#شــهیــدانــه
🌷برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که شهید 🥀«سعید حمیدیاصیل»🥀 هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشهای از معبر افتاده است اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود.🌷
🌹بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای نالهاش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود...😔😞
📚کتاب خاطرات دردناک/ناصرکاوه
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
#طنز_جبهه
گاهی در جبهه های دفاع از حق در برابر باطل به تابلو نوشته ها، سنگرنوشته ها و لباس نوشته هایی برخورد می کردیم که در بردارنده نوعی طنز و شوخی بود.😜
👇👇👇👇👇👇
1⃣ لبخند بزن دلاور. چرا اخم؟!!😊☺️
2⃣لطفا سرزده وارد نشوید🙂
(همسنگران بی سنگر) 🥲
🤌(سنگر نوشته است و خطابش موشها 🐀و سایر حیوانات و حشرات موذی هستند که وقت و بی وقت در سنگر تردد می کردند.)😁
3⃣ مادرم گفته ترکش نباید وارد شکمت شود لطفا اطاعت کنید.😃
4⃣مسافر بغداد😎
(خمپاره نوشته شده قبل از شلیک)😆
5⃣معرفت آهنینت را حفظ کن و نیا داخل😅
(کلاه و سربند نوشته)😉
6⃣ ورود اکیدا ممنوع حتی شما برادر عزیز 😇
🤌(در اوایل میادین مین می نوشتند)😄
7⃣ ورود ترکش های خمپاره به بدن اینجانب اکیدا ممنوع🙌
8⃣ورود گلوله های کوچکتر از آرپی چی به اینجا ممنوع😂
(پشت کلاه کاسک نوشته بود)😁
9⃣ورود هر نوع ترکش خمی از 60،81،120 و کاتی به دست و پا و سر و گردن و شکم ممنوع می باشد.😅
🔟مرگ بر صدام موجی🤣
📚کتاب فرهنگ جبهه جلد دوم (تابلو نوشته ها) نوشته سید مهدی فهیمی
#باهم_بخندیم 😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
هدایت شده از تبلیغات
دروغی نام بلغم!
بزرگی شکم، کیست تخمدان،چاقی، خلط،سردی دست و پا از علائم بلغم هستند اما حقیقت این است که بلغم و سودا شباهت خیلی زیادی بهم دارند که با هم اشتباه گرفته میشوند، به همین دلیلی باید روش درمان درست را انتخاب کرد. برای شناخت روش درمان مناسب خودتون فرم زیر را پر کنید 👇👇👇
formafzar.com/form/wr2r2
formafzar.com/form/wr2r2
مناجات زیبای دکتر چمران
خدایا ...
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم ...
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،معنایش این نیست که تنهایم ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...!
❤️دوستت دارم ، خدای خوب من
"شهــ گمنام ــیـد"
"بیداری مــردم "
🌹بسم رب الشهداوالصدیقین🌹 #هنوزسالم است #قسمت پنجم خاله محمدرضارابغل کرد.محمدرضانفس نمیکشیدگوشش ر
🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین🌺
#هنوز_سالم_است
#قسمت_ششم
کمی پایین تر،دوباره مأمور ها را دیدند؛اما اینبار حرفش را نپذیرفتند.مأمور هادنبالشان کردند و آنها پا به فرار گذاشتند.
توی کوچه ای یک چرخ تافی دیدند.پدر درِچرخ را باز کرد.اول محمدرضا را توی چرخ گذاشت و بعد خودش داخلش شد.در را که بست،صدای پای مأمور ها درکوچه پیچید.زانوهایشان را بغل کردند وسرهایشان را روی زانو گذاشتند.زیاد نمی توانستند به این حال بمانند.خدا خدا می کردند که مأمورها زودتر بروند و از این وضع نجات پیدا کنند.مأمورها هرچه گشتند،پیدایشان نکردند.یک گاز اشک آور انداختند.قوطی قِل خورد و رفت زیر چرخ تافی.چشم وگلوی پدر و محمدرضا حسابی سوخت.محمدرضا اما بیمه ی دعا و قرآن و نفس سید بود.وقتی مأمورها رفتند،حال پدر خیلی بد شد.از چشم هایش یک ریز آب می آمد وگلودردی گرفته بود که تمامی نداشت
یک سالی میشد که انقلاب پا گرفته بودوتوی این یک سال،پدر هرروز مریضی کشیده بود.آخرش هم گفتند که سرطان حنجره گرفته است.
چند وقت بعد پدر همه را تنها گذاشت.تمام ارثیه اش برای بچه ها سه تا یک تومانی بود.از ان روز محمدرضای ده ساله شد نان آور خانه.
روزها کار میکرد و شبها درس می خواند.حقوقش را که میگرفت ،حتی یک تومانش را هم برای خودش بر نمیداشت؛همه اش را می آورد و بی حرف می گذاشت جلوی مادر.
چهارده ساله بود که شیپور جنگ به گوش محمدرضا هم رسید. رفت برای ثبت نام اعزام به جبهه. قبولش نکردند. گفته بودند که باید پانزده سالت تمام شود. بهش برخورده بود. دمغ و ناراحت رفته بود خانه.
مادر جریان را که شنید گفت: "اشکال ندارد مادرجان! چشم که روی هم بگذاری، این یک سال هم تمام می شود و برای خودت مردی می شوی."
ولی محمدرضا بی تاب بود. دور اتاق راه می رفت و می گفت: "من دیگر صبر ندارم. آن قدر می روم و می آیم تا بالاخره دلشان به حالم بسوزد."
شب تا صبح خواب به چشمش نرفت. صبح نشست و با دقت تاریخ تولد شناسنامه اش را یک سال عقب کشید و بزرگ تر کرد.
هزار صلوات هم نذر امام زمان کرد و دوباره رفت به پایگاه ثبت نام. مسئول ثبت نام، شناسنامه اش را که دید، گفت: "دیروز چهارده ساله بودی و امروز پانزده ساله شدی!" بعد نگاهی به چهره ی نگران محمدرضا کرد و اسمش را توی دفتر نوشت.
ادامه دارد.....
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪلیپـــ شبانه☄️🎻♥️
🌈خدایا تو بساز ، تو بسازے قشنگتره🌈
"شهــ گمنام ــیـد"
هدایت شده از اخبارفوری /مهم | News 📢 ( اخبار ایران و جهان)
13.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدویی زیبا و متفاوت در مورد عید غدیر
🆘 @khbr_fori
🌱
شہرِمنپُرشده
ازخَندههآیَت
میدانمڪہنگآهت
جوابدِلتَنگےهاۍ
مارامیدهد . .
#رفیقشهیدم🌸
#شهیدبابڪنورے♥️
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌹🕊
شــهدایآســمانی"
ڪڄایݧد ݦڔدان بــےِ ادعا.
شهدا را یاد ڪنید با ذڪر صلوات 🌸
〰➰🕊🌹🕊➰〰
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز_همینطورے
💠وقتی حاج آقا قرائتی میخواست با نماز شب خوندن ، خدا رو در کره شمالی از غربت دربیاره..😅👌
#باهم_بخندیم😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
#LiveLikeAli❣
"شهــ گمنام ــیـد"
#طنز_جبهه
🦋يكي از شبها، در سنگر اجتماعي نماز جماعت مغرب و عشا برپا بود..😊
🌼حدود 20 نفر بهراحتي ميتوانستيم در آن سنگر با هم نماز جماعت بخوانيم..🤩
🦋يكي از برادران جلو رفت و شروع كرد به خواندن نماز🤲. بقيه هم به او اقتدا كردند.🙂
🌼ركعت دوم را كه خواند، نشست تا تشهد بگويد.🧎♂
🦋در همين حين يكي از بچههاي آذربايجاني كه آن لحظه نماز نميخواند و فقط براي اذيت کردن در صف اول پشت سر امام جماعت ايستاده بود؛😜
🌼 با سوزن و نخ انتهاي پيراهن او را به پتوي كف سنگر دوخت و به همان حال، در جاي خود نشست.🤦♂😅😆
🦋بقيه كه متوجه كار او شده بودند، به خود فشار آوردند تا جلوي خندهشان را بگيرند. 😉😁😆
🌼امام جماعت تشهد را كه گفت، خواست براي خواندن ركعت سوم بلند شود كه احساس كرد لباسش به جايي گير كرده. 🤣😂
🦋بريده بريده گفت:
بِحَولِ ... بحول ... بحول ... ا... ا...
نتوانست بلند شود. 😮😂
🌼ناگهان صداي انفجار خنده در سنگر پيچيد. 🤣🤣🤣
🦋همه به دنبال او كه اين كار را كرده بود، دويدند و از سنگر دررفتند.😂😆
#با_هم_بخندیم 😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
هدایت شده از تبلیغات
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسانی که شکم دارن، نشون میده رطوبت معده شون زیاده به همین خاطر هر چی رژیم میگیرن و ورزش میکنن میبینن شکم و پهلو سرجای خودشه.
و تنها راه درمان اصلاح مزاج بدنه👌👌
اگه این علائم رو داری روی لینک زیر کلیک کنید و فرم رو پر کنید.
https://formafzar.com/form/0hbrp
https://formafzar.com/form/0hbrp