرم دسٺ یا جان تو را؟ اختلاف حرف دل باعقل صدفرسنگ بود [⚔️🧐]
ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ 📖 🫀 خزان‌رسیدوشب‌کوچه‌راتصرف‌کرد و مهر در بغل کاج ها توقف کرد وبعدنوبت آبان رسیدوبارانش شب‌ِعذاب‌وخیابان‌راهبندانش ❄️ تمام‌پنجره‌های‌جهان‌مکدربود درست‌اخرصف‌ایستگاه آذر بود که دی سوارشدوآسمان‌به‌حرف‌آمد و پشت بند دوتا ابر تیره برف امد 🪞 سفرهمان‌سفربی‌ادامه‌ی‌من‌بود وشاعرانه‌ترین‌ماه،ماه بهمن بود @ʙɪ_ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️
نجواۍبےنهایت☕️
🕊 سال‌ها پیر شدم در قفس آغوشت شکر کردم ،درودیوار قفس محکم شد کاروان دل من بس کھ خراسان رفتھ است تارو
••♾•• 📖 🥀 | مولاۍ ما نمونھ ء دیگر نداشتھ است اعجاز خݪقت است و برابر نداشتھ است وقت طواف دور حرم فکر مےکنم این خانھ بےدلیݪ ترک برنداشتھ است دیدیم در غدیر کھ دنیا بھ جز علے آیینھ اۍ براۍ پیمبر نداشتھ است
ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ 📖 تیزی گوشه‌های ابرویٺ پیچ و تاب قشنگ گیسویٺ [👀🫀] آن دوتا چشم ماجراجویٺ این صدای خوش النگویٺ آخرش کار مےدهد دستم ...