eitaa logo
یا صاحب الزمان(عج) هیئت بی بی رقیه سلام‌الله‌علیها شهرستان ورزنه
66 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
33 فایل
ندیدم شهی دردل آرایی تو💐 به قربان اخلاق مولایی تو💐 نداری اسیری به شیدایی من💐 ندیدم کسی رابه آقایی تو💐 "حوزه علمیه فاطمه الزهراء علیه السلام" آیدی ادمین:https://eitaa.com/BeNamALAH
مشاهده در ایتا
دانلود
تکلیف_ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 💞چشن تکلیف دخترگلمون💕 💞ماعده جون انشاءالله مبارکشون باشه💕😍☺️ 🌸حوزه حضرت معصومه علیه السلام 🌸پایگاه خدیجه کبری علیه السلام 🌸ناحیه امام علی علیه السلام 🌸هیئت بی بی رقیه علیه السلام
سخن اما ملکوتی 👇 🌟در محضر شیخ رجبعلی خیاط 🎐 نكته ۱: اگر به قدر ترسيدن از يك عقرب، از عِقاب خدا بترسيم، عالَم اصلاح مي شود. 🎐 نكته ۲: تو براي خدا باش، خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود. «مَن كانَ لله، كان الله لَه». 🎐 نكته ۳: سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود؛ خداوند كريم است، شما هم كريم باشيد. رحيم است، رحيم باشيد. ستاّر است، ستار باشيد. 🎐 نكته ۴: دل جاي خداست، صاحب اين خانه خداست. آن را اجاره ندهيد. 🎐 نكته ۵: كار را فقط براي رضاي خدا انجام دهيد، نه براي ثواب يا ترس از جهنّم. 🎐 نكته ۶: اگر انسان علاقه اي به غير خدا نداشته باشد، نفس و شيطان زورشان به او نمي رسد. 🎐 نكته ۷: اگر كسي براي خدا كار كند، چشم دلش باز مي شود. 🎐 نكته ۸: اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد، آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد. و آنچه ديگران نمي شنوند، شما مي شنويد. 🎐 نكته ۹: هركاري مي كنيد نگوييد: "من كردم"، بگوييد: «لطف خداست». همه را از خدا بدانيد. 🍁🌹🍁🌹🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥همسایه من در بهشت ما در بین انبیاء، چند تا پیامبر داشتیم که تقاضا کردند از خدا که: خدایا، همسایه‌ی بهشتی‌مان را نشانمان بده. یکی از این‌ها، حضرت داوود (ع) بود. حضرت داوود (ع) از خدا خواست که همسایه‌ی بهشتی‌اش را نشانش بدهد. به حضرت داوود گفتند: جناب داوود! همسایه‌ی بهشتی شما یک پیرمرد خارکِشی است به نام مَتا، اگر می‌خواهی او را ببینی، به دروازه‌ی شهر برو، زمانی که از صحرا می‌آید و یک پشته‌ی خار هم روی دوشش است. این همسایه‌ی بهشتی شماست. حضرت داوود آمد و ایستاد و دید یک پیرمردی آمد با همان اوصافی که خدا فرموده بود. پشته‌ی خاری روی دوشش بود آمد در بازار فروخت ولی مرتب این لب‌ها مشغول به ذکر است. بعد هم حضرت داوود گفتند من می‌خواهم با شما صحبتی داشته باشم. پیرمرد گفت: برویم منزل. هیزم‌ها را فروخت و یک مقداری جو خرید و بردند منزل. حضرت داوود دید این جوها را آرد کرد و گفت: شما مهمان من هستید، خمیر درست کرد، دو قرص نان جو، یکی را گذاشت مقابل داوود و یکی هم خودش خورد. بعد حضرت داوود دید این پیرمرد خارکش افتاد روی خار و چه شکرگزاری کردنی! خدایا زبان من الکن است از شکر نعمت‌های تو، من قادر نیستم که الطاف واسعه‌ی شما را شکرگزاری کنم، با چه زبانی شکر بگویم که آن زبان، لطف شماست. آن سلامتی از آنِ شماست. حضرت داوود می‌خواستند ببینند که این پیرمرد دارد با معرفت شکر می‌کند یا عادتش شده. آخر بعضی‌ها استغفار عادتشان است، حمد کردن عادتشان است؛ لساناً می‌گوید الحمدلله رب العالمین اما در عمل، کفران نعمت می‌کند. حضرت داوود گفتند: پیرمرد، تو که صبح تا شب رفتی به صحرا و خارکشی کرده‌ای و زحمت کشیده‌ای و پشته‌ی خار جمع کردی و آوردی فروخته‌ای و نان جویی هم بیش‌تر نخورده‌ای، این همه هم داری شکرگزاری می‌کنی؟ پیرمرد گفت: مگر غافلی خدا چه محبتی در حق من کرده؟ اول، بزرگترین نعمتش را که سلامتی است، به من داده. انصافاً هم همین است. بزرگترین نعمتی که مردم قدرش را نمی‌دانند، سلامتی است. گفت بزرگترین نعمت را خدا به من داده، بدن سالم. رفتم در کوهستانی که باغبانش خداست، آبیاری‌اش را خدا کرده، بذرش را خدا کشت کرده، محصول را خدا به ثمر رسانده، من پای سفره‌ی آماده رفتم این خارها را برداشتم آورده‌ام به شهر. چه قدر معرفت بالاست!؟ (اگر ما باشیم می‌گوییم رفتیم جان کندیم. خارکشی هم شغل است؟ خدایا این وضع است که ما داریم؟) گفت: آورده‌ام به شهر، مشتری را خدا رسانده (و حقیقت هم همین است)، با پولی که گیرم آمده، رفتم جویی خریدم که هزاران نفر درصدد تهیه‌ی این جو بودند. بعد شروع کرد گفتن: جو زمین می‌خواهد، زمین نیاز به شخم دارد، شخم نیاز به آهن دارد؛ آهن نیاز به معدن دارد و همین طور هِی تراشید برای حضرت داوود. گفت: حالا من می‌توانم شکر نعمت خدا کنم؟ حضرت داوود روی شانه‌اش زدند و گفتند: حقّا که همسایه‌ی بهشت ما، تو هستی. 👈یک مقداری آقایان فکر کنید در نعمت‌هایی که خدا به ما داده. لذا علمای علم اخلاق و عرفا، با استفاده از روایات، داریم که یک وقتی از شبانه‌روزتان را اختصاص بدهید به تفکر در الطاف خدا. خدا با شما چه کرده؟ خدا به شما چه داده؟ آن وقت ببینید چقدر معرفت‌ها رشد پیدا می‌کند. اندیشیدن در نعمت‌های الهی، جلوی کفران نعمت را می‌گیرد. 🔸خدایا! توفیق شکرگزاریِ نعمت‌هایت را به ما عطا فرما. آمین🤲 *در آغوش خدا باشید* ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ ایستگاه تفکر 🔹برای تشییع جنازه‌ی زنی رفته بودم ، دیدم اطراف میت شلوغ بود ، صدایشان بلند بود ، یکی می‌گفت کفن را این طرفی بیاورید ، تا خوب پوشیده شود . دیگری دنبال محارم جنازه بود ، برای دفن . 🔸صداها بلند بودند و بلند‌تر می‌شد ، حریص و جدی بودند برای دفن پیرزن . همه‌شان غیرت داشتند ، به این که چشم نامحرم به جسد نیافتد ، جسدی که در کفن پیچیده شده بود !!!! 👀نگاهی به آنها کردم و با خودم گفتم 🔹این‌ها همان‌هایی نیستند که همسرانشان را بیرون می‌برند ، با لباس های تنگ و کوتاه ! بدون حیا و شرم ! با عطرهایی که کوچه ها و خیابان ها را طی می‌کند ؟ آیا این‌ها ، همان‌هایی نیستند که دخترانشان ... ؟ غیرت‌شان کجا بود ، آن زمان که محارم‌شان شب و روز محو تماشای شبکه های ماهواره ای و فیلم ها و سریال بودند ؟ 🔸چرا برای زنده هایی که در میانشان هستند غیرتی ندارند و برای جسد پیرزن ِ مُرده چنین غیورند ؟ این جا بود که دلم می‌خواست به همه شان تسلیت بگویم ، بخاطر مرگ ِ قلب شان در برابر زندگان ، و زندگی قلب شان در برابر مُردگان ! إنا لله و انا الیه راجعون 💠بگو:(ای پیغمبرﷺ): 📌 هرگز مردم پاک و ناپاک یکسان ⚖️نخواهند بود. ➖هر چند (در جهان🌐)بسیاریِ پلیدان تو را به شگفت آرد. 👌پس ای خردمندان از خدا بترسید، باشد که شوید...! 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: بیایید *فاتحهٔ کبیره* بخوانیم یکی ازعلمای شیعه به نام (شیخ مهدی فقیهی) جهت استخاره و رفع گرفتاری پیش آیت الله *بهجت* می رود. آیت الله بهجت به ایشان می فرمایند: چرا *فاتحه کبیره* نمی خوانید؟ شیخ فقیهی می پرسند، *فاتحه کبیره چیست؟* *آیت الله بهجت* می فرمایند: - سوره *حمد*: را *یک بار* - *چهار قل* : ( *توحید-کافرون-ناس- فلق*) هرکدام را *یک بار* - سوره *قدر* را *هفت بار* - *آیت الکرسی* را *سه* بار بخوانید. سپس آیت الله بهجت می فرمایند: هرکس برای میتی اینگونه فاتحه بخواند، * هم رفع گرفتاری ازخودش می شود و هم گنجی برای میت.* آقاشیخ مهدی فقیهی می گوید: برگشتم به روستای خودمان و سر قبر *پدر و مادرم* اینها را خواندم و برگشتم قم، شب عمه ام خواب پدر و مادرم را می بیند که *خمره ای از طلا و جواهرات* درمقابل شان است. عمه ام از من پرسید چه *خیراتی* برای پدر و مادرت فرستادی؟! گفتم: این *فاتحه (کبیره)* را خواندم. پس مشخص شد روزی که من این *فاتحه کبیره* را برای *پدر و مادرم* خوانده ام، *رحمت واسعه ای از طرف خداوند شامل حالشان شده است*. در ضمن به برکت این فاتحه *گشایشی* نیز در زندگی خودم مشاهده کردم. « *اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*‌» زنده هاشون موندگار🌺 رفته هاشون بهشتی 🌺 به افتخار تمام پدرمادرا ی آسمانی بخوانیم فاتحه کبیره با صلوات برمحمدوآل محمد صلوات الله علیهم اجمعین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡•• امشب از‌ داغ مادرم زهرا قلمم دارد فریاد می‌زند... امشب قلمم تاب سکوت ندارد.. اولین‌فدائی‌راه‌عشق‌مادرم‌زهراست امشب کمی دلم فریاد می‌خواهد ناله و اشک و آه دارم امشب دلم می‌خواهد برای مادرم زهرا خون گریه کنم وای مادرم مادرم مادرم 🖊رمضان قاسم نوشت عشـــــــــــق یعنۍ عاشقۍڪردن‌بسان فاطمه ♡•• ڪسۍ ڪہ‌ عشق‌نداند زِ زمره‌ے ما نیست گروھ‌ فاطمیون‌ عاشــقند یا‌ معشـــوق 🖊شعر از رمضان‌قاسم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می‌سوخت شاعر بیاتانی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ _های ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌