زهرا مرو
توان و قرارم کجا میروی
همیشه بهارم چرا میروی
اگر میتوانی عزیزم بمان
توخیلی جوانی به پیشم بمان
گل پرپر من گل احمرمن
مرو فاطمه جان مرو فاطمه
تو ای هم زبانم کجا میروی
کجا مهربانم چرا میروی
مرو همسرم ای مه آسمان
اگر میتوانی عزیزم بمان
چرامیروی
کجا میروی ۲
مکن نا امیدم کجا میروی
تمام امیدم چرا میروی
مه آسمانم کجا میروی
تو روح روانم کجا میروی
چرامیروی
کجامیروی۲
قرارم تویی بیقرارت منم
کجا رفته ای سوگوارت منم
بیقرار اصفهانی
فاطمه یا فاطمه
فاطمه یعنی خدا را بُد نشان
مادر مهدی بود صاحب زمان
فاطمه یعنی امیرالمومنین
بر محمد دختر و حب المتین
فاطمه یعنی قرار مرتضی
مادر سادات و فخر انبیا
فاطمه یعنی زکیه راضیه
زهره باشد او بتول و مرضیه
فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه 2
فاطمه یعنی مطهر طاهره
علت هستی به غایت باهره
فاطمه یعنی که غمخوار پدر
بعد مادر او پرستار پدر
فاطمه یعنی ز سر تا پا نبی
نور حق از تار و پودش منجلی
فاطمه یعنی نجابت بندگی
او چراغ رهروان در زندگی
فاطمه یا فاطمه
فاطمه یا فاطمه 2
فاطمه یعنی عزیز کبریا
پاره قلب علی مرتضی
فاطمه یعنی که ماه عالمین
مادرطاهاحسن هست و حسین
فاطمه یعنی که باشد بس مِهین
افتخار خلقت است و بی قرین
بیقرار اصفهانی
شام غریبان فاطمه
فاطمه شام غریبانت بود
عالم بالا پریشانت بود
شیعه میگریدبرایت روزوشب
زینب ات نالان وگریانت بود
بین عزادرت حسن باشدحسین
فضه مضطر فکر درمانت بود
قدسیان وعرشیان درسوگ تو
عالمی مبهوت و حیرانت بود
رفتی و آتش زدی بر مرتضی
او گرفتار و پریشانت بود
(بیقرارم)شعرمن شعرغم است
فاطمه شام غریبانت بود
بیقرار اصفهانی
التماس دعا
ای ماه تابانم جانم
پیشم بمان زهرا زهرا۲
(یا فاطمه یا زهرا زهرا )
ای روح و ریحانم جانم
پیشم بمان زهرا زهرا ۲
درد تو بر جانم جانم
پیشم بمان زهرا زهرا ۲
ای روح ای جانم جانم
پیشم بمان زهرا زهرا ۲
قدر تو میدانم جانم
پیشم بمان زهرا زهرا ۲
بیقرار اصفهاتی
یاور من زهرا
دردا که دگر فاطمه ام رفته ز دستم
عمرم نفسم باور من رفته ز دستم
با رفتن او این نفسم از نفس افتاد
تاج سر من یاور من رفته ز دستم
افسوس که کانون وفا رفته ز پیشم
بشکسته سبو ساغر من رفته ز دستم
او مهر من و نور شب تار دلم بود
ای وای مه انور من رفته ز دستم
سجاده حق عشق و وفا مادر طاها
تفسیر دعا سرور من رفته ز دستم
رفت است قرار دل من از چه خدایا
چون هستی من یاور من رفته ز دستم
######
بیقرار اصفهانی (پرویز بیابانی)
یا فاطمه
گر پریشانی بگو یا فاطمه
ره نمیدانی بگو یا فاطمه
مادر عالم بود خیرالنسا
درنمی مانی بگو یا فاطمه
بیقرار اصفهانی
یا فاطمه
دختر پیغمبری یا فاطمه
از همه عالم سری یا فاطمه
جان مولا کن نظر بر حال ما
چون شفیع محشری یافاطمه
بیقرار اصفهانی
(ای یادگار مصطفی)
############
تنها مرو تنها مرو تنها مرو بی من مرو
ای فاطمه تنها مرو بی من مرو تنها مرو
ای یادگار مصطفی
تنها امید مرتضی
ای کوثر نور خدا
آئینه ی ایزد نما
بی من مرو بی من مرو تنها مرو تنهامرو
یا فاطمه یا فاطمه ۲
ای مادر طفلان من
ای هستی و ایمان من
جان من و جانان من
درد من و درمان من
بی من مرو بی من مرو تنها مرو تنها مرو
یا فاطمه یا فاطمه ۲
ای افتخار عالمین
بی تو ببین نالان حسین
رفتی تو از بیت الحزن
در سوگ توگریان حسن
بی من مرو بی من مرو تنها مرو تنها مرو
یا فاطمه یا فاطمه ۲
بیقرار اصفهانی
مهر فاطمه
چادرت یا فاطمه چتر خداست
ذکر تسبیح شما مشگل گشاست
مادر عالم تویی خیرالنسا
هرکه دارد مهر تو از غم رهاست
بیقرار اصفهانی
روضه بر پا شد برای فاطمه
عاشقان باشد عزای فاطمه
شاعران و ذاکران دور هم اند
دستشان گیرد خدای فاطمه
اصفهان شیرازوتهران شهرقم
جمله ایران در عزای فاطمه
بندرِ عباس و خوزستان کرج
قلب شیعه بُد سرای فاطمه
شهر مشهد گیلک و مازندران
چشم ها گریان برای فاطمه
(بیقرارم)من عزادار دار بتول
شعر گفتم در رثای فاطمه
(بیقرار اصفهانی)
بشنو از من فاطمه
بشنو از من ای عزیزم فاطمه
هستی من تار و پودم فاطمه
رفتی آتش زدی این خانه ام
از چه ویران کرده ای کاشانه ام
تا که رفتی روزم من گشته سیه
خیز و زهرا کنه علی ات را نگه
بعد تو تنهای تنها گشته ام
همنشین غصه غمها گشته ام
(بیقرارم) بی تو یا زهرای من
ای امیدم هستیم دنیای من
بیقرار اصفهانی
سمنو
التماس دعا
از بهشت آمده یاران سمنو
شهد شیرین و فراوان سمنو
سنت حضرت زهرا و رسول
تحفه روضه ی رضوان سمنو
جوهرش عشق علی گندم و آب
می دهد درد تو درمان سمنو
عاشقان دورهم از خُرد و کلان
تا شود قسمت آنان سمنو
حاجت خود را بگیر از فاطمه
میدهد حاجت عزیزان سمنو
گندمش شهد شود همچو عسل
بهترین اش به صَفاهان سمنو
(بیقرارا) شعرتوهرکس که خواند
صِله ات باشد ز آنان سمنو
بیقرار اصفهانی
التماس دعا
حضرت زهرا منم
فاطمه دخُت پیمبر همسر مولا منم
سرور نسوان عالم حضرت زهرا منم
مادر هستی عالم افتخار این جهانم
زهره باشم من بتولم مرضیه حورامنم
عصمت حق بانوی جنت عزیزمصطفایم
مهر تابان ولایت مادر طاها منم
باعث ایجاد عالم مظهر نور خدایم
طاهره باشم زکیه شافعه فردا منم
پای کوثرباعلی مرتضی من همنشین ام
عطر گلهای بهشتی ریشه طوبا منم
زینب ازمن باشدوجانم حسن جانم حسین
شیعه از من باشد و مهر جهان آرا منم
از کرم بر (بیقراران) من قرار عالمینم
فاطمه دخُت پیمبر همسر مولا منم
دل پریشانی بگو یا فاطمه
در نمی مانی بگو یا فاطمه
گر که حیرانی بگو یا فاطمه
غم فراوانی بگو یا فاطمه
دیده گریانی بگو یا فاطمه
ره نمی دانی بگو یا فاطمه
درد و غم داری بگو یا فاطمه
می کند حل مشکلت آن عالمه
گر نجف خواهی بگو یا فاطمه
کربلا خواهی بگو با فاطمه
کس نداری تو بگو یا فاطمه
( بیقراری ) تو بگو یا فاطمه
بیقرار اصفهانی
بر جمعه و بر حضرت زهرا صلوات
بر جمعه و بر علی اعلا صلوات
ماخسته دلان منتظر مهدی موعود
بر جمعه و بر جمیع طاها صلوات
بیقرار اصفهانی
هزاران صلوات
ذکر همه هر جمعه هزاران صلوات
بر احمد و بر علی فراوان صلوات
هستی دوعالم به وجود زهراست
بر مهدی او مثال باران صلوات
بیقرار اصفهانی
یا فاطمه
خسته جانی ره نمیدانی بگو یا فاطمه
بیکسی سر در گریبانی بگو یا فاطمه
مادر عالم دعایت می کند آرام باش
آبرو داری و گریانی بگو یا فاطمه
نام مولا را ببر زهرا عنایت می کند
ره نمیدانی پریشانی بگو یا فاطمه
دردبی درمان اگر داری شِفایت میدهد
مات و مبهوتی و حیرانی بگو یا فاطمه
روزگارت گرشده زندان برایت صبر کن
حل شودمشکل به آسانی بگو یا فاطمه
(بیقراری)ناتوانی مانده ای درکارخویش
خسته جانی ره نمیدانی بگو یا فاطمه
بیقرار اصفهانی
رفتی زهرا
رفتی زهرا
رفتی و بار سفر بستی
قلب ما را از چه بشکستی
با که گویم درد پنهانم
مادر طاها پریشانم
در اوج غم نشسته منم
تنها دل شکسته منم
ای بانوی دو عالم
شکایت از که کنم
چه کنم چه کنم
از من چرا جدا شده ای
از غم دگر رها شده ای
ای بانوی دو عالم
رفتی و بار سفر بستی
قلب ما را از چه بشکستی
با که گویم درد پنهانم
مادر طاها پریشانم
در اوج غم نشسته منم
تنها دل شکسته منم
ای بانوی دو عالم
تو یاس من گل بهارم
تویی قرار (بیقرارم)
بیقرار اصفهانی
زهرا صدایت میکند
حضرت مولا دعایت میکند
مادرش زهرا صدایت میکند
هرکه هستی هر چه هستی دعوتی
این حسین حاجت روایت میکند
مومنی یا کافری مهمان ا و
این حسین از غم رهایت میکند
خوش حجابی کم حجابی خواهرم
خواهرش زینب دعایت میکند
کوری چشم عدو ما با هم ایم
کربلا مولا صدایت میکند
( بیقراران ) را قرار دل بود
بر همه مولا عنایت می کند
بیقرار اصفهانی
ای دست خدا
ای دست خدا حضرت مولا مددی
بانوی جهان مادر طاها مددی
ما را نبود غصه که صاحب داریم
ای حجت حق ای گل زهرا مددی
بیقرار اصفهانی
کجا رفتی
کجا رفتی سفر من بی قرارم
ز هجر تو زمستان شد بهارم
چرا. رفتی عزیزم مهربانم
پناهی جز تو من زهرا ندارم
دیگر شوری نمانده در دل من
الا زهرا نظر کن حال زارم
قمر خورشید تابان نور یزدان
تمام هستی من غمگسارم
نمی بینم دگر آن روی ماهت
ترا یارم به داور می سپارم
تویی هستی حیدر همسرمن
دگر بعد از تو من یاری ندارم
عزیز مرتضی زهرای خوبم
کجا رفتی نگه کن (بیقرارم)
بیقرار اصفهانی
در سوگ زهرا
بعد تو با غم هجران چکنم یا فاطمه
گشته ام سردرگریبان چکنم یا فاطمه
داغ توآتش زده برجان من رفتی کجا
بی تو تنها و پریشان چکنم یا فاطمه
ای تمام هستیم امید هرروز و شَبم
بعد تو زارم و حیران چکنم یا فاطمه
باغبانم لاله ام پرپر شده در بوستان
شدبهارم چون زمستان چکنم یا فاطمه
رفتی و با رفتند دیدی علی از پا فتاد
حالیا از قد کمان چکنم یا فاطمه
ایچراغ زندگی خاموش کردی خانه ام
زندگی گردیده زندان چکنم یا فاطمه
تا تو رفتی بی کس و تنها شدم
(بیقرارم) من و حیران چکنم یا فاطمه
بیقرار اصفهانی
حضرت زهرا
ما سایه نشین عَلَم ات حضرت زهرا
ما در و خط و فرمان توایم مادر طاها
عمریست که ماخادم توبوده وهستیم هنوز
تو دختر پیغمبری و شافع فردا
بیقرار اصفهانی
نام زهرا
نام زهرا عقده دل وا کند
غربت او عالمی شیدا کند
تا ابد در ماتم اش باید گریست
اشک ما را بستر دریا کند
بیقرار اصفهانی
صلوات
بر مهدی و بر علی اعلا صلوات
بر مهدی و برحضرت زهرا صلوات
او رهبر عالم بود و نور ولایت
بر مهدی و بر جمیع طاها صلوات
بیقرار اصفهانی
صلوات
بر احمدو بر حضرت زهرا صلوات
بر شاه نجف حضرت مولا صلوات
برنام حسن عشق حسین ابن علی
بر مهدی و بر گلشن طاها صلوات
بیقرار اصفهانی
بر مهدی صلوات
بر حضرت خورشید دمادم صلوات
بر نرگس زهرا گل خاتم صلوات
او حجت حق ماه تمام است تمام
بر رهبر ما منجی عالم صلوات
بیقرار اصفهانی
صلوات
بر حجت حق مهدی زهرا صلوات
بر چهره دلگشای مولا صلوات
او حضرت خورشید بود نور جهان
بر نرگس دلربای طاها صلوات
بیقرار اصفهانی
جای دگر در نزدم یا مهدی
جز در خانه تو جای دگر در نزدم
من سر کوی توام جای دگر سر نزدم
من همان مرغک بی بال وپرم مهدی جان
جز هوای حرمت جای دگر پر نزدم
بیقرار اصفهانی
بهشت من مهدی
بهشت من همان مهدی زهراست
که او مثل پدر آقا و مولاست
کنارش هر کجا باشم جنان است
به عشق اش زندگی بر من گواراست
بیقرار اصفهانی