هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
اذن نگاه خواهم
گفتم شبی به مهدی مولای من نگاهی
گفتا نظر نباشد زیرا که پر گناهی
گفتم عزیز زهرا اذن نگاه خواهم
گفتاکه من ز چشمت ترک گناه خواهم
گفتم فدای نامت مولا به داد ما رس
گفتا همیشه یارم بر بینوا و بی کس
گفتم که دست خالی من آمدم پشیمان
گفتا که توبه باشد راه گریز و درمان
گفتم چرا نهانی مولای من کجایی
گفتا که با دعایت قفل فرج گشایی
گفتم به انتظاریم داد از غم جدایی
گفتا صبور باشید آیم برای یاری
گفتم که ما شما را تنها نمی گذاریم
ما (بیقرار) و خسته مولا به انتظاریم
بیقرار اصفهانی
یا علی مدد
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
اذن نگاه خواهم
گفتم شبی به مهدی مولای من نگاهی
گفتا نظر نباشد زیرا که پر گناهی
گفتم عزیز زهرا اذن نگاه خواهم
گفتاکه من ز چشمت ترک گناه خواهم
گفتم فدای نامت مولا به داد ما رس
گفتا همیشه یارم بر بینوا و بی کس
گفتم که دست خالی من آمدم پشیمان
گفتا که توبه باشد راه گریز و درمان
گفتم چرا نهانی مولای من کجایی
گفتا که با دعایت قفل فرج گشایی
گفتم به انتظاریم داد از غم جدایی
گفتا صبور باشید آیم برای یاری
گفتم که ما شما را تنها نمی گذاریم
ما (بیقرار) و خسته مولا به انتظاریم
بیقرار اصفهانی
یا علی مدد
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
این جمعه هم نیامدی
جمعه یعنی یک بغل دلواپسی
مهدی زهرا تو ما را نفسی
تو طبیبی پسر فاطمه ای
وقت آن است به فریاد رسی
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
هزاران صلوات
🌻🌼🌻🌼🌻🌼💮🌼💮
ذکر همه هر جمعه هزاران صلوات
بر احمد و بر علی فراوان صلوات
هستی دو عالم کرم فاطمه است
بر مهدی او مثال باران صلوات
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌻
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
جمعه یعنی
جمعه یعنی یک بغل دلواپسی
کی به داد ما تو مولا میرسی
جمعه یعنی ندبه های بیشمار
کی به پایان میرسد این انتظار
جمعه یعنی مهدی صاحب زمان
او که باشد هستی و جان جهان
جمعه یعنی دیدهها باشد به در
تا که آید منجی ما از سفر
جمعه یعنی آتش هجران دوست
او برای دین و قرآن آبروست
جمعه یعنی که گل نرگس کجاست
باغبان لاله ها سمت خداست
جمعه یعنی که گرفتار غمیم
ما دچار آه و اشک نم نمیم
جمعه یعنی اُمتی در انتظار
سهم ما ماتم شده در روزگار
جمعه یعنی که بیا مولا بیا
میرسد از هر طرف بر ما جفا
جمعه یعنی که ستم بر ما شود
حق ما دارد به یغما می رود
جمعه یعنی که عدالت کشته شد
غصه آمد روی غم ها پُشته شد
جمعه یعنی ما همه درمانده ایم
ای شهیدان ما همه شرمندهایم
جمعه یعنی که بیا آقا بیا
جان زهرا مادرت مولا بیا
جمعه یعنی (بیقراری) انتظار
با تو دنیا میشود مهدی بهار
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
جمعه یعنی
جمعه یعنی یک بغل دلواپسی
کی به داد ما تو مولا میرسی
جمعه یعنی ندبه های بیشمار
کی به پایان میرسد این انتظار
جمعه یعنی مهدی صاحب زمان
او که باشد هستی و جان جهان
جمعه یعنی دیدهها باشد به در
تا که آید منجی ما از سفر
جمعه یعنی آتش هجران دوست
او برای دین و قرآن آبروست
جمعه یعنی که گل نرگس کجاست
باغبان لاله ها سمت خداست
جمعه یعنی که گرفتار غمیم
ما دچار آه و اشک نم نمیم
جمعه یعنی اُمتی در انتظار
سهم ما ماتم شده در روزگار
جمعه یعنی که بیا مولا بیا
میرسد از هر طرف بر ما جفا
جمعه یعنی که ستم بر ما شود
حق ما دارد به یغما می رود
جمعه یعنی که عدالت کشته شد
غصه آمد روی غم ها پُشته شد
جمعه یعنی ما همه درمانده ایم
ای شهیدان ما همه شرمندهایم
جمعه یعنی که بیا آقا بیا
جان زهرا مادرت مولا بیا
جمعه یعنی (بیقراری) انتظار
با تو دنیا میشود مهدی بهار
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از ای تمام مرتضی ماه بنی هاشم مدد Naser
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذن نگاه خواهم
###############
(نوای گرم حاج ناصر ساکتی)
گفتم شبی به مهدی مولای
من نگاهی
گفتا نظر نباشد زیرا که پر
گناهی
گفتم عزیز زهرا اذن نگاه
خواهم
گفتاکه من ز چشمت ترک
گناه خواهم
گفتم فدای نامت مولا به داد
ما رس
گفتا همیشه یارم بر بینوا و
بی کس
گفتم که دست خالی من آمدم پشیمان
گفتا که توبه باشد راه گریز و
درمان
گفتم چرا نهانی مولای من
کجایی
گفتا که با دعایت قفل
فرج گشایی
گفتم به انتظاریم داد از غم
جدایی
گفتا صبور باشید آیم برای
یاری
گفتم که ما شما را تنها نمی
گذاریم
ما (بیقرار) و خسته مولا به
انتظاریم
بیقرار اصفهانی
یا علی مدد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهرای من
ای یاس پرپر گل من
امید من حاصل من
رفتی کجا همسر من
حامی من یاور من۲
ای یادگار پیمبر
روح من و پیکر من ۲
رفتی و تنها شدم من
همراه غمها شدم من
بودی قرار دل من
حلال هر مشکل من۲
ای یادگار پیمبر
روح من و پیکر من ۲
پشت و پناهم تو بودی
رفتی کجا پر کشیدی
ای حامی کودکانم
زهرای من ای جوانم
من بیقرار و غمگین
با غم شده همنشین
دار وندارم تو بودی
ترک مرا تو نمودی
ای یادگار پیمبر
روح من و پیکر من ۲
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهرای من
ای یاس پرپر گل من
امید من حاصل من
رفتی کجا همسر من
حامی من یاور من۲
ای یادگار پیمبر
روح من و پیکر من ۲
رفتی و تنها شدم من
همراه غمها شدم من
بودی قرار دل من
حلال هر مشکل من۲
ای یادگار پیمبر
روح من و پیکر من ۲
پشت و پناهم تو بودی
رفتی کجا پر کشیدی
ای حامی کودکانم
زهرای من ای جوانم
من بیقرار و غمگین
با غم شده همنشین
دار وندارم تو بودی
ترک مرا تو نمودی
ای یادگار پیمبر
روح من و پیکر من ۲
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از پرویــــــــزی
647.8K
❃﷽❃❅┅┄┄
🥺#شهادتحضرتزهراسلاماللهعلیها
🥺بنــال ای نـــی
💔بِنال ای دل که غم دارم به سینه
💔بِنال ای نی که دنیا بس غمینه
💔بنال ای نی علی تنهای تنهاست
💔که اشک مرتضی مانند دریاست
💔بنال ای نی بود شام غریبان
💔به مرگ فاطمه عالم پریشان
💔بنال ای نی که زینب شد پریشان
💔تمام اهل عالم گشته گریان
💔بِنال ای دل که دنیا بس سیاهه
💔دگر این زندگی بر ما تباهه
💔بِنال ای نی که روزم شام تاره
💔دلم خون و دو چشمم اشکباره
💔بِنال ای دل که جانم رفته از دست
💔بِنال ای دل توانم رفته از دست
💔بِنـال ای نی بهارم شد زمستان
💔بـنال ای دل خزان گشته گلستان
💔بِنـال ای نی که من طاقت ندارم
💔پریشانم خدایا (بیقرارم)
#بیقراراصفهانی✍️📚
🎙مداح بختیاری پیام پرویزی
حبه قند
حبه قندی چای تو شیرین کند
کام تو با سفره ات رنگین کند
آب میگردد به پیش چشم تو
زره زره تا نبیند اَخم تو
محومیگرددبه ناگه چاره چیست
رفته و دیگر از او آثار نیست
حبه قند باشد پدر یا مادرت
آب گشته پیش چشمان تَرَت
ناگهان بیدار گردی رفته اند
چشم ازاین دنیای فانی بسته اند
هرچه میگردی نمی بینی دگر
قاب عکسی مانده و چشمان تر
گفتمت بیدار شو تا زنده اند
غافلی را چون منی بازنده اند
(بیقرارم) والدینم رفته اند
وادی خاموش و سردی خفته اند
چون شنیدی شعرمن حمدی بخوان
قدر آنان را در این دنیا بدان
بیقرار اصفهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حبه قند
مواظب حبه قندهای زندگیت باش
حبه قندی چای تو شیرین کند
کام تو با سفره ات رنگین کند
آب میگردد به پیش چشم تو
ذره ذره تا نبیند اَخم تو
محومیگرددبه ناگه چاره چیست
رفته و دیگر از او آثار نیست
حبه قند باشد پدر یا مادرت
آب گشته پیش چشمان تَرَت
ناگهان بیدار گردی رفته اند
چشم ازاین دنیای فانی بسته اند
هرچه میگردی نمی بینی دگر
قاب عکسی مانده و چشمان تر
گفتمت بیدار شو تا زنده اند
غافلی را چون منی بازنده اند
(بیقرارم) والدینم رفته اند
وادی خاموش و سردی خفته اند
چون شنیدی شعرمن حمدی بخوان
قدر آنان را در این دنیا بدان
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حبه قند
مواظب حبه قندهای زندگیت باش
حبه قندی چای تو شیرین کند
کام تو با سفره ات رنگین کند
آب میگردد به پیش چشم تو
زره زره تا نبیند اَخم تو
محومیگرددبه ناگه چاره چیست
رفته و دیگر از او آثار نیست
حبه قند باشد پدر یا مادرت
آب گشته پیش چشمان تَرَت
ناگهان بیدار گردی رفته اند
چشم ازاین دنیای فانی بسته اند
هرچه میگردی نمی بینی دگر
قاب عکسی مانده و چشمان تر
گفتمت بیدار شو تا زنده اند
غافلی را چون منی بازنده اند
(بیقرارم) والدینم رفته اند
وادی خاموش و سردی خفته اند
چون شنیدی شعرمن حمدی بخوان
قدر آنان را در این دنیا بدان
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از محسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوای گرم حاج جواد نیکان نسب به مناسبت سالگرد و نکو داشت حاج مرشد حسین پنجه پور (هیئت حضرت ابالفضل )
مادرم بیمار بودی
بمیرم مادرم بیمار بودی
چه شب ها تا سحر بیدار بودی
چه ساعت ها تو رادیدم نشستی
خودم دیدم چوشمعی آب گشتی
صدای ناله هایت را شنیدم
دیگر خنده به روی تو ندیدم
به لبهایت همی ذکر علی بود
دو چشمانت دمی هرگز نیاسود
شنیدم بانک یارب یا رب ات را
به خودپیچیدن وتاب وتب ات را
منم زینب بگو از ما چه دیدی
چو مرغ از آشیان ما پریدی
شدی راحت ولی ما ( بیقراریم)
ز داغ تو پریشان سو گَواریم
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از پرویــــــــزی
647.8K
❃﷽❃❅┅┄┄
🥺#شهادتحضرتزهراسلاماللهعلیها
🥺بنــال ای نـــی
💔بِنال ای دل که غم دارم به سینه
💔بِنال ای نی که دنیا بس غمینه
💔بنال ای نی علی تنهای تنهاست
💔که اشک مرتضی مانند دریاست
💔بنال ای نی بود شام غریبان
💔به مرگ فاطمه عالم پریشان
💔بنال ای نی که زینب شد پریشان
💔تمام اهل عالم گشته گریان
💔بِنال ای دل که دنیا بس سیاهه
💔دگر این زندگی بر ما تباهه
💔بِنال ای نی که روزم شام تاره
💔دلم خون و دو چشمم اشکباره
💔بِنال ای دل که جانم رفته از دست
💔بِنال ای دل توانم رفته از دست
💔بِنـال ای نی بهارم شد زمستان
💔بـنال ای دل خزان گشته گلستان
💔بِنـال ای نی که من طاقت ندارم
💔پریشانم خدایا (بیقرارم)
#بیقراراصفهانی✍️📚
🎙مداح بختیاری پیام پرویزی
هفته(بسیج )
بربسیجیان مبارک
#################
تا ابد باشد خدا یار بسیج
دست حق باشد نگهدار بسیج
هر زمان آماده در خط امام
محکم از او جمله ارکان قیام
یادگاران امام و نهضتش
آفرین بر همت و بر قدرتش
درد مردم را به جان دارد همی
بر دل ریش خلایق مرهمی
او بود فرزند من فرزند تو
ای حقیقت را ز شعر من شِنو
عاشقان مخلص را خدا
یادگاران امام و با وفا
راهشان از خط دشمن ها جدا
حامی مردم همیشه بارها
هر کجا باشد سپر گاه خطر
خصم کشور را همی باشد شرر
ماه آذر باشد و تکریمشان
(بیقرارم) شعر من تقدیمشان
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
هفته(بسیج )
بربسیجیان مبارک
#################
تا ابد باشد خدا یار بسیج
دست حق باشد نگهدار بسیج
هر زمان آماده در خط امام
محکم از او جمله ارکان قیام
یادگاران امام و نهضتش
آفرین بر همت و بر قدرتش
درد مردم را به جان دارد همی
بر دل ریش خلایق مرهمی
او بود فرزند من فرزند تو
ای حقیقت را ز شعر من شِنو
عاشقان مخلص را خدا
یادگاران امام و با وفا
راهشان از خط دشمن ها جدا
حامی مردم همیشه بارها
هر کجا باشد سپر گاه خطر
خصم کشور را همی باشد شرر
ماه آذر باشد و تکریمشان
(بیقرارم) شعر من تقدیمشان
بیقرار اصفهانی
(داستان موسی و مرد حسود)
بندهای گفتا به موسای کلیم
ای نبی الله و ای مرد حکیم
میروی سوی خدا گو حاجتم
از غم و غصه نماید راحتم
از خدا خواهم مرا اُشتر دهد
گو مرا از فقراین عالم او رهد
اوحسودوکینه توز بودش بسی
راحت از او کی کجا بوده کسی
حضرت موسی بیامد پیش حق
بعد از آن گفتا کلام مستحق
حق بگفتا اُشتُرش را میدهم
از غم و غصه همی او را رَهَم
گو به او همسایهات را هم دِهم
اُشترانِ بهتری بیش از تو هم
گر پذیرفت صد شتر او را دهم
صددو چندان رزق او بالا برم
حضرت موسی بیامد پیش او
تا کند با وی همانجا گفتگو
گفت با او حاجتت گشته روا
داده شرطی زین تمنایت خدا
اودهد همسایه ات را اُشتران
اشتری را هم کندسویت روان
گفت ای موسی شنوحرف مرا
من شتر هرگز نخواهم از خدا
نه من وهمسایه ام اُشترچکار
من مدارا میکنم با روزگار
بین حسادت آتشی برجان شود
حس آرامش ز انسان می برد
از حسودان کن حذر در زندگی
تا روی راحت به سوی بندگی
دِه خداوندا حسودان را شِفا
حاجت ما را خدایا کن روا
(بیقرارا) از حسد بنما حذر
چونکه می سازد برایت دردسر
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
(داستان موسی و مرد حسود)
بندهای گفتا به موسای کلیم
ای نبی الله و ای مرد حکیم
میروی سوی خدا گو حاجتم
از غم و غصه نماید راحتم
از خدا خواهم مرا اُشتر دهد
گو مرا از فقراین عالم او رهد
اوحسودوکینه توز بودش بسی
راحت از او کی کجا بوده کسی
حضرت موسی بیامد پیش حق
بعد از آن گفتا کلام مستحق
حق بگفتا اُشتُرش را میدهم
از غم و غصه همی او را رَهَم
گو به او همسایهات را هم دِهم
اُشترانِ بهتری بیش از تو هم
گر پذیرفت صد شتر او را دهم
صددو چندان رزق او بالا برم
حضرت موسی بیامد پیش او
تا کند با وی همانجا گفتگو
گفت با او حاجتت گشته روا
داده شرطی زین تمنایت خدا
اودهد همسایه ات را اُشتران
اشتری را هم کندسویت روان
گفت ای موسی شنوحرف مرا
من شتر هرگز نخواهم از خدا
نه من وهمسایه ام اُشترچکار
من مدارا میکنم با روزگار
بین حسادت آتشی برجان شود
حس آرامش ز انسان می برد
از حسودان کن حذر در زندگی
تا روی راحت به سوی بندگی
دِه خداوندا حسودان را شِفا
حاجت ما را خدایا کن روا
(بیقرارا) از حسد بنما حذر
چونکه می سازد برایت دردسر
بیقرار اصفهانی