بیداری از خواب غفلت
☘علامه امینی (۱۱) يكى از ائمه جماعات تهران نقل می کند که: علامۀ امينى از نجف به تهران آمده بود. من
☘علامه امینی (۱٢)
عالم سنّی گفت: (إنّها مَطهّرةٌ بِنَصّ الْكِتٰاب) به صراحت قرآن مطهره و معصوم است چون در شأن اهل بيت آيۀ تطهير نازل شده و حضرت زهراء از بزرگترين مصاديق أهل بيت رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله است. به او گفتم: چرا فاطمۀ زهراء عليها السلام در حال خشم و غضب از حاكمان وقت از دنيا رفت؛ آيا آنان امام امت و خليفۀ بهحق رسول خدا نبودند يا حضرت زهراء امام خود را نشناخت و فوت كرد؟
⚡️⚡️⚡️
عالم بزرگ حلب ديد اگر بگويد غضب و خشم حضرت زهراء عليها السلام كار صحيحى بوده بايد خط بطلان به جبين حاكمان آن وقت بكشد و اين برخلاف اعتقاداتشان مىباشد و اگر بگويد كار حضرت زهراء عليها السلام خطا بوده و او بدون معرفت به امام خويش از دنيا رفته، با مقام عصمت و طهارت ايشان كه مورد قبول قرآن است منافات دارد، به همين دليل، براى خلط بحث گفت: آقاى امينى بحث ما چه ربطى به موضوع غضب و خشم حضرت زهراء نسبت به حكام زمان خودش دارد.
⚡️⚡️⚡️
افرادى كه در مجلس حضور داشتند متوجه شدند كه آقاى امينى با طرح اين سؤال چه ضربۀ محكمى به عقايد آنان وارد ساخت، و گفت كه شما نه فقط امام زمان خود را نشناختهايد بلكه در حقانيّت افرادى كه آنان را خليفۀ رسول خدا مىدانيد نيز در شك و ترديد بهسر مىبريد.
⚡️⚡️⚡️
صاحب منزل كه كنارى ايستاده بود رو به عالم بزرگ حلب كرد و گفت: شيٖخُنٰا اُسْكُتْ قَدِ افْتَضَحْنٰا ، يعنى ديگر ساكت شو كه ما را رسوا كردى. بحث تا نزديك سحر بهطول انجاميد وعدّهاى از اساتيد دانشگاه و قضات و تجّار به سجده افتادند و مستبصر شدند و از راهنمائى علامۀ امينى تشكر نمودند.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@bidary11
#تشرفات (قسمت اول):
💥محبت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای #تزکیه_نفس و در نتیجه تشرّف و ملاقات با حضرت بقیة الله روحی فداه بسیار مؤثر است و در روایات بسیاری، محبت حضرت صدیقه طاهره علیها سلام توصیه شده و آن را اکسیر تمام امراض #روحی می دانند.
تشرف زیر را بخوانید⬇️⬇️⬇️
در زمان مرحوم آقای حاج شیخ محمد حسین محلّاتی، شخصی با لباس مندرس و کوله پشتی وارد مدرسه خانِ شیراز می شود و از خادم مدرسه اتاقی می خواهد. خادم به او می گوید: باید از متصدّی مدرسه درخواست اتاق بکنی.
متصدی مدرسه در برابر درخواست آن شخص می گوید: اینجا مدرسه است و تنها به طلاب علوم دینی حجره می دهیم.
✨💫✨
آن شخص می گوید: این را می دانم ولی در عین حال از شما اتاق می خواهم که چند روزی در آنجا بمانم. متصدی مدرسه ناخودآگاه دستور می دهد که به او اتاقی بدهند تا او در رفاه باشد. آن شخص وارد اتاق می شود و در را به روی خود می بندد و با کسی رفت و آمد نمی کند. خادم مدرسه طبق معمول، شبها درِ مدرسه را قفل می کند ولی همه روزه صبح که از خواب بر می خیزید می بیند در باز است.
✨💫✨
بالاخره متحیر می شود و قضیه را به متصدی مدرسه می گوید. او به خادم مدرسه دستور می دهد امشب در را قفل کن و کلید را نزد من بیاور تا ببینم چه کسی هر شب در را باز می کند و از مدرسه بیرون می رود. صبح باز هم می بیند در مدرسه باز است و کسی از مدرسه بیرون رفته است...
ادامه دارد.
@bidary11
بیداری از خواب غفلت
☘علامه امینی (۱٢) عالم سنّی گفت: (إنّها مَطهّرةٌ بِنَصّ الْكِتٰاب) به صراحت قرآن مطهره و معصوم است
☘علامه امینی (۱۳)
آیت الله سید علی اصغر میلانی صاحب کتاب «خلاصه عبقات النوار» به یک واسطه از علامه امینی نقل می کنند: با یکی از علمای اهل سنت رفیق بودم، روزی به دیدار ایشان رفتم، وقتی در خانه را زدم، صدای هلهله ای از درون خانه بلند شد اما وقتی در خانه را باز کردند این صدا خاموش شد.
⚡️⚡️⚡️
بعد از ورود به خانه، رفیقم گفت: بنده یک دختری دارم که مبتلا به مرض «صرع» (تشنج و غش) است، هر وقت این مرض به سراغ او می آید دعا نویسی هست، دعایی می نویسد او خوب می شود. لحظاتی قبل دوباره این مرض بر ایشان عارض شد. ما دنبال دعانویس فرستاده بودیم که بیاید و دعایی بنویسد. وقتی شما در زدید افراد خانه خیال کردند که آن دعا نویس پشت در است. لذا خوشحالی جای خود را به حزن و اندوه داد.
⚡️⚡️⚡️
مرحوم علامه فرمود که من به او گفتم: من دعایی می نویسم او خوب می شود. روی کاغذ ذکر یا علی(علیه السلام) را نوشتم و گفتم: این را به بازوی راست او ببندید و در باطن توسلی به مولی علی بن ابی طالب نمودم که ما را شرمنده نکن. و او دعا را بر بازوی راست دختر بست و دختر عافیت یافت و به حالت اولی برگشت.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@bidary11
بیداری از خواب غفلت
#تشرفات (قسمت اول): 💥محبت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای #تزکیه_نفس و در نتیجه تشرّف و ملاقات
#تشرفات (قسمت دوم):
💥آنها بخاطر اینکه این اتفاق از شبی که آن شخص به مدرسه آمده افتاده است به او ظنین می شوند و متصدی مدرسه با خود می گوید حتما در کار سرّی است ولی موضوع را نزد خود مخفی نگه می دارد و روزها می رود نزد آن شخص و به او اظهار علاقه می کند و از او می خواهد که لباسهایش را به او بدهد تا آنها را بشوید و با طلاب رفت و آمد کند، ولی او از همه اینها ابا می کند و می گوید من به کسی احتیاجی ندارم.
✨💫✨
مدتی بر این منوال می گذرد تا اینکه یک شب شخص تازه وارد، مرحوم آقای محلاتی و متصدی مدرسه را در حجره خود دعوت می کند و به آنها می گوید چون عمر من به آخر رسیده، قصه ای دارم برای شما نقل می کنم و خواهش می کنم مرا در محل خوبی دفن کنید.
✨💫✨
اسم من عبد الغفار و مشهور به مشهدی جونی اهل خوی و سرباز هستم. من وقتی که در ارتش خدمت سربازی را می گذراندم، روزی افسر فرمانده ما که سنّی بود به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جسارت کرد، من هم از خود بی خود شدم و چون کنار دست من کاردی بود و من و او تنها بودیم آن کارد را برداشتم و او را کشتم و از خوی فرار کردم و از مرز گذشتم و به کربلا رفتم...
ادامه دارد.
@bidary11
#کلام_نورانی_استاد
#صبر
💡بنشینید به نعمتهای خدا فکر کنید، همیشه به ناراحتیها فکر نکنید. برای مؤمن در دنيا اصلا ناراحتی نیست.
آقا خدا به تو چند قلم نعمت داده و چند قلم نعمت از تو کسر کرده است؟
💡اگر یک جایی مهمانی رفته باشید، مرغ هست، قیمه، قرمه سبزی و همه چیز هست ولی شما دلتان گرفته، غصهتان گرفته که چرا در این مجلس سوپ نیست!!
ماها اینطوریم.
بدبختیمان همین است!
💡خدا همه چیز به تو داده، یک چیز را کسر گذاشته ببیند تو چه جوری هستی. همینطور که شما با غم و غصه دارید میگویید که چرا سر این سفره سوپ نیست، به خدا قسم شما که به اولیاءخدا میگویید چرا من بچهدار نشدم! چرا من بدهکارم! چرا خانه ندارم! چرا شوهر ندارم! چرا بچه ندارم! چرا درد و مرض دارم! اولیاءخدا به شما میخندند.
🔮حضرت آیتالله ابطحی رحمة الله علیه
@bidary11