✅صلوات سبب یادآوری
✍امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: قلب انسان درون حفره و ظرفی است و بر روی آن پرده و سرپوشی می باشد؛ هرگاه که شخصی بر محمد و آل محمد، صلوات تام و کاملی فرستد، آن پرده کنار رفته و قلب وی روشن می گردد و شخص آن چه را که فراموش کرده است را به خاطر می آورد؛ اما اگر وی صلوات نفرستد و یا صلوات ناقص بفرستد، آن سرپوش بر روی قلبش باقی مانده و قلب وی تاریک می ماند و آن چیزی را که در خاطر داشته است را فراموش می کند.
📚 وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۱۲۱۶
🔳 هیئت بی بی رقیه سلام الله علیها
🌼رسم رفاقت این نیست
✍میدونی... نمیشه ادعای انتظارش رو داشته باشی ولی وقتی رفیقت بهت نیاز داشته باشه بهش محل ندی. نمیشه ادعای انتظارش رو داشته باشی ولی مدتها، خانوادت طعم محبت رو ازت نچشیده باشن.
نمیشه ادعا کنی ولی کلی کتابِ روی هم تلنبار شده رو نخونده باشی و ازشون فقط برای دیزاین اتاقت استفاده کنی. نمیشه ادعای دوست داشتن مهدی رو داشته باشی ولی در کنارش تا نیمه شب بیدار بمونی و نماز صبحت رو قضا کنی. منتظر بودن با دغدغهی خرید جهیزیه لوکس و نداشتن قناعت در تضاده.
🔺 آره... گاهی فقط تصور یار بودنش رو داریم، غافل از اینکه انتظار جز با عمل به خواستههای معشوق محقق نمیشه.
🔳 هیئت بی بی رقیه سلام الله علیها
استاد شهریار در خاطراتش میگوید :
تابستان سال ۱۳۵۰ فردی از قم به منزل ما زنگ زد که وگفت : سیدمحمد حسین بهجت تبریزی معروف به استاد شهریار شماهستید؟
گفتم : بله .
فرمود: من فرزند آیت الله مرعشی نجفی هستم و از قم زنگ می زنم . ایشان می خواهند در رابطه با خوابی که برای شما دیده اند شما را حضورا ببینند.
شهریار می گوید گفتم : موضوع خواب چه بوده؟
گفت : به من نفرمودند.
گفتم : من گرفتارم ولی سعی می کنم بیایم.
فردا تحقیق کردم که مرعشی نجفی کی هست. خیلی از علمای تبریز از درجه علم و تقوای ایشان سخن گفتند. کنجکاو شدم و راهی قم شدم. در دیدار حضوری که آن پیرمرد ابتدا مرا بغل کردند و چند بار پیشانی و سر من را بوسیدند و من باز بیشتر تعجب کردم.
بعد که نشستیم فرمودند : شماقصیده ای در مدح امام علی ابن ابیطالب گفته اید؟
عرض کردم من قصیده در مدح ائمه زیاد دارم . منظورتان کدام قصیده است .
بلافاصله خواندند : علی ای همای رحمت تو چه ایتی خدا را
ودرحالی که ایشان ادامه می داند من مات مبهوت گوش می کردم.
بعد گفتم : ببخشید شما ازکجا می دانید که چنین قصیده ای را من گفته ام ، چون هنوز به هیچ کس حتی همسروفرزندانم هم نگفته ام و در جایی نیز یادداشت نکرده ام.
استاد شهریار می گوید : ایت الله مرعشی گریه کرد و گفت برای همین از شما درخواست کردم که بیایید تا شما را حضوری ببینم و در حالی که اشک میریختند ، گفتند : این قصیده را چه زمانی گفته اید؟
گفتم : می گویم به شرط آن که بگوئید این قصیده را چه کسی به شما گفته است ، پذیرفت .
عرض کردم : شب ۱۷ ماه رمضان گذشته.
پرسید : چه ساعتی؟
گفتم : ساعت ۲/۵شب تمام کردم و رفتم خوابیدم.
بعداقا فرمود : من همان شب دقیقا ساعت ۲/۵شب درخواب دیدم که در حرم امام علی ابن ابیطالب هستم و شعرا و ادبای زیادی در حال قرائت متن هستند.
بعد سکوتی برقرار شد و گفتند : آقای محمد حسین بهجت تبریزی بیاید و قصیده اش را بخواند . شما جلوتر از من نشسته بودی برخواستی و با صدای بلند و با لهجه نیمه ترکی این قصیده راخواندی. وقتی تمام شد امام علی ابن ابیطالب عبای خودرا درآوردند و بر روی دوش شما انداختند.
شهریار می گوید : دیگر طاقت نداشتم و گریه امانم نمی داد، من واقای مرعشی مدتی همدیگر را بغل کردیم و گریه کردیم.
بعد که آرام شدیم فرمودند : قصیده رایکبار دیگر با لهجه و صدای خودت برای من بخوان ،کل قصیده را خواندم .
فرمودند : من قصیده را حفظ کرده ام ولی این خیلی بیشتر است .
عرض کردم : ان شب قصیده را تا همان جایی که شما خواندید گفتم، دوهفته بعد حالی دست داد و تکمیلش کردم.
استاد شهر یار می گوید : تا نماز صبح خدمت ایشان بودم بعد از من خواستند تا در قید حیات هستند از این موضوع به کسی چیزی نگویم.
سالروز رحلت آیت الله مرعشی
شهریور ۱۴۰۰
خدایش بیامرزد که مکه نرفت و گفت تا در قم گرسنه ای هست ، حج از من ساقط است.
🔳 هیئت بی بی رقیه سلام الله علیها
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
🌴 امام على عليه السلام:
🌻 لِسانُكَ يَستَدعيكَ ما عَوَّدتَهَ، و نَفسُكَ تَقتَضيكَ ما ألِفتَهُ🌻
📣 زبان تو، از تو همان مى خواهد كه بدان عادتش داده اى و نفست از تو همان تقاضا مى كند كه بدان خو گرفته اى
📗 غررالحكم حدیث 7634
#ماملت_امام حسینیم
@bibi_roqayeh
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#مادرانه
#شهید_محمدرضا_دهقان
مادر #شهید مدافع حرمی که خواب #شهادت فرزندش را دید...
شب قبل از #شهادت محمدرضا احساس کردم مهر محمدرضا از دلم جدا شده است.
آن موقع نیمهشب از خواب بیدار شدم.
حالت غریبی داشتم،
آن شب برادر #شهیدم در خواب به من گفت خواهر نگران نباش محمدرضا پیش من است.
صبح که از خواب بیدار شدم حالم منقلب بود.
به بچهها و همسرم گفتم شما بروید بهشت زهرا(س) من خانه را مرتب کنم.
احساس میکردم مهمان داریم.
عصر بود که همسرم، دخترم و محسن پسر کوچکم از بهشت زهرا (س) آمدند.
صدای زنگ در بلند شد.
به همسرم گفتم حاجی قویباش خبر #شهادت محمدرضا را آوردهاند.
وقتی حاجی به اتاق بازگشت به من گفت فاطمه محمدرضا زخمی شده است.
من میدانستم محمدرضا به آرزویش رسیده است...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ماملت_امام حسینیم
@bibi_roqhayeh
✨🌼✨
از «مادری» پرسیدند؛
«کدامیک از فرزندان خود را»،
«بیش از دیگران» دوست میداری؟
مادر گفت؛
غایب آنها را تا وقتی که «بازگردد»،
بیمارآنهارا تاوقتی که «خوب شود»،
کوچکترین آنها را تا وقتیکه
«بزرگ شود»،
و،«همهٔ آنها را»،
تا «وقتی که زنده هستم»
دوست دارم.!!!
قدر این «گوهر نایاب»،
و «غیرقابل تکرار» را ،،،
«تا هست»، بدانید،
و «حرمتش» را،،،،
«عاشقانه پاس بدارید.»
سلامتی اولین عشق زندگی مادر
#ماملت_امام حسینیم
#یاام المصائب
@bibi_roqayeh
از خوشی های جهان درد و غمت ما را بس
از زیادی عطای تو کمت ما را بس
ما همه ریزه خور سفره احسان توئیم
تکه نانی که دهی از نِعَمت ما را بس
گر نشد قسمت ما دیدن بین الحرمین
زدن سینه به زیر علمت ما را بس
گر تهی دست و فقیرم، ولی روز جزا
قطره اشکی که چکد در المت ما را بس
گر چه روی تو ندیدیم ولی در دم مرگ
گر بر این دیده گذاری قدمت ما را بس
تو یم جودی و ما تشنه ولی در همه عمر
قطره ای از یم جود و کرمت ما را بس
#محرم
#اربعین
#امام_حسین علیه السلام
#ماملت_امام حسینیم
@bibi_roqhayeh
🌷دوشنبه تون معطر به عطر خوش صلوات 🌷
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلي
💕مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🌷وَعَجِّلفَرَجَهُــم
#ماملت_امام حسینیم
#یاام المصائب
@bibi_roqhayeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔
چرا که بی تو👤 ندارم
مجال گفت و شنید
بهای وصل تو💞
گر جان بود خریدارم
که جنس خوب
مُبصّر به هر چه دید خرید✅
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
#امام_زمان
#ماملت_امام حسینیم
#یاام المصائب
@bibi_roqhayeh
سلام
صبحتون بخیر
آرزومیکنم در این
صبح زیبای تابستان
قلبتون پرباشه
از مهر و محبت
و زندگیتون سرشار
از خیر و برکت باشه
و زندگیتون پر از
آدم های مهربون و
لحظات شاد باشه🍃🌸
#ماملت_امام حسینیم
#یاام المصائب
@bibi_roqayeh